سردبير پايگاه تحليلي و ضدجنگ "وترنز تودي" در مقالهاي با اشاره به نقايص گزارشهاي رسمي درباره 11 سپتامبر، شواهد و مدارك ارائه شده توسط دولت "جرج بوش" بدنبال اين جريان را به چالش ميكشد.
به گزارش 598 به نقل از فارس، "گوردون داف" سردبير وبسايت ضدجنگ "وترنز تودي" در مقالهاي به طرح پرسشهايي درباره علل تخريب برجهاي دوقلوي آمريكا پرداخته است.
وي در اين مقاله مينويسد: گزارش اصلي منتشر شده از سوي "مؤسسه ملي استاندارد" و فيلمهاي مستند ساخته شده، تخريب مركز تجارت جهاني را ناشي از حرارت سوخت موتورهاي جت دانستهاند، اما بهدليل دماي نسبتا اندكي كه منبع سوخت ميتوانسته در كوتاه مدت ايجاد كند، تخريب و ذوب شدن صدها تن فولاد و حتي چرخش آن كمي احمقانه بهنظر ميرسد.
نقش اعضاي دولت بوش در توطئه 11 سپتامبر
اين مدرك جزئيتر از گزارشي بود كه به اصطلاح "ماست مالي" شده بود. با اين حال در حال حاضر از سوي صدها معمار و دانشمند به عنوان يك مسئله عجيب و غريب تكذيب شده است. آنها به نوبه خود معتقدند برخي از اعضاي دولت بوش در اين توطئه واقعي شريك بودند.
تحت شرايط عادي، اين افراد بايد بيگناهي خود را در يك دادگاه ثابت كنند. در 11 سپتامبر عاملان اصلي، دولتمردان هستند اما با توجه به نفوذشان هيچ قانون و عدالتي نميتواند آنها را به ميز محاكمه بكشاند.
ناپديد شدن سه طبقه از برجهاي دوقلو
سؤالات ديگري نيز وجود دارد از جمله اينكه چگونه سه طبقه از برجهاي دوقلو از هم جدا شده و عملا ناپديد گشتهاند بهطوري كه يكي از آن طبقات با صداي خفيفي خراب شد و چند روزي هم در آتش سوخت. در گزارش رسمي هيچ اشارهاي به اين مسئله نشده بود.
شايد موضوع مهمتر اين باشد كه چرا در طول اين مدت "چگونگي" اين واقعه فقط در مباحثات و "دريايي از حدسيات" تمركز كرده در حاليكه درباره اينكه چه كسي مقصر است بارها و بارها نام "بوش - چني" يا "اسرائيل عامل اين كار است" مطرح شده است.
آمريكا با مطرح کردن حمله به عراق و به منظور پاك کردن افكار مردم واشنگتن، عده زيادي از مردم بيگناه را به زندان انداخته و حتي از اعدام کردن آنها دريغ نكرده است. مداركي وجود دارد دال بر اينكه عدهاي از آنها را بر اثر اتصال به برق به قتل رسانده و حتي در مورد افراد سرشناس كه در "انقلاب فرانسه" نقش مهمي داشتند، چنين اعمالي را به كار برده است.
سكوت رسانهها در خصوص عاملان 11 سپتامبر
در اخبارهاي وابسته به طور متناوب مشاجره جاي گفتوگو را گرفته و مادهاي به نام "نانوترمايت" به صورت معجزهآسايي در اين اخبار نفوذ كرده است.
گوردون داف مقاله خود را اينگونه ادامه ميدهد: حال ميخواهيم به نكته مهمي اشاره کنيم. خبرهاي ارائه شده از سوي رسانههايي كه در ساختمانهاي زيبا و مجلل منتشر ميشود عملا در مورد "چگونگي" و اينكه "چه كسي" اين عمل را انجام داده است هيچگونه مطلبي به ميان نياوردهاند. قصد نداشتم در مورد "نانوترمايت" توضيحاتي بدهم. سؤالاتم مرا به سمت اولين آزمايشگاههاي سلاحهاي سري سوق داد در آنجا فقط با شايعاتي مواجه شدم كه اين ماده، در ابتدا بهعنوان نيروي محركه موتورهاي موشك مورد استفاده قرار گرفته است و سپس بهطور تجربي بهعنوان سلاح وارد ميدان جنگ گرديده و در حال حاضر نيز به منظور ذوب فولاد از آن استفاده ميكنند.
نوع قديمي ترمايت همان مادهاي است كه در فيلمهاي جنگي ميبينيم، زمانيكه محفظه نارنجك را باز گذاشتيد، سنجاق را بكشيد و ميبينيد كه تركيب درون نارنجك آتش ميگيرد، فولاد را ذوب ميكند و همانند خمپارهاندازي كه ماده درون آن منفجر شده و اين عمل موجب ميگردد با فشاري كه به ديواره خود ميآورد آنها را به هر سويي پرتاب کند.
هواپيماي آلومينيومي نميتواند فولاد را قطع کند
يك دهه پس از حملات 11 سپتامبر، افرادي كه بهدنبال مشاجره بودند و با توانايي خود توانستند در اين مدت ذهن جهانيان را به موضوعاتي مانند ورزش،علم و مهندسي معطوف کنند "خارج از اينجا" اعلام كردند، شايد هواپيماها به مركز تجارت جهاني صدمه وارد آوردند، البته من آنجا نبودم، بنابراين نميدانم- به تنها چيزي كه معتقدم آن چيزهايي است كه با چشمانم ديدم و تنها بخش اندكي از حادثه بود- "هواپيماها از جنس قوطيهاي مشروب و بسيار نازك" و نيز از آلومينيومهاي سبك و انعطافپذير ساخته شده كه نميتواند فولاد را قطع كند، مهم نيست با چه سرعتي حركت كند و سوخت جت، ارزانترين نوع سوخت حرارتي است كه توانايي ذوب فولاد را داشته و هميشه در دسترس است.
نيت اصلي آنها گمراه کردن افراد از اصل واقعه، درگير كردن آنها با يكديگر و جستجو براي "چگونگي" واقعه است، زمانيکه "چه کسي" براي آنها کاملا مشهود بود.
حکومت استبدادي بعد از 11 سپتامبر
"چرا"، هميشه وجود داشته است. از زمان 11 سپتامبر، آمريکا داراي يک حکومت استبدادي بوده و ميليون ميليون دلار را از دست داده و هيچکس در اينباره چيزي نپرسيده و اين مسئله هم همانند 11 سپتامبر لاينحل باقي مانده است.
بعد از 11 سپتامبر ميليونها بيگناه به قتل رسيدند
آمريكاييها با توجه به اشغالگريهايي كه در كشورهايي چون عراق، افغانستان و پاكستان انجام دادند قريب به دو ميليون نفر از افراد بيگناه را به قتل رساند و حتي به هموطنان خود و كاناداييها و لهستانيها نيز رحم نكرد و آنها را هم مورد حملات خود قرار داد.
بايد غزه را هم به اين کشورها اضافه کنيم، چند هزار انسان نيز در اين جا کشته شدند و تاكنون چه تعداد ايراني در حملات تروريستي به قتل رسيدند؟
آمريکا براي کمک به اسرائيل به هر دروغ و فسادي متوسل ميشود
تمام اين كشتارها مانند "صفحه شطرنج جهاني" ميماند كه آمريكا براي به رشد رساندن اسرائيل تمام تلاش خود را به كار ميگيرد و با هر دروغ و فسادي سعي ميكند كه اسرائيل را بهعنوان مقام والاي جهاني معرفي کند.
سازمان ملل؛ وسيلهاي براي تأمين منافع آمريكا
آمريكاييها ادعا ميكنند كه در منطقه حضور دارند و از شما دفاع ميكنند اما در پشت پرده آنها مواردي از همدستي در "دزديدن نفت" و جابهجايي كارتلهاي موادمخدر ديده ميشود كه نقش اساسي را نيز در اين زمينه ايفا ميكند و در حال حاضر نيز جابهجايي سالانه 100 ميليون دلار هروئين نه با الاغ بلکه با جتهاي آمريکايي صورت ميگيرد، پول با کيف حمل نميشود بلکه از طريق سيم و از مقابل سازمانهاي سازمان ملل که مسئوليت حذف چنين مسائلي را بر عهده دارند، صورت ميگيرد.
القاعده؛ مروج اصلي تحكيم روابط ميان سازمان سيا و اسرائيل
آمريكاييها در منطقه افرادي را به استخدام خود درميآورند كه با شجاعت تمام مأموريتهاي اين كشور را اجرا کنند. خبرنگاران گمان ميکنند که اسامه بن لادن در طول اين مدت زنده نبوده است. اين خبر، يک دهه پيش در روزنامهها منتشر شد و "بينظير بوتو" نيز اين مسئله را در تلويزيون به "ديويد فراست" اعلام کرد. طي دهه گذشته، اخباري از بن لادن منتشر گرديد كه عمده صحبتهاي وي در مورد روابط محكمتر ميان اسرائيل و سيا بود و نيز اين شخص توانست با فن بيان بالاي خود اين كار را با موفقيت انجام دهد.
تلاش آمريکا براي ناامن كردن منطقه با تحكيم روابط خود با اسرائيل و هند
علاوه بر اين، سازمان تروريست جهاني، که ما آن را "القاعده" ميناميم و شايد هرگز تا بهحال وجود نداشته، و بهدنبال آن است كه با به تصوير كشيدن صحنههاي خشونتآميزي از افغانستان بتواند نيروهاي نظامي خود را در ان منطقه حفظ کند و همچنين با حضور خود بتواند تجارت هروئين را به آساني به انجام برساند، اين كشور از جمله مؤسسين سلاحهاي كشتارجمعي در عراق است و كارهايي از جمله، بمبگذاريهايي در لندن و مادريد، بمبئي، الکساندريا، هزاران بمبگذاري در عراق، بيش از هزار بمبگذاري در پاکستان و شايد حتي بيشتر از همه اينها در افغانستان انجام داده و در حال حاضر افراط گرايان آمريکايي با محكم کردن روابط خود با اسرائيل و يا سرويسهاي اطلاعاتي هند سعي در ناامن كردن منطقه دارند.
در طول اين مدت گزارشهاي محرمانه در واشنگتن، استامبول، کابل، بغداد و لندن از عنوان کردن اين مسئله طفره ميرفتند و به دليل صحت آنها بهطور خيلي محرمانه و آني طبقهبندي ميشوند.
تلاش واشنگتن براي بي اهميت جلوه دادن شواهد پس از 11 سپتامبر
حال به بزرگترين و شايد کار هميشگي و کمياب "نانو-ترمايت" ميپردازيم. توجه دوباره در حالي به بحث "نانو-ترمايت" ادامه ميدهيم که هيچکس در اين رابطه دستگير نشده و آمريكا با سياست خاصي توانسته يك سري از سؤالات مطرح شده در مورد جنايات خود را با انجام وقايعي در جهان به فراموشي بسپارد در صورتيكه جرمهاي صورت گرفته از سوي آنها به شكل آشكار و واقعي به چشم ميآيد و شايد مباحثه "مناسب" و در ظاهر بيپايان در مورد "چگونگي" اين واقعه به آنها کمک کند تا به تلف كردن زمان تداوم بخشند.
در مورد افرادي که بر "چگونگي" بيش از "چه کسي" اصرار دارند چه ميتوان گفت؟
به گفته "ولاديمير ايليچ لنين"، "بهترين شيوه براي نظارت بر مخالفت، هدايت کردن آن به سمت خود است. "شايد بتوانيم براي لحظهاي کار را متوقف کنيم و "کاري" كنيم كه افكار جامعه "چه كسي" يا كنجكاوي در مورد "چگونگي" اين واقعه را فراموش كند.
برجها چطور فرو ريختند؟
با وجود صدها دانشمند و مهندس، معماران ساختمانها و شايد برخي از افراد كه بدانند اين برجها چطور فروريختند، اجازه بدهيد چند سؤال ابتدايي خارج از اين موضوع براي آنها مطرح کنيم. اگر "افراد بد" از "نانو-ترمايت" به منظور ذوب اين ساختار عظيم استفاده كنند، نياز است تا کمي در مورد "چگونگي" آن پرسيده شود.
اين "چگونگي" بايد به طور آني از سؤال "چه کسي" تبعيت کند. ميتوانيم کمي هم در اينباره صحبت کنيم.
شما ميتوانيد با يك مقايسه كوچك به اين نتيجه برسيد كه هواپيماهايي كه با برجهاي دوقلو برخورد كردند و جنجالي به پا کردند، با چه مجوزي وارد منطقه شدند و به چه صورت از تصاوير پخش شده محو گرديدند بهطوريكه هيچ اثري از آنها نبود. انجام اين كار با ابزارهاي ساده امكانپذير است از جمله شمع، آچار، وسايل مستعمل با هر سايزي، دستگاه فر و كبريت. با انجام اين كار مطمئنا به نتيجه خواهيد رسيد.
شمع را روشن کرده و فلز آچار را داخل شعله قرار دهيد. به مدت 2 ساعت آن را نگه داريد. ميدانيد که شايد به دو شمع نياز داشته باشيد و شايد نيازي به فر نباشد.
کار را که انجام داديد بازآفريني آتش است که پيشتر گفته بوديم برجهاي دوقلو هم اينگونه ريزش کردند.
شما ميتوانيد آچار را به سمت پشت گذاشته و اجازه دهيد به مدت 2 دقيقه خنک شود.
نه، آچار ذوب يا خم نميشود و پيچ هم نميخورد. حتي تغيير رنگ هم نميدهد. مطمئنا شبيه جرقه نوري است که در چهارم ژوئن روشن نشد. دليل توضيح در مورد كاركرد "نانو-ترمايت" همين است.
نانوترمايت چطور مي تواند در دسترس باشد؟
اگر بخواهيم ثابت کنيم که علت "چگونگي" اين واقعه "نانو-ترمايت" بوده بايد از کجا شروع کنيم؟
بايد مقداري "نانو-ترمايت" را گرفته و آزمايش کنيم. پيش از اين گفته بوديم که نميتوانيم از "نانو-ترمايت" براي آزمايش استفاده کنيم. حدس ميزنم بدانيد چرا. اگر "ماده" محرمانهاي است پس نبايد در دسترس ما باشد.
"جاناتان کول" (Jonathan Cole)، استاد جامعه شناسي در دانشگاه کلمبيا تلاشي باورنکردني و قابل ستايش را انجام داد تا نشان دهد چگونه ترمايت معمولي ميتواند فولاد ساختمانها را قطع کند.