به گزارش پایگاه 598، عیسی سحرخیز مدتی در آغاز دولت اصلاحات مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد
بود و در عین حال در پشت صحنه نشریات زنجیرهای فعالیت میکرد. او سپس به
انتشار نشریه آفتاب مبادرت کرد که به حلقه ارتباط طیفی از عناصر ضدانقلاب
شامل نهضت آزادی، گروهک ملی-مذهبی، برخی چپهای آمریکایی فراری (نظیر محسن
حیدریان و بابک امیرخسروی) و افراطیون حزب مشارکت تبدیل شد. او زمانی مدعی
پیگیری تشکیل جبهه فراگیر دموکراسی با کمک گروهک نهضت آزادی بود.وی که
اخیرا نیز به همراه گروهک «انجمن دفاع از مطبوعات» به ملاقات هاشمی رفته،
در مصاحبه با روزنامه اجارهای - زنجیرهای آرمان میگوید: اصلاحطلبان
باید مانند انتخابات گذشته از حرکتهای ساده به سمت حرکتهای پیچیده پیش
بروند و در عین حال نباید جریان مقابل را دست کم بگیرند. همین حرکتهای
پیچیده سبب سردرگمی آنان شد جریان مقابل اصلاحطلبان دقیقا نمیدانستند با
چه جریان و چه اشخاصی روبرو خواهند بود.
وی با بیان اینکه روحانی
نباید سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را در پیش بگیرد، درباره نقش هاشمی و
خاتمی در دولت جدید میگوید: ما باید از دادن یک نقش صددرصدی به افراد
خودداری کنیم. من معتقدم ما با یک حلقه به هم متصل سیاسی روبهرو هستیم که
نمیتوان برای افراد نقش زیادی در آن قائل شد. این حلقههای به هم پیوسته
سیاسی ما را به یک نقطه میرساند. انتخابات 76 ما را به انتخابات 1380
میرساند، سپس به انتخابات 84، و بعد 88 و بعد هم انتخابات سال 92 هر کدام
از این تجربیات به ما نشان میدهد که روی چه کسانی باید سرمایهگذاری کرد و
روی چه کسانی نباید برنامهریزی انجام داد. حمایت آقای هاشمی از دولت
روحانی هوشیارانه است. این استراتژی صحیح و منطقی است. اول اینکه خطاها و
اشتباهات دولت به گردن آقای هاشمی نمیافتد یا بر عکس هم مصداق دارد. آقای
هاشمی به گونهای حلقه اتصال جریانهایی هستند که با جریانی که در 8 سال
گذشته بر کشور حاکم بوده، مخالف است. ایشان به خوبی توانسته یک حلقهای
ایجاد کند که در آن به صورت توأمان و همزمان آقای روحانی، سیدحسن خمینی،
ناطق نوری، آقای خاتمی و حتی عبدالله نوری حضور دارد.
سحرخیز
میافزاید: این حلقه باید فارغ از نامگذاریها و خطگذاریهایی چون
محافظهکار، اصلاحطلب یا کارگزارانی، در یک حرکت همگرایانه و متحد، کار
خودش را همچنان به پیش ببرد. نقش آقای هاشمی همانند نقش آقای خاتمی و در
کنار آقای ناطق نوری به نظر من بسیار مهم است. ما نباید به این افراد به
صورت انفرادی نگاه کنیم. حتی نباید یکی از این بزرگان را به عنوان چهره
شاخص مطرح کنیم و نقش بقیه را کمرنگ جلوه بدهیم بلکه همه باید روی این جمع و
این حلقه اتصال سرمایهگذاری کنند و در زمانهای لازم از آن بهره ببرند.به
گفته وی اصلاحطلبان باید برای انتخابات مجلس و خبرگان برنامهریزی و
سازماندهی کنند.
یادآور میشود سحرخیز در نشریات زنجیرهای به طیفی
از عناصر ضد انقلاب مقیم داخل و خارج سرویس میداد چندان که جمشید اسدی
مهرماه سال 88 فاش کرد: «سحرخیز در دوران خاتمی روزنامه اخبار اقتصاد را
منتشر کرد. من هم دلشاد از راه افتادن نشریهای اصلاحطلب. اما تردید داشتم
که اگر مقالهای برای او بفرستم چاپ کند. به هر حال مقالاتم را برای عیسی
فرستادم و او آنها را چاپ کرد. سحرخیز سپس ماهنامه آفتاب را منتشر کرد.
حالا بیش از پیش خواهان همکاری با او بودم. مقالهای فرستادم که چاپ شد.
سپس مقاله دیگری فرستادم اما مهمتر مقاله سومی بود که بسیار میخواستم در
ایران چاپ شود اما من گمان نمیکردم شدنی باشد اما عیسی با شیردلی در برابر
فشار ارتجاع، آن را چاپ کرد... شاید نوشتن این نوشته دوستی خاله خرسه
باشد چرا که حالا سازمان اطلاعات همین یک کلمه را تبدیل به مدرک جدیدی علیه
عیسی میکنند و مینویسند فلانی اعتراف کرد در ارتباط با سحرخیز بوده
است».
نشریه آفتاب در حالی به خاطر تخلفات عدیده توقیف شد که کروبی
رئیس مجلس تأکید کرده بود این نشریه به حضرت امام(ره) توهین کرده است.
سحرخیز همچنین سال 84 مدعی شده بود باید بهاییها و همجنسبازها نیز حق
رئیسجمهور شدن داشته باشند! وی از عوامل پشت پرده نشریاتی بود که آقای
هاشمی را عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای خواندند.وی در انتخابات شورای
شهر دوم تهران (سال 82) نامزد انتخابات شد که بیش از 10 هزار رأی کسب نکرد.