به گزارش 598 به نقل از تسنیم، رحیم مخدومی، نویسنده و فعال فرهنگی درباره اولین سوژه قابل طرح در فتنه 88 گفت: اولویت اول سوژهها نقش مدیریت رهبری در قضایای فتنه است که متاسفانه کار منسجم و حسابشدهای رو آن انجام نشده است. ما معتقدیم که خاطره دیدار مسئولان با رهبری نمونه بسیار کوچکی از مدیریت آقاست. باید افرادی بیایند و از نقش مدیریت ایشان در فتنه 88 فیلم مستند بسازند. رهبری نقشهای کلیدی درفتنه 88 ایفا کردند که از جمله آنها شفاف روشنگری مردم و چیدن پایه و مبنای انتخاب، ایفای نقش شفاف در قبال نامزدها، اشاره رهبری به حرفهایی که بوی خیانت میدهد، تعیین نقش برای خواص که برخی نقش خودشان را ایفا کردهاند و برخی دیگر از آن سر باز زدند، تشکیل کمیته صیانت آراء به وسیله رهبری از جمله این اقدامات است. همچنین موضع رهبری مقابل مناظرهها تأمل برانگیز است.
رحیم مخدومی ادامه داد: یک سوژه پژوهشی و مستند که کمتر به آن توجه شده این است که خواص تراز اول چه نقشی در فتنه 88 ایفا کردند. نقش آیتالله نوریهمدانی در آن جریان بسیار چشمگیر است که شعار تعیین میکند و خیل عظیمی که همراه ایشان است، میخواهند به نماز جمعه بیایند و در آن شرکت کنند. ایشان مقابل توهینها و هتکحرمتهایی که روبروی خانهاش به او شد ایستاد. در مقال برخی خواص تراز اول هم سکوت کردند و خواص بودن خودشان را نشان ندادند و باید کار یا اثر هنری در این خصوص ساخته شود.
وی توضیح داد: در آن ایام رهبری درباره هنرمندان مصداقی صحبت کردند. اینکه هنرمندان چگونه نقش خودشان را در این حادثه ایفا کردند، مهم است. متاسفانه ما ادعای روشنفکری داریم و فکر میکنیم اگر اعتبار خودمان را برای نظام خرج کنیم به ما برچسب دولتیسازی خواهد خورد. هنرمند متعهد، اصیل و روشنگر کسی است که راه خودش را تشخیص دهد و برای جامعه راهکاری مشخص کند.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ افزود: علم جامعهشناسی در این زمینه تا به حال کاری انجام نداده است و تا حدودی فشل و از غرب گرفته شده است. اگر این علم به اتفاقات روز جامعه کمک نکند فایدهای ندارد. باید پژوهش کنیم این علم و علوم دیگر چه کمکی میتوانند برای حل بحران در جامه انجام دهند.
مخدومی با اشاره به یک سوژه قابل تامل دیگر تصریح کرد: در خصوص خواص یک سوژه جالب از تحلیل سیداحمد خاتمی بر میآید که منصفانه و درباره آقای هاشمی و به دور از تعصب است، آقای هاشمی از اشخاص تاثیرگذار جامعه هستند و این باید از نگاه یک هنرمند واکاوی شود.
وی در ادامه با اشاره به صحبتهای سیداحمد خاتمی درباره آقای هاشمی که وی را به منشوری از 7 هاشمی تقسیم کرده بود، توضیح داد: سیداحمد خاتمی آقای هاشمی را به 7 هاشمی تقسیمبندی کردند و این به این معنی است که باید وی را در 7 بعد بررسی کنیم. هاشمی اول هاشمی قبل از انقلاب است که فردی روشن، مقاوم و مبارز است. هاشمی دوم مربوط به شخصیت ایشان بعد از انقلاب است که یار امام (ره) و همراه ایشان است که در این راه حتی جانش به خطر افتاد. هاشمی سوم به علاوه کارگزاران باشد که قابل توجیه نیست و فاصله گرفتن او از همین مقطع آغاز میشود. هاشمی چهارم هاشمی همراه با فرزندان است، حمایت از فرزندان به هر قیمتی به خود هاشمی ضربه زد. هاشمی پنجم هاشمی دوران ریاستجمهوری است که نقاط ضعف و قوتی دارد، نقاط قوت او مربوط به سازندگی و نقاط ضعفی در آن زمان بوجود آمد که آغاز تهاجم فرهنگی بود و ضربه مهلکی به ما وارد کرد . هاشمی ششم مربوط به زمانی میشود که کاندیدای ریاستجمهوری است و نمیتواند مورد تائید باشد چون به گونهای برخورد کرد که تمام جریانهای ضدانقلاب از وی حمایت کردند، همچنین فیلم تبلیغاتی او هم به او ضربه زد. هاشمی هفتم هم هاشمی بعد از جریان فتنه است، سیداحمد خاتمی به این اشاره کرده بود که موسوی، خاتمی و کروبی صفرهایی بودند که عدد مقابلشان هاشمی بود.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ ادامه داد: باید در این زمینهها کاری انجام داد و کاری انجام ندادن در حق ایشان و ملت ظلم است و فیلمساز میتواند این خدمت را انجام دهد. شاعر و هنرمند باید در درجه اول جسارت داشته باد و اگر این اتفاق بیفتد باقی قضایا حل شدنی است.
مخدومی در خصوص یک سوژه قابل ذکر دیگر با اشاره به کتاب «چت مقدس» از مجید پورولی توضیح داد: بخشی از این کتاب به گزارش یک قتل اختصاص دارد و فضایی را ترسیم میکند که یکی از سردمداران فتنه افرادی را جمع میکند، جوانان تحریک میشوند و ورود به خیابان منجر به کشتن و کشته شدن میرود. وقتی سردمدار فتنه دستگیر میشود پشیمان میشود و بعدها مادری به او اعتراض میکند که شما باعث فوت پسرم و تهییج آن شدید.
وی خاطرنشان کرد: صحنههای جنگ و گریزی که در زمان فتنه بوجود آمد مظلومانهتر از صحنههای انقلاب بود. هنگام انقلاب آمبولانسها امنیت داشتند اما اینجا آمبولانسها و بیمارستانها امنیت نداشتند و انسان با این شرایط یاد ناامنیهای کردستان عراق میافتد. متاسفانه روی این سوژهها کار نمیشود.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ در تشریح چند سوزه قابل تامین ظرفیت سینمایی شدن دارد افزود: یکی دیگر از سوژهها رأفت اسلامی و حقوق فراتر از بشر است. در کدام نظام با مخالفان اینطور برخورد میشود؟ این اشخاص ارتباطشان را دارند، خانوادهشان را میبینند و بعد میگویند ما از حق رای خود گذشتیم. موضوع دیگر طماعان یعنی خواص آگاه از حق اما طرفدار باطل هستند. در نقطه مقابل هم دشمن نیاز به عناصر توطئهای دارد که جزو عناصر درونی نظام، مشروع و دارای قدرت باشند. ویژگی افرادی مثل منتظری باید بررسی شودکه در واقع چه مؤلفههایی داشتند که طمع کردند و دشمن هم به آنها طمع ورزید؟
مخدومی با اشاره به موضوع آقازادهها در پایان گفت: موضوع آقازادهها هم حائز اهمیت است. افرادی هستند که به خاطر فرزندان خودشان لغزیدند اما کسانی چون آیتالله محمدی گیلانی هم در مقابل حکم اعدام 2 پسر خودش را امضاء میکند. اینها مقابل افرادی قرار میگیرند که پای اشتباه فرزندانشان نمیایستند و قبول نمیکنند که حتی اشتباه کردهاند. چرا درباره کار بزرگ آیتالله گیلانی تا به حال فیلمی ساخته نشده است و اینها جای کار و بررسی دارد. مطالعه کتب میتواند بهترین زمینه را برای فیلمساز یا مستندساز در زمینه سوژهها فراهم کند.