"سه سال پیش مصر شاهد نخستین روزهای بهار عربی بود و در تاریخ 25 ژانویه 2011 این کشور دستخوش تظاهراتی شد که برای مطالبه استعفای حسنی مبارک، رئیسجمهوری وقت برگزار شد اما پس از سه سال نه فقط مبارک بلکه جانشین وی یعنی محمد مرسی نیز سقوط کرده و مصر وضعیت دموکراتیکتری پیدا نکرده است."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از پایگاه اینترنتی صدای روسیه، این در حالی است که به غیر از مصر دیگر کشورهای درگیر با بهار عربی نیز چندان به دموکراسی دست پیدا نکرده اند. بهار عربی در منطقه مغرب و یا خاورمیانه تغییرات دموکراتیکی ایجاد نکرده اما به اقتصاد کشورهای منطقه آسیب زده است.
میخائیل مارگلوف، رئیس کمیته امور بینالملل شورای فدراسیون روسیه و فرستاده ریاست جمهوری این کشور به آفریقا خسارات وارده از جانب بهار عربی به اقتصاد کشورهای مذکور را 800 میلیارد دلار برآورد کرده است.
وی اظهار داشت: قیامهای بهار عربی فرآیند پیروزی دموکراسی غربی نبود.
وی افزود: البته روشنفکران غرب زده و دانشجویان به دنبال دموکراسی بودند و این عامل اعتراضات بود.
اما از طرفی دیگر یِوگنی ساتانوفسکی، رئیس موسسه مطالعات خاورمیانه روسیه اظهار میدارد که این به معنی این نیست که همه در حال حاضر ناراضی هستند.
وی تاکید کرد: قطر، عربستان و ترکیه به اهداف خود دست یافته و از دست رقبای خود برای کسب قدرت و همچنین صادرات نفت و گاز در بازار جهانی راحت شدند اما این هیچ ارتباطی با دموکراسی و خواستههای جوانان و نخبگان و روشنفکران ندارد.
وی افزود: یک مثل قدیمی میگوید انقلابها مغزمتفکرشان رومانتیکها هستند، سازندگانشان متحجران هستند و نفع برندگانشان انسانهای رذل هستند.
در تحولات بهار عربی لیبی و سوریه ظاهرا با غم انگیزترین تحولات روبرو بوده اند. لیبی در حال حاضر در آستانه چند دستگی قرار دارد و سوریه با جنگ فرقهای و داخلی دست به گریبان است.
آنچه که در منطقه یک استثنا به نظر میآید کشور تونس است. این کشور خود آغازگر قیامهای بهار عربی بود و اکنون با برخی ملاحظات میتوان جامعه آن را دموکراتیک خواند.
گئورگی میرسکی، محقق موسسه روابط بینالملل و اقتصاد جهانی روسیه نیز اظهار میدارد: تونس یک حکومت مقتدر داشت و دموکراسی در آن مطرح نبود. این کشور یک حکومت فاشیست و تمامیت خواه نداشت بلکه با یک ریاست جمهوری استبدادی روبرو بود. اما اکنون رئیسجمهور سرنگون شده و مردم کم و بیش دارای حق آزادی بیان هستند. اگر ما از دموکراسی منظورمان آزادی بیان و رای و نظر باشد تونس در این زمینه پیشرفت داشته است.
هنوز زود است که درباره نتایج بهار عربی قضاوت کنیم. سوریه و لیبی هنوز یک سوال بیپاسخ هستند. حکومتهای سلطنتی خلیج فارس نیز نباید آسوده خاطر باشند. دلیل اصلی قیامهای بهار عربی مردمی بود که از رهبران چند دههای خود در منطقه خسته شده بودند.
کشورهای خلیج فارس در ابتدا سعی کردند با مشکلات از طریق پول و تغییر جهت دادن به اعتراضات کشورهای همسایه مقابله کنند. نیروهای انقلابی آنها در حال حاضر در سوریه و دیگر کانونهای بحران جهان اسلام در حال نبرد هستند اما هیچ کس نمیتواند پیشبینی کند این تعادل شکننده تا کی دوام خواهد آورد.