کد خبر: ۱۹۹۶۳۹
زمان انتشار: ۱۲:۳۰     ۰۳ بهمن ۱۳۹۲
وحید هاشمیان در تازه‌ترین صحبت‌های خود به مطالب قابل تاملی اشاره کرده است.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری فارس و به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت ورزش و جوانان، وحید هاشمیان گفت‌وگویی را انجام داده که در زیر می‌خوانیم:

* پس از خداحافظی از فوتبال، مربی گری در یک تیم کوچک آلمانی را ترجیح دادی حالا می خواهی کارت را در آلمان ادامه دهی یا به مربی گری در ایران فکر می کنی؟

مدرک مربیگری A و B اروپا را وقتی در آلمان بازی می کردم، گرفتم. معمولا بعد از پایان دوره فوتبال، بازیکنان کلاس مربیگری می‌روند اما من قبلش این کار را کردم. انتخاب یک تیم منطقه ای به این دلیل بود که باید این سلسله مراتب را طی می‌کردم. تیم‌های کوچک آلمان از تیم‌های رده بالای ایران امکانات بیشتری دارند. الان خودم را آماده می‌کنم تا در کلاس بالاتر شرکت کنم. تجربه در مربیگری خیلی خوب است البته تجربه همیشه با زمان به دست می‌آید. اما این نیست که از یک مربی بخواهیم تا 50 سالگی تجربه کسب کند.  10 سال عمر مفید یک مربی بین 40 تا 50 سالگی است. این تفکری که انتظار داشته باشیم یک مربی موهایش سفید شود و بعد کارش را شروع کند، تفکر قدیمی است. تفکر الان میدان دادن به مربیان جوان است و ما باید این را یاد بگیریم. علت اینکه من در لیگ 5 تیم گرفتم هم به خاطر قانون آلمان است و هم اینکه خواستم تجربه کسب کنم. برای اینکه در آلمان در کلاس‌های بالاتر شرکت کنی، باید یک سال در لیگ چهار و پنج سرمربی باشی یا در لیگ یک، دو یا سه کمک مربی باشی. این قانون برای همه یکی است. برای وحید هاشمیان و اشتفان افنبرگ فرقی نمی کند.

* پس هم چنان در آلمان ادامه می دهی...

شرایط بازی کردن با مربیگری فرق می‌کند. هر تیم 22 بازیکن می‌خواهد هر لیگ هم 18 تیم دارد، در کشور خودت هم تیم پیدا نکنی، لیگ‌های کشورهای دیگر هست. اما هر تیم یک مربی می‌خواهد. حق انتخابت هم زیاد نیست. به خاطر همین می‌خواهم دوره‌های تکمیلی مربیگری‌ام را تکمیل کنم بعد ببینم شرایط کجا بهتر است. من ایران را دوست دارم، می‌خواهم به کشورم خدمت کنم. البته اگر یک روزی در خارج از ایران هم بتوانم مربیگری کنم، باز هم برای ایران خوب است به هر حال اسم ایرانی روی من است. می‌گویند مربی ایرانی در آلمان موفق شد. اگر فوتبال ما از حاشیه دور شود، ایران بهترین جا برای کار کردن است.

* در فوتبال ایران فضا برای کار کردن مربیان علم‌گرا فراهم نیست و عده ای معتقدند مربیانی مثل شما نمی‌توانند در این فضا به توفیق دست یابند.

شاید این شایعه‌ای است که مربیان ضد علم راه‌ انداخته باشند. به هر حال آنها هم باید رقیبانشان را از میدان به در کنند!

* شایعه نیست این فضا وجود دارد.

کی‌روش مگر با تیم ملی نتیجه نگرفته؟

* او در تیم ملی است،شرایط فوتبال باشگاهی فرق می‌کند. خیلی‌ها می‌گویند جلالی ، صالح و ... به این خاطر موفق نمی‌شوند که در فوتبال ایران برای موفقیت چیزهای دیگری غیر از علم نیاز است. مثل ارتباط با افراد خاص ، حرکات کنار زمین  و مصاحبه‌ها و ...

درست است اما این دلیل نمی‌شود مربیان فنی را کنار بگذاریم. باید ببینیم تعریفمان از موفقیت چیست. من موفقیت را در این می‌بینم که یک مدرسه فوتبال بزنم و 30 نخبه را جمع کنم و با آنها کار کنم.

* این کار را می‌کنی؟

اگر بیایم ایران زندگی کنم این کار را می‌کنم. حتما که نباید کاپ را ببرم بالا. نمی‌شود یک مربی را که تیمش دهم شده اما پنج بازیکن را به تیم ملی معرفی کرده، ناموفق دانست نمی شود گفت مربی ای که با جوانان کار کند و عرق بریزد موفق نیست.

* فکر می‌کنی در فوتبال ایران مافیای مربیگری داریم؟

به نظرم در فوتبال همه کشورها حتی آنها که خیلی سالم هستند مافیا هست در کشور ما هم قطعا هست.

* درسال های اخیر در تیم‌های لیگ برتر اسم‌های متفاوت نشنیده ایم و پدیده هم نداشته ایم، فکر می‌کنی چه دلیلی دارد؟

* من یک مصاحبه از یورگن کلوپ خواندم. پرسیدند که شما چطور توانستی مربی موفقی بشوی، گفت مدیر موفق من را کشف کرد. گفت من در تیم ماینتس بازیکن معروفی نبودم. مدیر باشگاه پیشنهاد داد که مربی شوم. اگر این مدیر شهامت نداشت می‌گفت من باید مربی و بازیکن معروف بیاورم که اگر تیمم شکست خورد من را بیرون نیندازند. ما هم مدیرانی می‌خواهیم که شهامت داشته باشند. از نسل جوان و با لیاقت باشند. من نمی‌گویم یک جوان که چیزی بلد نیست بالا سر تیم بگذارید، معلوم است که تیم نتیجه نمی‌گیرد. اما مدیران ما اگر ورزشی نیستند، فکر ورزشی هم ندارند. این دو مشکل به فوتبال ما ضربه می‌زند و اگر ادامه پیدا کند فوتبال را از بین می‌برد.

* با کی روش از وقتی سرمربی ایران شده ارتباطی داشته‌ای ؟

به نظر شما من باید این ارتباط را  برقرار می کردم؟

* امروز بگویند به تیم ملی کمک کنی، می‌روی؟ وقت می‌گذاری؟

ما خودمان در فوتبال پشتوانه‌سازی برای نسل آینده نمی‌کنیم. محمد خاکپور، نادر محمدخانی و ... زمانی که فوتبالشان تمام شد، اگر برایشان کلاس مربیگری می‌گذاشتیم و در تیم‌های ملی و امید و جوانان به عنوان کمک مربی استفاده می‌کردیم، الان مربیان خوب زیاد داشتیم. باید آمار بگیریم ببینم کدام تیم‌ها با کدام مربیان در این چند سال اخیر با تیم‌های امید در المپیک‌ها بوده‌اند و نتیجه گرفته‌اند. یکی از این مربیان را مربی تیم امید می‌گذاشتم و چند بازیکن را هم می‌گذاشتم با آنها کار می‌کردند تا وقتی مربی خارجی رفت چند مربی خوب داشته باشیم. الان رحمان رضایی، مهدوی‌کیا کجا هستند؟ فدراسیون می‌تواند بورسیه بگذارد و این‌ها را به کلاس‌های مربیگری بفرستد. من دو ماه ‌و نیم آینده امتحان ورودی برای کلاس مربیگری دارم. چون از تیم باشگاهی‌ام هم جدا شده‌ام، چهار پنج ماه وقت دارم. هر وقت بگویند با کمال میل به تیم ملی کمک می‌کنم.

* کی‌روش مربی بزرگی است اما بعد از رفتن کی‌روش برای فوتبال ایران چیزی می ماند؟

من آدم بی‌انصافی نیستم و نمی‌خواهم مربیان داخلی را کوچک کنم اما کی‌روش زمانی تیم ملی را به جام‌جهانی برد که فوتبال ایران پتانسیل بالایی نداشت. به نظر من 2002 و 2010 تیم ایران از نظر مهره قوی‌تر بود. باید قبول کنیم که در این چند ساله بازیکن خوب زیاد نساخته‌ایم. در آن سه بازی که ایران باید برای صعود حتما به پیروزی می‌رسید، اگر کی‌روش نبود و مربی ایرانی بود، اینقدر برای تیم حاشیه درست می‌کردند که نتیجه نمی‌گرفت. کی‌روش مدیریت نشان داد.  اینکه آثاری از خودش به جا می‌گذارد یا نه بعد از جام‌جهانی معلوم می‌شود. در کل ایشان مقصر نیست. یک سیستم باید خوب کار کند. اگر یوآخیم‌لو موفق است به خاطر این است که دورتموند، بایرن ‌مونیخ  بایرلورکوزن و..  خوب کار می‌کنند. لو اگر 2000 و 2002 تیم آلمان را در دستش می‌گرفت نمی‌توانست کاری کند. یک لیگ خوب و باشگاه‌های خوب می‌توانند یک تیم ملی خوب را بسازند.

* شما اگر مشاور رییس فدراسیون بودید، وینگادا را سرمربی تیم امید می‌گذاشتید؟

ایشان چند سال سن دارد؟ الان نزدیکی نسل‌ها خیلی مهم است. من مربی جوان باانگیزه که کارنامه خوب دارد، برای این تیم می‌آوردم. من مربی ملوان را نمی‌شناسم و از دور می‌بینم نتایجی که با تیمش گرفته بد نیست، جوان است و شنیده‌ام خیلی انگیزه دارد. این بهتر است یا مربی ای مثل مانوئل ژوزه را بیاوریم که فقط پول بازنشستگی می‌خواهد بگیرد. یک مربی در سن 67 سالگی چه انگیزه‌ای دارد، چه چیزی را می‌خواهد ثابت کند؟ من بودم می‌گشتم می‌دیدم مربی تیم اسپانیا در رده جوانان و امید کی بوده و تیم این کشور را چه کسی ساخته، تیم را به او می‌دادم.

* با این‌ تیم‌‌هایی که در گروه ایران هستند، می‌شود صعود کرد؟

باید واقع‌بین باشیم. ما در فوتبال دو موضوع داریم یکی واقعیت فوتبال است. واقعیت فوتبال ما الان این است که ما در حدی نیستیم که بتوانیم به مرحله بعد برسیم. یک موضوع دیگر در فوتبال، روز فوتبال است. ایران با استرالیا بازی دارد و واقعیت فوتبال این است که ایران باید ببازد اما در روز فوتبال می‌برد. اگر روز فوتبال ما باشد و یک اتفاقی بیفتد و بازیکنان انگیزه بگیرند، می‌توانند از فرصت استفاده کنیم و ببریم. اگر حذف هم بشویم نباید ناراحت شویم. واقعیت فوتبال ما این است که یک لیک 16 تیمی داریم که هم تیم اول هم تیم آخر نه امکانات دارد و نه پول. ما لیگ حرفه‌ای نداریم، لیگ آماتور داریم که کم‌کم نیمه‌حرفه‌ای می‌شود. نمی‌توانیم بگوییم تیم اول آسیاییم و .. در یک برنامه تلویزیونی بحث شد که افغانستان جام اخلاق را برده. گفتم این زنگ خطر برای ما است. آنها امروز جام اخلاق گرفته‌اند و احتمال دارد چند سال دیگر ما را هم بزنند. آنها با برنامه می‌روند ما بدون برنامه.

* در جام جهانی آلمان قهرمان می شود؟

فکر می‌کنم برزیل قهرمان شود. امیدوارم آلمان فینالیست باشد. اما متاسفانه نمی‌توانم بگویم تیم بعدی ایران باشد. دوست دارم بگویم اما نمی‌شود !

* یک مشکل که فوتبال ایران دارد تیم‌های پایه است. ایران باید چه کاری انجام دهد که حداقل بتواند به آن سطح نزدیک شود؟

جواب دادن به این سوال از دانش من خارج است. من از تقلید بدم می‌آید اما الگوبرداری خوب است. ما می‌توانیم از فدراسیون فوتبال آلمان و اسپانیا بخواهیم الگوهایشان را به ما بدهند و الگوهایی را که می‌توانیم پیاده کنیم البته نه اینکه فقط روی کاغذ بیاوریم باید اجرا کنیم. متاسفانه مدیران ما شهوت شهرت دارند ما باید شهوت خدمت داشته باشیم. ما باید کسانی را بیاوریم که علاقه و فکر ورزشی داشته باشند و بتوانند سرمایه‌گذاران را جذب کنند. البته سرمایه‌گذار را هم بتوانند توجیه اقتصادی کنند. الان هیچ سرمایه‌گذاری نمی اید بی حساب و کتاب 50 میلیون به کسی بدهد. هزینه فوتبال خیلی بالا رفته و دولت نمی‌تواند به تنهایی از عهده‌اش بر بیاید. باید بخش خصوصی هم کمک کند.

* در آلمان هر تیمی به مشکل می‌خورد، مدیرش نفر اول ورزش را مقصر جلوه می‌دهد؟

نه هیچ ربطی ندارد. باشگاه بودجه دارد، درآمد دارد. هیات مدیره برنامه‌ریزی می‌کند و تیم را مدیریت می‌کند. تیم‌هایی بوده‌اند که از لیگ‌های بالاتر به پایین رفته‌اند. اگر تیمی توجیه اقتصادی نداشته باشد نمی‌تواند با بازیکن قرار داد ببندد. الان یک تیم در ایران پول ندارد اما قرار داد می‌بندد. مدیر بدهکار می‌شود، برکنارش می‌کنند، مدیر جدید می‌آید او قراردادهای جدید می‌بندد و بدهی‌ها بالاتر می‌رود. تا تکلیف باشگاه‌ها و مدیریتش مشخص نشود، فوتبال ما با همین وضعیت می‌ماند. یک مدیر می‌آید یک مدت هزینه می‌کند و می‌رود. تیم‌های پرسپولیس و استقلال طرفدار دارند تیم‌هایی که هوادار ندارند چطور می‌توانند خصوصی شوند و در‌آمد داشته باشند؟ اگر اتفاقی برای مدیرش بیفتد، تیم از بین می‌رود.

* در‌ آلمان هم یک آدم سیاسی را مدیر یک باشگاه می‌گذارند؟

ندیده‌ام. مایر، رییس قبلی فدراسیون فوتبال آلمان را می‌دانم که در کار مجلس و سیاست بود ولی در اشتوتگارت هم نقشی داشت. یا رییس فعلی فدراسیون جزو خبرنگاران معروف آلمان بوده و در پینگ‌پنگ هم سمت داشته، البته اگر اشتباه نکنم. این مدیران به قدری برنامه‌هایشان را قوی نوشته‌اند که اگر نباشند هم اتفاقی نمی‌افتد و سیستم برنامه‌هایشان را ادامه می‌دهد. اما در ایران همه چیز سلیقه‌ای و بیشتر پست‌ها غیرتخصصی است.

* در آلمان هم بازیکنان قلیان می‌کشند!؟

شعار ورزش در همه جا پاکی است. دود هم ضد ورزش است. وقتی سیگار می‌کشی ممکن است ناخودآگاه تصور شود که ورزشکار تبلیغ دخانیات را می‌کند. چون ورزشکار الگوی جوانان است . در ایران فرهنگ فوتبال ما از فرهنگ جامعه نشات می‌گیرد. اینطور نیست که بگوییم در کشور هیچ کس قلیان نمی‌کشد و فقط فوتبالیست‌ها قلیان می‌کشند. الان همه جا قلیان هست اگر بد است باید  برای همه بد باشد. چرا در سطح جامعه با آن برخورد نمی‌کنیم و فقط به فوتبالیست‌ها برخورد می‌شود. روی فوتبالیست‌ها فشار زیاد است. همه می‌گویند فوتبالی‌ها میلیونی پول می‌گیرند اما بگوییم قراردادها میلیونی است اما میلیونی پول نمی‌گیرند. در قضیه قلیان هم نمی‌گویم اتفاق کوچکی است ولی بزرگنمایی است. به قدری این موضوع بزرگ شده که با اختلاس و رانت‌خواری در یک حد دیده می‌شود.

* اسطوره‌سازی هم یکی از مشکلات فوتبال ایران است.

تبلیغات ناسالم رسانه‌ای دلیلش است. هر روز یک بازیکن را بزرگ می‌کنند و عکسش را مدام چاپ می‌کنند تا یک اشتباه می‌کند او را می‌کوبند این تناقض دارد. در این اتفاقات مطبوعات هم مقصرند.

* قبول دارید علت اقبال کم جوانان و نوجوانان امروز به فوتبال پیشرفت تکنولوژی است؟

رشد ما همان رشد کند سنتی است. توقع مخاطبان ما بالا رفته است. زمانی که ما بچه بودیم، کل امکاناتمان یک توپ پلاستیکی بود و دو تا تیرک دروازه. توپمان هم پاره می‌شد، می ماندیم که چطور دوباره بخریم. تلویزیون هم شبکه یک و دو را داشت که به ندرت فوتبال نشان می‌داد. اما الان دسترسی به اینترنت، فیلم و ... راحت شده. همه بازی‌های لیگ‌ها مهم دنیا هم از تلویزیون پخش می‌شود. مخاطب بازی سرعتی انگلیس را که در شش ثانیه توپ از 18 قدم این زمین به 18 قدم زمین دیگر می‌رود و به گل تبدیل می‌شود، می‌بیند و دیگر بازی کند لیگ و تیم ملی ایران برایش لذت‌بخش نیست. به همین دلیل است که فکر می‌کند رشد فوتبال ایران کند شده. البته در مقایسه با کشورهای دیگر مثل ژاپن، کره‌شمالی، حتی اردن و بحرین  و.. که برنامه‌ریزی کرده‌اند، ما عقب‌تر مانده‌ایم.

* فکر نمی‌کنید در شرایط فعلی فوتبال بیشتر از مربی به مدیر نیاز دارد . بهتر نیست فوتبالیست‌هایی مثل شما که تحصیلات هم دارند، در بخش مدیریت ورود کنند؟

من فعلا ترجیح می‌دهم مربیگری کنم. شاید من هم در واقعیت مدیریت فوتبال ایران قرار بگیرم، نتوانم کاری کنم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها