به گزارش 598 به نقل از عقیق، حضرت محسن ـ عليه السّلام ـ فرزند سقط شده فاطمه ـ سلام الله عليها ـ است
که پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ او را محسن ناميد[1] و به وسيلة
ضربات، غلاف شمشير قنفذ، خلیفه دوم [2] و در اثر ضربات پاي وی ، سقط
شد.[3]
هيچ يک از منابع معتبر تاريخي و مقاتل به محل دفن حضرت محسن ـ
عليه السّلام ـ اشاره نکرده اند، امّا اين که حضرت محسن در پاي درب نيم
سوخته خانه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ دفن شده، در کتاب جامع النورين
چنين نقل شده است: بعد از آن که دومی با لگد بر پهلوي آن بانوي بزرگوار زد،
حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ روي زمين افتاد، هر طور بود از جا برخاست
حرکت کرد و به خانه آمد و روي زمين افتاد و صدا زد: عمر مرا کشت.
امير
المؤمنين، آن امام مظلوم جلو آمد تا حال او را در آن وضع ديد، صدا زد:
فضّه، فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را درياب که درد او را فراگرفته است، فضّه
به ياري فاطمه(س) رفت چند لحظه گذشت، به سوي اميرالمؤمنين(ع) آمد، چيزي
روي دست گرفته بود، حضرت پرسيد: فضّه اين چيست؟
پاسخ داد: مولاي من،
بدن بي جان محسن است. حضرت فرمود؛ من که نمي توانم از خانه بيرون روم و
کسي را هم که ندارم او را به بقيع ببرد و به خاک سپارد، خودت او را در
آستانه خانه دفن کن.[4]
گرچه منابع تاريخي به اين نکته اشاره نکرده
اند ولي شايد با دو احتمال بتوان گفت که حضرت محسن در آستانه و پاي درب نيم
سوخته دفن شده باشد.
احتمال
اول: با توجه به محيط خفقان و جَوّ سياسي حاکم بر آن عصر که حضرت علي ـ
عليه السّلام ـ را در تنگنا قرار داده بودند تا براي تثبيت خلافت ابوبکر
حتي با زور و آتش زدن خانه فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ از آن حضرت بيعت
بگيرند؛ مي توان گفت که شرايط آن عصر اين اجازه را به حضرت علي ـ عليه
السّلام ـ نداد که حضرت محسن را در قبرستان بقيع دفن کنند.
احتمال دوم:
اين که اگر حضرت محسن را در قبرستان بقيع ـ قبرستان عمومي مدينه ـ دفن مي
کردند حتماً مقتل و تاريخ نويسان به آن اشاره مي کردند، پس عدم اشاره
تواريخ به قبر آن حضرت شايد دليل بر اين است که حضرت محسن مخفيانه و در
خانه دفن شده است.
پی نوشت:
1 . شيخ عباس قمي، منتهي الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ پانزدهم، 1382ش، ج1، ص238.
2 . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانيه، 1403ق، ج43، ص170.
3
. قزويني، سيّد محمّد کاظم، فاطمه از ولادت تا شهادت، تهران، نشر آفاق،
چاپ ششم، 1381ش، ص372 به نقل از شهرستاني، الملل و النحل، ترجمه مصطفي خالق
زاده، ج1، ص81 .
4 . ملااسماعيل سبزواري، جامع النورين، تهران،
علميه اسلاميه، بي تا، ص206؛ و علي اصغر يونسيان، ريحانة النبي، چاپ اول،
1381ش، ص196.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1) حاج ملااسماعيل سبزواري، جامع النورين، انسان، ص206.
2) علي اصغر يونسيان، ريحانة النبي، ص196.
منبع: عقیق