زکریا تفعلی، از خیل جوانانی به شمار میرود که دیدار و آشناییاش با «احدده بزرگی» جزء بهترین قسمتهای زندگیاش قرار میگیرد.
هر چند که تفعلی تا کنون مجموعه شعری چاپ نکرده است، ولی شعرهای محکم و استخواندار خوبی از او مشاهده کردیم.
با توجه به آشنایی او با «احد ده بزرگی» به سراغ او رفتهایم تا از آیینه او دهبزرگی را بشناسیم:
- شما یک شعر معروف دارید «یاکریم گنبد توام» که جزو بهترین شعرها در این حوزه بود.
بله این شعر در خدمت رهبری هم یک بار قرائت شد و ایشان هم بزرگواری کردند و من را مورد تفقد قرار دادند.
* آن هایی که شعر عاشورایی نداشتند غصه میخوردند
- حتما باخبر هستید که قرار است برای آقای دهبزرگی مراسم پاسداشت برگزار شود؛ میخواستم بدانم شما با آقای دهبزرگی چگونه آشنا شدید؟
آشنایی ما برمیگردد به 20 سال پیش که سال 71 یا 72 بود. در اردوهای دانشآموزی شعر و قصه رامسر اولین جرقه آشنایی من با آقای دهبزرگی زده شد و دوستی ما کلید خورد. ایشان همان سده در کنار مسابقه شعر یک مسابقه ویژه شعر عاشورایی راه انداختند. شاعران نوجوان آن موقع یکه خوردند؛ آن هایی که شعر عاشورایی نداشتند غصه میخوردند که چرا برای امامحسین(ع) کاری نکردیم. آن هایی هم که مثل بنده حقیر شعر عاشورایی داشتیم خوشحال شدیم که این جرقه زده شده.
آقای دهبزرگی صله دادند و تشویق کردند و این پا گرفت. یک سری از بچههایی که الان شعرشان عالی است و به قول دکتر سنگری آن موقع از کنار گودال رد نشده بودند، آن موقع یکسره کربلا مشرف شدند.
- در اولین دیدار آقای دهبزرگی را چگونه یافتید؟
ایشان بیقرار و عاشق اهل بیت مخصوصا حضرت علیاصغر(ع) است.
- آقای تفعلی! من فکر میکنم دلدادگی آقای دهبزرگی به بحث آموزش و پرورش نیروهای خوب در حوزه شعر آیینی و انقلاب اسلامی باعث شده ایشان به سمت سرود نوجوان هم پیش برود، مثلا شعر معروف «باز هم مرغ سحر» از جنس همین دلدادگی است؛ نظر شما چیست؟
ایشان در همان سال 72 که گفتم خاطراتی گفت که تا سحر طول کشید کلمات سحر و مخصوصا گل، بسامد زیادی در شعرهای ایشان دارد. آن شب که با من صحبت میکرد دیدم چه عالمی دارد. خیلی از شعرهایی که از ایشان است، مثلا در دفاع مقدس و صداوسیما استفاده شد، مثل نوحه «گهواره خالی/ قنداقه خونین».
* ده بزرگی چون از پایتخت دور است یک مقدار ناشناخته است
تعدادی از شعرا در ایام ولادت حضرتفاطمه (س) خدمت رهبری میرسند و از شعرهای ایشان استفاده میکنند، اما چون ایشان از پایتخت دور است یک مقدار ناشناخته است.
- آقای دهبزرگی بخش زیادی از زندگیاش را صرف آموزشوپرورش نیروهایی مثل شما کرده، درست است؟
بله، ما «گر چه دوریم با یاد تو سخن میگوییم»، یعنی سالی یکی دو بار فقط در اردوهای دانشآموزی خدمت ایشان میرسیدیم اما بهره خودمان را از شاگردی ایشان میبردیم.
- احد دهبزرگی معلم، از نظرگاه زکریا تفعلی معلم چگونه آدمی است؟
ایشان معلم عالم عامل است، یعنی اگر ما به چیزهایی که یاد گرفتیم عمل نمیکنیم، ایشان عمل میکنند.
* خداوند اسم اعظمی دارد که به آن متوسل میشوند و حاجت میگیرند و این اسم اعظم، حسین(ع) است
- فرمودید چند سال به شب شعر عاشورا رفتید.
اگر اشتباه نکنم همان سال 71 که با ایشان آشنا شدم بود؛ چون چند تا از شعرهای من را شنید و گفت تو به درد امسال ما میخوری. شنیدهام بزرگان شروع کار شعریشان در زمینه عاشورا با حضرت علی اصغر(ع) بود. من شیراز دعوت شدم. یک سوال از او داشتم؛ می خواستم بپرسم آقای دهبزرگی! شما در یکی از مصاحبههایتان فرمودید خداوند اسم اعظمی دارد که به آن متوسل میشوند و حاجت میگیرند و فرمودی این اسم اعظم، حسین(ع) است؛ این را چطور توضیح میدهی؟ از تهران که میخواستیم برویم به سمت رامسر تلاش کردم که این مرد را پیدا کنم و این سوال را بپرسم و این سرآغاز آشنایی ما بود که فهمیدم ایشان خیلی عاشق و دلداده است.
- آقای تفعلی! از آن سال که به شب شعر عاشورا رفتید و آقای حاتمیکیا هم بود بفرمایید.
دقیقا یادم نیست چه سالی بود که جمعی از دوستان سینمایی متعهد هم حضور داشتند، مثل آقای حاتمیکیا و آقای سلحشور. من خاطرات خوبی از آن شب شعر عاشورا دارم.
* استقبال از شاعران عاشورایی با پای برهنه
- من فکر میکنم آقای دهبزرگی شاعری است که مردم شیراز او را دوست دارند. حتما این دوست داشتن و دلدادگی در شعرهای ایشان هم نسبت به مردم هست، یعنی خودش هم مردم دوست است و حضور خوبی در جامعه دارد. نظر شما راجع به مردمی بودن آقای دهبزرگی چیست؟
ایشان واقعا خودش را وقف مردم کرده، یعنی اگر از اهل بیت هم میگوید و منادی اهل بیت در شیراز است، برای مردم میگوید. شعرهای مردمی و با لهجه شیرازی دارد و اینطور نیست که فقط شعر اهل بیتی گفته باشد. ایشان تخصصش اهل بیت است اما در فضاهای دیگر هم از ایشان کار زیاد است.
ایشان این قدر به مقام علیاصغر(ع) علاقمندند که میگفتند من هر سال تولد حضرت علیاصغر(ع) جشن مفصلی در منزلم برگزار میکنم. من نیز چند سال است میلاد علیاصغر در منزلم به برکت شاگردی ایشان این مراسم را برگزار میکنم. ایشان در شیراز که ما برای شب شعر عاشورا میرفتیم با پای برهنه به استقبال در فرودگاه میآمد.