به گزارش کیهان، روزنامه واشنگتنپست در
تحلیلی به قلم ریتکیه از اعضای شورای روابط خارجی نوشت: آمریکا بهتر است
با ایران تعامل داشته باشد اما آشتی ممکن نیست. آمریکا هرگز نتوانسته بدون
حقه و نیرنگ کنترل سلاح هستهای را دنبال کند. امروز چالش واشنگتن این است
که تاریخ را نادیده بگیرد ودر حالی که جاهطلبیهای منطقهای جمهوری اسلامی
را خنثی میکند با ایران به توافق هستهای برسد.
تکیه ادامه میدهد: آمریکا میخواهد از
مخمصه جنگ در افغانستان خلاص شود و به همکاری تهران برای این خروج نیازمند
است. شاید به محض این که در مورد پرونده هستهای به توافق برسند، بتوانند
همکاری در امور دیگر را نیز شروع کنند. این امیدها با به قدرت رسیدن
رئیسجمهور مصلحتاندیش ایران بیشتر شد. تلاشهای آمریکا برای رسیدن به
توافق میتواند احیانا موضع میانهروهای ایران را در سیاست خارجی و موضع
آنهایی را که در داخل کشور خواستار تغییرند تقویت کند. اما سران حکومت دینی
در تعامل با آمریکا کمتر هیجانی و احساساتی میشوند. آیتالله خامنهای
رهبر عالی ایران به طور کلی همه تاکیدش در تمام سخنرانیهایش بعد از توافق
هستهای بر این بوده است که «ایران با قدرت، نفوذ آمریکا در منطقه مبارزه
میکند و فعالانه در حال گسترش دادن سطح نفوذ خود در منطقه است». بر اساس
سخنرانیهای رهبر عالی ایران، قدرت امپریالیستی آمریکا افول کرده و دیگر
قادر نیست نظم دلخواه خود را بر خاورمیانه متمرد و شورشی تحمیل کند. جمهوری
اسلامی میخواهد خلأ قدرت در منطقه را پر کند.
عضو شورای روابط خارجی آمریکا مینویسد:
بازیگران اصلی که سیاست منطقهای ایران را تعیین میکنند، دیپلماتهایی
نیستند که در ژنو مذاکره میکنند، بلکه سپاه پاسداران و بویژه سپاه قدس
است. برای قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، تلاش برای بیرون راندن آمریکا از
خاورمیانه از عراق شروع شد. این تلاش در سوریه ادامه یافته و تداوم حاکمیت
خاندان اسد اکنون هسته مرکزی سیاست خارجی ایران است. کار آمریکا این است
که محدودیتهای سختی را از طریق مذاکرات بر برنامه هستهای ایران اعمال کند
و از طریق اعمال فشار، جاهطلبیهای منطقهای تهران را کنترل کند. لازمه
این هدف دوم ترمیم ائتلافهای آسیبدیده در خاورمیانه است. گفتوگوهای
استراتژیک و فروش سلاح دیگر کارساز نیست. آمریکا نمیتواند بدون ایفای نقش
فعال در سوریه اعتماد متحدانش را بازیابد.
تکیه میافزاید؛ اغلب تنش بین آمریکا و
ایران را به اختلاف بر سر برنامه هستهای تهران نسبت میدهند. سالهاست که
دیپلماتها تلاش کردهاند که توازنی میان سانتریفیوژها و کاهش تحریمها
ایجاد کنند. مذاکرات با ایران در حالی ادامه یافته که ریاستجمهوری ایران
دست به دست شده و از اصلاحطلبان به تندروها و حالا به مصلحتاندیشان منتقل
شده است. هسته این درگیری ایدئولوژیک است؛ ایران نمیخواهد آمریکا موفق
شود و آمریکا هم نمیخواهد تهران مستولی شود. اولین قدم برای در پیش گرفتن
سیاست معقول در قبال ایران این است که توهم تنشزدایی و آشتی که اغلب با
دیپلماسی کنترل سلاح همراهی میشود، کنار گذاشته شود.