توافقنامه هستهاي ايران به سبب اهميتي كه كشورمان در حوزه خاورميانه و حتي
جهان دارد مورد توجه بسياري از كارشناسان و تحليلگران سياسي جهان قرار
گرفته است. اينكه اين توافقنامه چه نتايجي در بر خواهد داشت، سئوالي است كه
تحليلگران بسياري سعي كردهاند تا بدان پاسخ دهند. «ويليام بيمان» ،
استاد دانشگاه مينسوتا از جمله اين كارشناسان سياسي است كه در مطلبي به اين
موضوع پرداخته است كه در ادامه ميتوانيد مطلب تحليلي وي كه در نشريه
هافينگتون پست منتشر شده است، بخوانید؛
فایده
اصلی توافق 23 نوامبر ایران و گروه 1+5 این بود که ایران و آمریکا پس از
33 سال درگیری بر سر یک میز نشسته و بر سر یک موضوع به توافق رسیدند. این
اقدام، شبیه گامی است که آمریکا در دوران ریاست جمهوری نیکسون، برای بهبود
روابط با چین برداشت.
معنای سمبلیک این توافق، بسیار فراتر از چیزی
است که همگان میپندارند. این صرفاً یک توافق نامه هسته ای نبود. هر دو طرف
گامهای کوتاه و احتیاط آمیزی برای سنجش اوضاع برداشتند. آنچه که در
مذاکرات ژنو اتفاق افتاد نتیجه هر مذاکره موفقی است: نه کسی باخت و نه کسی
برد.
ایرانیان در مذاکرات جدی و البته با هوش ظاهر شدند. آنها در
مذاکرات موفق شدند از اتهامات بی پایه و اساسی که آمریکا سالها علیه ایران
مطرح میکند، به سود خود استفاده کنند. مذاکره کنندگان ایرانی برای پیشبرد
مقاصدشان، وانمود کردند که این اتهامات چندان بیراه نیستند. ایران با
توافق با 1+5 فرایند رسیدن به چیزی را متوقف کرد که هرگز در پی آن نبوده
است: ساختن سلاح هسته ای. به همین خاطر ایران در مذاکرات امتیاز خاصی به
رقیب خود واگذار نکرد. (البته امتیاز خاصی هم به دست نیاورد). با مدنظر
قرار دادن توافق هسته ای و واقعیت جیزی که در ایران در حال جریان است به
خوبی میتوان مشاهده کرد که برای ایران پذیرفتن توافق ژنو چندان دشوار
نبوده است.
-اورانیوم 5 درصدی
مشکلترین
موضوع مذاکرات، ظرفیت غنی سازی اورانیوم ایران بود. البته این که مسئله
غنی سازی محور مذاکرات شود، خواست آمریکا و متحدانش بود. آمریکا و کشورهای
همسو، در طی این سالها، به گونه ای تبلیغ کردند که گویا اگر حق ایران برای
غنی سازی به رسمیت شناخته شود، این کشور بلافاصله به سلاح هسته ای دست
پیدا میکند. حجم تبلیغات تا اندازه ای توانسته افکار عمومی جهان را در این
مسئله به سود خود تغییر دهد. اما این تبلیغات، صرفاً مصرف داخلی و رسانه
ای داشته و هیچ بهره ای از حقیقت ندارد. پذیرفتن حق غنی سازی به هیچ عنوان
ربطی به ساخت سلاح هسته ای ندارد. ذخیره ایران برای غنی سازی به هیچ عنوان
در سطح و اندازه ای نیست که بتواند برای مقاصد نظامی مورد بهره برداری قرار
گیرد. بر اساس توافق ژنو، ایران متعهد شد که ظرفیت اورانیوم غنی شده خود
را افزایش ندهد. محدود کردن توانایی ایران برای غنی سازی اورانیوم 5 درصد،
هم حق ایران را برای غنی سازی در چهارچوب NPT تضمین میکند و هم گامی مهم
برای ادامه مذاکرات هسته ای است.
-اورانیوم 20 درصدی
بر
اساس این توافق، ذخیره های اورانیوم 20 درصد غنی شده ایران یا باید به
صفحات سوخت رآکتور تحقیقاتی تبدیل شده و یا اکسیده شود. به نظر میرسد که
این امتیاز بزرگی است که غرب در جریان مذاکرات به آن رسیده است. اما اگر
بفهمیم که چرا ایران به غنی سازی 20 درصدی اورانیوم روی آورد، معادله عوض
خواهد شد.
راکتور تحقیقاتی تهران (TRR) ایزوتوپهای پزشکی برای
درمان سرطان تولید میکند. این رآکتور در دوران حکومت شاه، توسط آمریکا
حمایت میشد. در آن زمان، آمریکا سوخت هسته ای رآکتور را تأمین میکرد.
ذخیره اورانیوم ایران در سال 2011 برای رآکتور تحقیقاتی تمام شد. اما
آمریکا توافق خود با ایران را لغو کرد. پس از اینکه آمریکا تعهدات خود، در
باب سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را نپذیرفت، ایران تصمیم گرفت که خود سوخت
رآکتور تحقیقاتی را تأمین کند. اورانیوم غنی شده، تبدیل به صفحات سوخت
رآکتور تحقیقاتی میشد. بنابراین بر اساس توافق ژنو، ایران کاری را انجام
داده است که در اصل قرار بود انجام شود: تبدیل اورانیوم غنی شده 20 درصدی
به سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران. چنان که میبینیم ایران هیچ امتیاز خاصی
نداده است. بلکه اوضاع را به روال قبلی برگردانده است.
-رآکتور آب سنگین اراک
بر
اساس توافق ژنو، ایران رآکتور آب سنگین اراک را عملیاتی نمیکند. رآکتور
آب سنگین اراک بارها مورد بازرسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار
گرفته است. این راکتور کوچک نا گهان توسط اسرائیل و اولاند-وزیر امور
خارجه فرانسه- به عنوان «راه پلوتونیوم» معرفی شد. ناگهان حجم عظیمی از
تبلیغات معطوف به راکتور اراک شد. ساینس مونیتور مدعی شد که رآکتور اراک
«شاه ماهی» مذاکرات ژنو است.
در ساخت رآکتور آب سنگین اراک تأخیر
های زیادی صورت گرفته است و این رآکتور بر اساس اعلام مقامات ایرانی تا سال
2016 به بهره برداری نخواهد رسید. این رآکتور مقدار کمی برق تولید میکند.
اما قرار است در مرحله نهایی خود جای رآکتور تحقیقاتی تهران را بگیرد.
راکتور اراک به تنهایی نمیتواند پلوتونیوم تولید کند. اگر ایران بخواهد
پلوتونیوم تولید کند، باید در کنار رآکتور اراک، تأسیسات دیگری احداث کند.
ایران قصد چنین کاری ندارد.
-ساخت بمب
هنگامی
که اوباما خبر توافق موقت هسته ای را با ایران اعلام میکرد، طنز غریبی در
سخنان او وجود داشت. او در سخنانش چند بار از واژه «سلاح هسته ای» استفاده
کرد. منظور او از این واژه این بود که ایران قصد دارد به سلاح هسته ای دست
پیدا کند. حال باید پرسید که او واقعاً اعتقاد دارد که ایران در پی سلاح
هسته ای است و یا این گونه سخن گفتن بخشی از پروپاگاندای آمریکا علیه ایران
برای راضی کردن منتقدان توافق ژنو است؟ اوباما قطعاً میداند که هیچ شاهدی
وجود ندارد که ایران در پی دست یابی به سلاح هسته ای است. سرویسهای
جاسوسی کشورهای غربی به مدت یک دهه است که این حقیقت را تصدیق کردهاند.
گزارشهای سرویسهای جاسوسی آمریکا که در سالهای 2007 و 2011 منتشر
شدهاند، همگی بر این مطلب صحه گذاشتهاند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم
بارها در گزارشهای خود تایید کرده است که برنامه ایران به سوی ساخت سلاح
هسته ای انحراف پیدا نکرده است.
-دستاورد های ایران
چنان
که میبینیم ایران در مذاکرات ژنو، امتیاز خاصی به رقیب نداده است، از طرف
دیگر ایران امتیاز خاصی هم به دست نیاورده است. در نتیجه تخفیف تحریمهای
مالی ایران به 6 تا 7 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده خود دسترسی
پیدا میکند. حق غنی سازی ایران در چارچوب NPT به رسمیت شناخته شده است.
البته این امتیازها برای جلب رضایت تندروها در ایران کفایت نمیکند. تند
روها در ایران و آمریکا هر دو خواهان شکست توافق هسته ای ژنو هستند. رهبران
ایران و آمریکا باید آنها را نادیده بگیرند. جهان منتظر این است که این
گام کوتاه، بتواند در آینده تبدیل به موفقیتی بزرگ برای طرفین باشد. آمریکا
و ایران هر دو از اینکه بن بست مذاکرات شکسته شده خوشحال هستند. هیچ کدام
از طرفین در مذاکرات نتوانسته امتیاز خاصی از رقیب بگیرد. به همین خاطر
میتوان مذاکرات ژنو را موفق خواهد: مذاکره ای بدون برنده و بازنده.