کابوس کارگران ایرانی در ژاپن روی صفحه تلویزیون

به گزارش 598 به نقل ازخبر آنلاین، محمود کدخدایی، کسی که سال ها نامش لرزه به اندام همه کارگران ایرانی می انداخت که برای کار در دهه 60 به ژاپن رفته بودند، در یک برنامه زنده تلویزیونی همه این مسائل را ساخته ذهن مطبوعات دانست.

"خط قرمز" این هفته ورزش از نگاه دو گفتگویی ویژه داشت با محمود کدخدایی ، قهرمان اسبق کشتی آسیا. او که در سال های نخست دهه 60 از ایران رفت برای کارگری در ژاپن اما به زودی بدل شد به کسی که می گفتند رئیس یاکوزاهای ژاپنی بوده است.

او که بخشی تاریک از تاریخ ورزش سال های پس از انقلاب اسلامی شده بود، با حضور در این برنامه تلویزیونی بسیاری از مسائل مطرح شده درباره زندگی خود را تنها ساخته و پرداخته مطبواعت دانست.

کدخدایی اصرار داشت آنچه بر زندگی اش گذشته بر اثر جفای رسانه های ایران بوده و در این سال ها مادر و دو برادر خود را بر اثر این اخبار تلخ حاشیه زندگی اش از دست داده است.

این کشتی گیر که در ژاپن لقب "سلطان وحشت" گرفته بود و بسیاری از ایرانیانی که در دهه 40 توکیو یا دیگر شهرهای ژاپن چون اوزاکا را برای زندگی انتخاب کرده بودند تا از راه کارگری ساختمانی یا کار در کوره های مرده سوزی لقمه نانی برای زندگی خود پیدا کنند اما زیر بار شکنجه، دارایی های شان را سلطان وحشت یا همکارانش برده بودند، همه این حرف ها را افسانه دانست و ساخته مطبوعات.

او در این گفتگو بعد از انتقاد از رسانه ها گفت: «من فیلم کیفر را دیدم و شنیدم که این فیلم را از زندگی من در ژاپن الهام گرفته اند. ولی آنچه در این فیلم نمایش داده شد شباهتی با زندگی من نداشت.»

او تمام شایعات درباره دارایی هایش را تکذیب کرد و گفت: «بعد از 6 سال زندان در ژاپن در زمان حضور دکترعراقچی در سفارت ایران در توکیو، از طریق اداره مهاجرت این کشور به نیروی انتظامی تحویل داده شدم و اینجا مراحل دادگاهم برگزار شد. من هیچ سندی نساختم. وقتی برایم وثیقه گذاشتند ممنوع الخروج نبودم و می توانستم. خودم رفتم و بعد هم برگشتم.»

این قهرمان کشتی سابق آسیا که ورزش خود را در سایه این همه اتفاقات تلخ سوزاند، حالا می گوید با حمایت های خانواده ورزش، کشتی را از سر گرفته و در باشگاه راه آهن به بچه ها کشتی یاد می دهد.

او مجازاتش را پشت سر گذاشته. اگر چه هنوز تصویر ترسناکی که برای بسیاری از هموطنانش در ذهن شان مانده است. کاش او آن طور که می گوید عبرت گرفته باشد و کارگرانی که طعم شکنجه را از بازوان این قهرمان قوی هیکل لمس کرده اند هم بتوانند در اعماق دل های شان او را ببخشند. او که می گوید می خواهد علوم سیاسی بخواند و شاید وارد بازی سیاست هم شود!