کد خبر: ۱۹۶۸۷
زمان انتشار: ۰۸:۲۱     ۱۹ شهريور ۱۳۹۰
به گزارش پایگاه 598، حجت الاسلام کیوان عزتی طی مطلبی در پاسخ به آقای شریف زاده که ید طولایی در حمایت از خاتون و طرفدارانش دارند، نقدی را منتشر نمودند که به شرح ذیل می باشد:

بعد از انتشار قسمت اول نقد من بر ویژه نامه خاتون ( اینجا ) ، جناب بهمن شریف زاده در متنی پر از مغالطه به نقد سخنان اینجانب اقدام کرد ، و آن را در روزنامه ایران و سایت های شبکه ایران و ابصار نیوز منتشر کرد. در پاسخ به مغالطات ایشان مقاله ای نوشتم ( اینجا ) و انتظار داشتم جناب شریف زاده بعد از پی بردن به اشتباهات علمی فاحش خود به آنها اعتراف کند. اما در کمال تعجب ، ایشان مجدداً پاسخ پر از مغالطه ی دیگری نوشته و باز هم با استفاده از رانت « جریانی خاص » آن را در صفحه ی سیاسی !!! روزنامه ی دولتی ایران و سایت شبکه ایران منتشر کرده اند. [ به راستی چرا پاسخ مقاله ی من در صفحه ی سیاسی روزنامه ی ایران و همین طور صفحه ی سیاسی سایت شبکه ایران منتشر شده است؟! آیا جز این است که این رسانه ها از دامن زدن به این بحث که ماهیتی علمی ، دینی و فرهنگی دارد ، به دنبال اغراض سیاسی خاص و در راستای منافع جریانی خاص هستند؟! ] 

در پاسخ به مغالطات مجدد ایشان نکاتی قابل ذکر است:

الف. علی رغم درخواست های مکرر اینجانب برای درج پاسخ هایم در روزنامه ی ایران و سایت های شبکه ایران و ابصارنیوز ، مسئولین این رسانه ها با زیر پا گذاشتن همه ی موازین اخلاقی و قانونی از انتشار پاسخ های من خودداری کرده اند که در همین جا عدم رضایت شرعی و قانونی خود را اعلام می دارم. البته همین موضوع میزان پای بندی این رسانه ها به بحث های منطقی و استدلالی و همین طور میزان تعهد جناب شریف زاده را به موازین شرعی ، علی رغم عدم رضایت شرعی اینجانب بر ذکر نام و انتشار سخنانم بدون داشتن حق پاسخ گوئی در همان رسانه نشان می دهد. جناب شریف زاده می فرمایند : « بحمدالله همقطاري پيدا شد كه با او گفت و گويي داشته باشيم و در فضاي دانش از هواي معرفت ، تنفسي كنيم. » ، به ایشان عرض می کنم که : این چه گفت و گوی فرح زایی است که من در وبلاگ بنویسم و شما در روزنامه ای با تیراژ وسیع ! البته حق دارید از این گفت و گو لذت ببرید ، چون تقریباً اکثریت خوانندگان شما از پاسخ های من اطلاعی ندارند و چه لذتی برای شما بالاتر از این که یک طرفه به قاضی بروید و خود ببُرید و بدوزید و برتن کنید! لذا اگر این مسیر ادامه داشته باشد این آخرین پاسخ من بر مغالطات مکرر جنابعالی خواهد بود. شما کماکان در میدان بدون حریف بنویسید و خوش باشید.

ب. با این که در پاسخ قبلی مفصلا به ادعای جناب شریف زاده پاسخ گفته بودم مجدداً ایشان خود را با این که جرائم جمع جرم است یا جریمه مشغول کرده است و از علم صرف و قواعد اشتقاق صحبت می کند! شواهد متعددی از کتب لغت برای ایشان ذکر کرده بودم که جریمة هم در زبان عربی هم معنا با جرم است ، اما ایشان برای اثبات فرق بین معنای این دو کلمه به یک باره به زبان فارسی پناه می برد و می گوید: « از خوانندگان محترم مي پرسم كه از كلمه جريمه ، كدام معنا به ذهن شما خطور مي كند؟ گناه يا مجازات؟ ظاهراً بايد يادآور شوم كه يك عرف فارسي و فارس زبان ها داريم و يك عرف عربي و عرب زبان ها. پرسش من از فارس زبان ها است كه آيا تاكنون جريمه را به معناي گناه به كار برده ايد يا شنيده ايد؟» [ اصلاً بحث ما در کلمه ی جرایم بود نه جریمه! ] و در رد شواهد اینجانب می گوید: « پس شواهد بسيار آقاي عزتي چه ميشود؟ پاسخ روشن است ، شواهد ايشان همه مربوط به عرف عربي و عرب زبان ها است. » آقای شریف زاده تکلیف خود و خوانندگان تان را روشن کنید که شما به دنبال تحقیق معنای این کلمات در زبان فارسی هستید یا عربی؟! اگر به دنبال معنای این کلمات در زبان عربی می گردید که کاملاً در پاسخ قبلی روشن کردیم و اگر آن گونه که امروز تغییر موضع داده اید منظور شما عرف فارس زبان ها است پس چرا در نقد قبلی فرمودید: « جرایم ، جمع کلمه ی جریمه است نه جُرم ، جمع کلمه ی جُرم ، جُروم و اجرام است » ؟! آیا در زبان فارسی چنین است؟! بنده از خوانندگان فارسی زبان می پرسم : ای خوانندگان فارسی زبان شما انصاف بدهید که وقتی می خواهید کلمه ی جرم را جمع ببندید از الفاظ «جرم ها » و « جرایم » استفاده می کنید یا از الفاظ « جروم » و « اجرام » ؟!

ج. برای این که کثرت اسناد و شواهد به گفته ی جناب شریف زاده باعث سردرگمی نشود ، خیلی ساده و کوتاه یک بار دیگر به ایشان پاسخ می دهم. جناب شریف زاده ، شما به دنبال معنای کلمه ی « جرایم » در زبان عربی هستید یا زبان فارسی ؟!

اگر در زبان عربی بحث می کنید که به شما عرض می کنم:

در عرف عرب ، استعمال کلمه ی جرائم به معنای جرم ها بسیار شایع است ؛ [ کافی است خواننده ی محترم به عنوان نمونه کلمات الجرائم یا جرائمنا را در سایت گوگل سرچ کند. ] در مقاله ی قبلی شواهد بسیاری از کتب لغت و نهج البلاغه و ادبیات عربی بر این مطلب نقل کردم. بدون اغراق صدها نمونه ی دیگر سراغ دارم که تنها به یک مورد دیگر اشاره می کنم: از جمله کتب معروفی که در ایران چاپ شده است کتابی است که به جنایات بعضی از نظامیان عراقی در جنگ تحمیلی از زبان خودشان می پردازد. نام این کتاب « جرائمنا فی خرمشهر » است. آقای شریف زاده ، منظور از این نام ، جنایت ها و جرم هایی است که عراقی ها در خرمشهر مرتکب شده اند یا مجازات های آنها ؟! کما این که بر فرض که جرائم فقط جمع جریمه باشد باز هم شواهد متعددی از کتب لغت برای تان ذکر کردم که در همگی آنها تصریح شده بود که جریمه و جرم به یک معنا هستند. باز هم فقط به عنوان یک نمونه عرض می کنم که : در کتاب « مقاییس اللغة » می خوانیم : « و الجُرم و الجریمة : الذنب ». مشکل تان حل شد؟!

و اگر در زبان فارسی بحث می کنید که به شما عرض می کنم:

برای فهم معنای کلمه ی « جرایم » کافی است به نحوه ی استعمال مردم دور و بر خودمان کمی دقت کنیم. کافی است از بغل دستی خود سؤال کنید که جرائم یعنی چه؟ اولین معنایی که به ذهن متبادر می شود « جرم ها » و « خطاها » است نه « جریمه ها » و « مجازات ها » ! [ حتماً تصدیق می فرمائید که « تبادر » از راه های شناخت معنای حقیقی الفاظ است! ] بنده در نقد قبلی ، شواهدی از کلمات امام (ره) و مقام معظم رهبری برای شما ذکر کردم ، اما گویا فرصت مطالعه ی آنها را نداشته اید! آقای شریف زاده منظور امام (ره) از این جمله چیست که می فرمایند: «... البته اینهایی که شما گفتید، همه جرم های شاه است. شاه این جرم ها را در ایران بیشتر از آنجا داشته است؛ در اینجا تمام اسلحه‏هایی که از پول خود این مردم ، تانک و توپ هایی که از پول خود همین مردم تهیه کرده بود ، خود این مردم را به قتل رساند! ما جرایم او را می‏دانیم ، و اینها هم که شما می‏گویید جرایم حکومت اوست ... ما این جرایم را می‏دانیم ؛ و می‏دانید که در خود ایران بیشتر از آنجاها این جرایم جاری بوده است...» ( 17/01/1358 ، رهنمود به سازمان آزادی بخش صحرا ) ، آقای شریف زاده ، می فرمایید: « هيچ فارسي زباني جريمه را به معناي گناه و جرم به كار نمي برد » ! بله ، روشن است ؛ مگر بنده ادعا کردم که در زبان فارسی جریمه به معنای جرم و گناه است؟! و مگر جناب کلهر در جمله ی خود کلمه ی جریمه را به کار برده اند که شما به دنبال معنای آن در زبان فارسی می گردید؟!

د. آقای شریف زاده در استدلالی مغالطه آمیز می فرمایند: « با انضمام مقدمات ذيل به يكديگر ، چه نتيجه اي ميتوان گرفت: مقدمه اول: كلمه جرايم ، جمع كلمه جريمه است نه جرم. مقدمه دوم: كلمه جريمه در گويش فارسي به معناي مجازات است نه گناه و جرم. مقدمه سوم: آقاي كلهر، فارس زبان است و براي فارس زبان ها و به زبان فارسي سخن گفته است نه عربي و نه براي عرب زبان ها. نتيجه را برعهده جناب عزتي و خوانندگان محترم مي گذارم. »

با مطالب قبلی روشن شد که مغالطه ی ایشان در مقدمه ی اول استدلال نهفته است و آن این که در تبادر عرفی فارسی زبانان ، جرایم کلمه ی جرم است ، و این استعمال است که در زبان فارسی شیوع دارد نه استعمالات شاذ دیگر.

والسلام علی من اتبع الهدی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها