کد خبر: ۱۹۶۵۸۱
زمان انتشار: ۱۷:۴۳     ۲۱ دی ۱۳۹۲
هم اندیشی : چهارمین جشنوراه فیلم مردمی عمار امشب در سینما فلسطین به کار خود پایان می دهد.جشنواره ای که برای چهارمین سال متوالی توانست ضمن گردهم آوردن فیلمسازان جوان ومتعهد انقلاب اسلامی ،مردم را نیز  در تکایا ، مساجد ، حسینیه ها ،پارکها و...دور هم بنشاند تا فیلمهایی را ببینند که شاید سالها بود انتظار دیدنش را در پرده نقره ای سینما می کشیدند، ،اما سینما کمتر تواسته بود انتظار آنان را برآورده کند.

جشنواره عمار یک نوآوری مردم مدارانه
هرچند  ممکن است عده ای ، در داخل به دلایل مختلف به وجود جشنواره ای چون عمارروی خوش نشان ندهند ، اما عمار بیش از آنکه خود را متکی به این دسته از بدنه سینما بداند و یا حتی بدون اینکه بخواهد خود را محصور در بودجه های دولتی نماید، بیش از همه خود را به مردمی وصل کرده است  که حالا پس از گذشت 4سال ،  جشنواره را ازخود  وبرای خود واز جنس خود می دانند.
واین مردم هستندکه در فرآیند ساخت ، تولید و اکران دخیل هستند، آنها می بینند دغدغه های ساده ولیکن حیاتی اشان در جشنواره عمار بدون کمترین امکاناتی مطرح می شود ، و درعین حال فیلمهایی از همین نوع  دغدغه  ها وقتی که با جذابیت تکنیکی همراه می شود ، مخاطبی را که در پارک ، حسینیه و مسجد به تماشا نشسته است را میخ کوب می کند.

سینمای روشنفکری سالهاست که از انعکاس مشکلات عینی مردم در درون خود عاجز است و یا حتی در مواردی نیزکه به طرح برخی مشکلات  وآسیبهای اجتماعی پرداخته است به دلیل افتادن در  دام  روشنفکری ،به سیاه نمایی پرداخته است.
 مردم  طرح اینچنینی مسائلشان  در سینمای روشنفکری را "کاریکاتوری بغرنج " از مشکلات و مسائل  و دغدغه های خود می دانستند .
این نوع نگاه  هیج قرابتی با واقعیت نداردچراکه  مسائل  ومشکلات مردم آنگونه مطرح می شود که  به کام جشنواره های خرس نشان غربی خوش بیاید.
برخی ازکارگردانان ، از مردم مایه می گذاشتندو به نام  مردم بر ضد آنها دوربین در دست می گرفتند، تا دل جشنواره های غربی را به دست آورند.

این نوع سینما بدون در نظر گرفتن تعدادی فیلم  انگشت  شمار  خود را و مردم خود را کاملا فراموش  کرده است،  تا حدی که به قول ابراهیم حاتمی کیا "با کامِ تلخ در صفِ سفارتِ خرس‌نشان ایستاده است "



عمار می خواهداگرهم  سرزمین همیشه آفتابمان ، گاهی ابری می شود، آن را خودمان بیاییم ببینیم ومشکل خانه را به دامن بیگانه پناه ندهیم.
به همین دلیل " نقد درون گفتمانی " یک پای ثابت جشنوراه عمار در طول سالیان اخیر بوده است ودرهمین ژانر از سینما ، آنچنان نقدهای منطقی را به برخی عملکردهادر حوزه های فرهنگی ، اجتماعی  و سیاسی وارد کرده است که سینمای روشنفکر مدعیِ  نقد هیچگاه نتواسته از پس آن بر بیاید .

این  ناکامی سینمای روشنفکری  شاید ریشه در پشت میز نشین بودن سینماگر روشنفکرِ به اصطلاح حرفه ای باشد که هیچگاه در بین مردم  حضور نداشته ویا نخواسته که داشته باشد تا دغدغه آنان را آنگونه که هست به قاب سینما بیاورد،حال اینکه عمار سعی داردآن مسائل مردم را در بین مردم بجوید و  از همان مردم راه حل بخواهد نه از بیگانه.

شاید مسئله فرار مغزهای یکی از معضلاتی  باشد که همیشه روشنفکران  و غیر روشنفکران آن را نقد کرده اند اما درکدام فیلم همچون " میراث آلبرتا" این مسئله به صورت دقیق و بدون اینکه بخواهد در دام جشنواره ای شدن بیفتند مورد نقد قرارگرفته است .

ویا کدام مستندی توانسته است چون فیلم"162" رویه حاکم بر صداو سیما را به زیر تیز ترین تیغ های انتقاد بکشد.

اما تفاوت جشنواره عمار با دیگران این است که  این انتقاد ها رابه بیرون مرزهاوبه جشنواره های خارجی  نمی برد   تا خارج نشینان تشنه بر خون مردم ایران اسلامیان  آنها را ببینند، بلکه آن مشکلات را در حسینیه ها ، مساجد، پارکها و...به میان خود مردم می آورد تا آنها را ببینندو در مقام اصلاح آن بر آیند.

و هرگاه هم درمقام دفاع ظاهر می شود جانانه از انقلاب خمینی کبیر و یارانش به دفاع بر می خیزد ودر اثری چون "دوپینگی ها "تمام خباثتهای آنها که به ضد انقلاب شهره اند و در بی بی سی و voaقلم می زنند را افشا می کند و اینکه چه گونه آنها به بازیگر و کارگردان و نویسنده  و  فوتبالیستی که دل در گرو انقلاب دارد رحم نمی کنند و به فیجع ترین شکل ممکن  او را تخریب می کنند.فقط به این بهانه که کشورش را دوست دارد.

ویا چون " یزدان تفنگ ندارد" چگونه نشان میدهد که این مردم با تمام مظلومیتشان همیشه پای انقلاب عزیز خود خواهند ایستاد.

ویادر فیلمی همچون "لکه" چگونه از خباثت فتنه گرانی حکایت می کند که به خاطر توهم آراء هیچگاه نداشته خود ، مملکتی را به لبه پرتگاه می برند.

ویا آنچه در مستند "مصاف "پیرامون برخی مسائل تاریخ انقلاب اسلامی آمده است ، در کمتر فیلمی   تاکنون دیده شده است.
و از این نمونه ها درعمار بسیارند....

جشنواره عمار پس از گذشت چهار سال فراگیر تر از روز اول خود شده است ، و امسال در بیش از 2000نقطه از کشور  مردم  به تماشای این جشنواره نشستند، جشنواره ای که هر سال به شکوفایی بیش از پیش خود نزدیک تر می شود.

وفیلم سازانی با دغدغه های مهم که همیشه سینمای به اصطلاح حرفه ای آنها را پس زده است این روزها در عمار و در میان مردم حرفهای بسیاری برای گفتن برای همان مردم را دارند.

بدون شک از جشنواره عمار در سالهای آینده بسیار خواهیم شنید ، اما  آنچه مسئولان عمار باید بیش از اینها به آن توجه داشته باشد این است که مبادا "سودای سیمرغ" برسرشان بزند و یا هوای " اسکار" کنند که این سودا همانا و سقوط در دام جشنواره ای شدن واز دل مردم گریختن همانا....هرچندکه این مسئله نیز نباید بهانه ای باشد که این دسته از فیلم سازان جشنواره های مهم داخلی همچون جشنواره " فجر" را رهاکنند، بلکه راه صحیح شاید این باشدکه بدون فرو غلتیدن در الزامات خاص آن جشنواره ها، به سمت تسخیر فکری آنها حرکت کنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها