کد خبر: ۱۹۳۳۳
زمان انتشار: ۰۹:۲۴     ۱۵ شهريور ۱۳۹۰

بولتن نیوز: تقریباً یک ماه پیش بود که خبری در مورد سرو کردن نوعی بستنی در برج میلاد منتشر شد که واکنش‌های زیادی را برانگیخت. ماجرای خبر این بود که در مهمانی فدارسیون فوتبال با دعوت آقای کفاشیان در این برج، بستنی خاصی با پودر طلا به مهمانان داده شده که قیمت هرکدام از آنها حدود چهار‌صد هزار تومان بود. علت این قیمت گزاف آن است که به قول "گل‌رخسار" مسئول رستوران گردان برج ميلاد، بايد بخشي از ظروف و مواد اصلی اين بستني را از خارج كشور وارد كرد.

وي در ادامه مي‌گويد: با توجه به اينكه قيمت طلا بالا رفته است اين بستني نيز گران‌تر شده است. به گفتۀ گل‌رخسار، 2 گرم 30 سوت طلاي خوراكي در اين بستني استفاده مي‌شود. البته اين طلاي خوراكي فقط در كشور آلمان توليد مي‌شود و بايد وارد كشور كنيم. وي درباره طلاي خوراكي مي‌گويد: اين طلا به صورت پودر و برگه است و در كشور از هر دوي آن استفاده خواهيم كرد. اما ايران دومين كشور است كه از برگه طلا استفاده مي‌كند. در ضمن ساخت اين بستني يك روز طول مي‌كشد.

واکنش‌ها به این خبر آن بود که اولاً؛ چرا باید چنین چیزی در برج میلاد وجود داشته که هزینه‌اش این همه سنگین است؟ ثانیاً؛ فدراسیون فوتبال پول این ولخرجی‌ها را از کجا آورده و آیا این منبع چیزی غیر از بیت‌المال است؟ و ثالثاً؛ مسئول این همه تشریفات اسراف‌کارانه در برج میلاد کیست؟

دیگر در این مورد چیزی نشنیدیم تا چند روز قبل که خبر دیگری در اینباره منتشر شد و آن این بود که قرار است سرو کردن بستنی طلا در برج میلاد عمومیت پیدا کند و تنها مخصوص مهمانان خاص نباشد. اما این دفعه واکنش‌ها شدیدتر از قبل بود و کار را به استفتا از رهبر انقلاب کشاند. در این استفتا نیز استفادۀ از این غذا حرام شرعی اعلام شد.


در ادامۀ داستان سرد اما خوشمزۀ بستنی طلا، شهرداری تهران نیز بیانیه داد که رستوران این برج در دست بخش خصوصی است و جزئیات کارهای انجام شده در آن ربطی به شهرداری ندارد و در ضمن، دیگر در این رستوران بستنی طلا سرو نخواهد شد. اما در این بیانیه خبری از ممنوعیت سایر غذاهایی که به قیمت صد تا دویست هزار تومان به فروش می‌رسد نبود!

درست متوجه شدید. طبق خبرهای رسیده از برج میلاد، کم قیمت‌ترین غذا در رستوران گردان برج میلاد به ازای هر پرس، حدود صدوهفتاد هزار تومان به فروش می‌رسد! این قیمت پایه تا سقف سی‌صد هزار تومان نیز افزایش پیدا می‌کند و مثلاً یک خانودۀ چهار نفره مبلغی در حدود هشت‌صد هزار تا یک میلیون و دویست هزار تومان باید بابت یک بار غذا خوردن در این مکان بپردازد. و همۀ این‌ها یعنی:

مسئولین محترم مثلا فرهنگی، سال‌ها از بودجۀ عمرانی این مملکت را خرج یک برج کرده که قرار است یکی از نمادهای اصلی هویتی این سرزمین باشد و جای برج آزادی را بگیرد. پس از سال‌ها معطلی در اتمام این پروژه و اختصاص مبهم میلیاردها تومان پول برای ساخت این برج، در دوران استقرار دولتی که داعیه‌دار عدالت بود این برج به سرانجام رسید. امروزه از این برج برای برگزاری مراسم‌های کلان دولتی و یا مهمانی‌های افرادی که شدیدا ثروتمند هستند استفاده می‌شود.



اینکه یک کشور باید هویت خود را در قالب یک بنای معماری متبلور کند از کجا آمده؟ چه دلیل عقلی یا دینی برای این کار پر هزینه وجود دارد؟ آیا کشوری مثل انگلستان که یک جزیرۀ کوچک در اروپاست و عقدۀ بزرگ بودن از لقبی که خودشان به خودشان داده‌اند (بریتانیای کبیر) می‌بارد، برای تعریف خود چنین کاری کرده‌اند؟ آیا حضرت علی (ع) که به خلافت مملکت بزرگی به آن پهنا رسید، دستور داد که برای نشان دادن عظمت اسلام احرام ثلاثۀ دیگر در دنیا ساخته شود؟ آیا اینکه ما بخواهیم خود را در چنین چیزهایی متجلی کند، در شأن آرمان‌های انقلاب اسلامی هست؟ اصرار بر "بزرگ ساختن" از لحاظ روانشناسی و جامعه‌شناسی، معنایی جز احساس حقارت درونی دارد که دولت مردان آن دورۀ ما (اعم از سازندگی و اصلاحات) دچار آن بودند و خواستند آنرا به گردۀ نظام بیاندازند؟

حالا که این برج ساخته شده و متأسفانه اتمام ساخت این پروژۀ کذایی و بی‌دلیل به نام دولت عدالت خورد اما آیا نمی‌شد ماهی را در این زمان از آب گرفت و از این به بعد کاری کرد که این برج به کام همۀ مردم باشد نه فقط در خدمت یک عده پولدار ... یا دولت‌های آینده؟ یکی از سایت‌ها نوشته بود: «تصور كنيد نوكيسه‌ها و آقازاده‌هاي بنز و بي.ام.و سوار را كه در طبقه فوقاتي در حال خوردن بستني طلاي هستند، در پايين برج مردم معمولي در بوفه معمولي رستوران در حال خوردن ساده‌ترين نوع بستني با قيمت نازل هستند ... در گوشه كنار اين شهر غول پيكر اگر قدري جستجو خانواده‌هاي را مي‌يابيد كه به نان شب هم محتاج و در گوشه ديگر شهر در ارتفاع 276 متري در رستوراني گردان و مجلل بستني با روكش طلاي خوراكي به قيمت 400 هزار تومان سرو مي‌شود.» به واقع جواب‌گوی این فاصلۀ طبقانی عیان کیست؟

چرا باید از همه شهروندان تهران مالیات برای ساختن و زیباسازی شهر گرفته شود و آن وقت با پول آن، برجی چون میلاد ساخته شود که تنها و تنها مخصوص این است که «کامی» جون با دوست دخترش در آن بشینند و به مشکلات جنوب شهری ها بخندند! و یا تبدیل به محلی شود برای میتینگ های سیاسی و انتخاباتی و برگزاری جلسات دولتی! آیا این انقلاب طبق فرموده امام متعلق به کاخ نشینان بی درد است که این همه برایشان هزینه شده است یا متعلق به پابرهنگان؟

در حکومتی که نه تنها در آرمان‌هایش بلکه در خیلی از اعمالش نیز عدالت‌محور بوده، ظهور چنین مسائلی جای تعجب دارد و لازم است مسئولین که مفهوم بی‌عدالتی را خوب می‌دانند، به مصادیق آن توجه کنند و فکر نکنند با ذکر تعریف عدالت و بی‌عدالتی و تمایز قائل شدن بین عدالت اسلامی با عدالت مارکسیستی یا راولزی، کار خود را تمام کرده‌اند. بلکه بر ایشان و همۀ ماست تا مفاهیم موجود در ذهن خود را با واقعیات جامعه تطابق دهیم و اگر زاویه‌ای بین آرمان‌ها و واقعیات دیدم، در مقام عمل سعی کنیم که نقاط ضعف را برطرف نماییم.

سیدمجتبی نعیمی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۵۰ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۰
۰
۰
باورم نمیشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها