«پل آر.پیلار»، در مقالهای با عنوان «فرایند شکننده تعامل با ایران»
ادعا میکند جنجال بر سر حضور ایران در گفتوگوهای صلح سوریه تنها زمانی
قابل درک است که به اجماع شکننده ایجاد شده به دست اوباما در داخل آمریکا
توجه شود؛ اجماعی که به باور «پیلار» با وجود فشار و تاکید مستمر
نومحافظهکاران بانفوذ بر تقابل با ایران، با هدف مذاکره با ایران در مسئله
هستهای ایجاد شده است. وی مدعی است: تلفیق این دو فرایند صلح در سوریه را
به شدت مختل میکند.
پیلار میگوید: مسئله شرکت ایران در دور
دوم گفتوگوهای چندجانبه صلح سوریه مایه خجالت بسیاری به ویژه آمریکا،
سازمان ملل متحد و ملغمه گروههای موسوم به مخالفان سوری است. ظاهراً
آمریکا در مطالباتش از ایران بیش از اصل ماجرا به حرف علاقهمند بود. در
نهایت هم دبیر کل سازمان ملل متحد را وادار کردند دعوتش را از ایران پس
بگیرد. البته ایرانیان همزمان اعلام کردند علاقهای به شرکت در مذاکرات
برپایه آنچه از آنها مطالبه شده بود ندارند.
این در حالی است که
سرگئیلاوروف، وزیر خارجه روسیه که ظاهراً منطقیترین فرد حاضر در نشست
است، میگوید: «معنی مذاکره گفتوگو با کسانی که دوستشان دارید سر یک میز
نیست، بلکه منظور گفتوگو با کسانی است که حل مسئله به شرکت آنها بستگی
دارد.»
به نوشته پیلار، اگر شک داریم کسی که دوستش نداریم عامل
ایجاد دردسر است، دردسرها با بیرون نگه داشتن او از چادر گفتوگوهای
دیپلماتیک نه تنها کمتر نمیشود بلکه نتیجه عکس میدهد. کنفرانسهایی از
این دست براساس سیستم رایگیری اداره نمیشود که حذف رایهای مخالف احتمالی
به معنی تصویب سهلتر نظر مطلوب ما باشد. نتیجهگیری در این گونه
کنفرانسها به چیزی در حد اجماع همگانی بستگی دارد.
تحلیلگر سابق
آژانس جاسوسی آمریکا (سیا) ادامه میدهد: ظاهراً آنچه بنا بود مسئله اصلی
مورد بحث در دور دوم گفتوگوهای سوریه باشد درون ابرهای تخیل فرو رفته است:
جلب موافقت متقابل همه طرفهای حاضر، از جمله نظام سوریه. عامل اصلی که
سبب میشود هدف نشست غیرواقعی به نظر رسد آن است که اسد در سراشیبی شکست
نیست.
وی ادامه میدهد: عامل دیگر سؤالی است که اخیراً بسیاری بر
اهمیت مطرح شدنش صحه میگذارند: با در نظر داشتن ماهیت کجخلق و آلوده به
افراطگرایی مخالفان دمشق، آیا پایان کار نظام اسد در هر شرایطی مطلوب است؟
پیلار
مینویسد: جای تعجب نیست که ایران شروط حضور در ژنو 2 را نپذیرد. از
ایرانیان دعوت شده بود پایبندی خود را به نتایج کنفرانسی اعلام کنند که پیش
از این برگزار شده بود و آنها از حضور در آن محروم شده بودند. چه کس
دیگری حاضر به چنین کاری است؟ علاوه بر این اگر مساعدت ایران با یکی از
طرفهای جنگ داخلی سوریه دلیل سلب صلاحیت حضور ایران است، چطور میتوان این
مسئله را درباره حضور کشورهایی توجیه کرد که با ارسال تسلیحات مرگبار از
طرف مقابل درگیریها حمایت میکنند؟
به اذعان وی، در حقیقت آنچه
شاهدیم نمونه دیگری از میل وافر به منزوی کردن ایران در هر فرصتی است. شاید
دولت اوباما در قضیه سوریه با این میل وافر همگامی میکند تا مذاکرات با
ایران در مسئله هستهای در مسیر خود ادامه یابد.