کد خبر: ۱۹۳۱۳۷
زمان انتشار: ۱۲:۰۴     ۰۸ دی ۱۳۹۲
صدایی که این روزها از خانه‌ی شعر به گوش می‌رسد
خدا حفظ کند استاد رحیم‌پور ازغدی را. جمله‌ی معروفی دارد مبنی بر اینکه چه بسیار نهادها و موسسات فرهنگی که کلی بودجه و انرژی از نظام می‌گیرند اما اگر خروجی همه‌ی آنها را روی هم بگذارید، به اندازه‌ی نصف یکی از بزرگان فکری-فرهنگی این مملکت تأثیرگذاری نداشته و ندارند. مثلا این همه اندیشکده و پژوهشگاه که شاید نصف هشید مطهری تأثیرگذاری نداشته‌اند.
خدا حفظ کند استاد رحیم‌پور ازغدی را. جمله‌ی معروفی دارد مبنی بر اینکه چه بسیار نهادها و موسسات فرهنگی که کلی بودجه و انرژی از نظام می‌گیرند اما اگر خروجی همه‌ی آنها را روی هم بگذارید، به اندازه‌ی نصف یکی از بزرگان فکری-فرهنگی این مملکت تأثیرگذاری نداشته و ندارند. مثلا این همه اندیشکده و پژوهشگاه که شاید نصف هشید مطهری تأثیرگذاری نداشته‌اند.

به گزارش 598 به نقل از بولتن نیوز، ازطرف دیگر نباید مدیران یقه سفید فرهنگ مملکت را فراموش کرد. آنهایی که تناسب چندانی با ارزش‌های انقلابی جامعه‌ی ما نداشته و تصور می‌کنند که وقتی یک مدیر فرهنگی خوب هستند که در زمان مدیریت‌شان، حجم بودجه‌ی اختصاص یافته بیشتر باشد و میزان تولیدات متعددتر. ولو اینکه کرکره‌ی کیفیت آنها پایین کشیده شده باشد و اصلا مخاطبی برای آنها تعریف نشده باشد.

و از پیوند این دو است که مراکزی مثل خانه‌ی شعر بیرون می‌آید. مراکزی که تبدیل شده‌اند به پاتوق یک عده هنرمندنما و شبه فرهنگی که از قضا خوب می‌دانند سوراخ بودجه‌های فرهنگی کجاست و همان‌جا را نشانه رفته و از بیت‌المال نظام اسلامی می‌گیرند و بعد از یک فصل مفصل عاروق روشن‌فکری، علیه نظام و جامعه و ارزش‌های آن، سیاهه می‌سرایند.

حالا کافی‌ست یکی مثل استاد قزوه‌ نامی پیدا شود و آرامش خرگوشی ایشان را بهم بریزد و همان‌طور که حجت‌الاسلام سعیدی، نماینده‌ی رهبر انقلاب در سپاه گفته‌اند: فعالیت برخی از وابستگان فتنه شورع شده است، مکان آنها مثل خانه‌ی شعر را لانه‌ی فتنه بنامد. اینجاست که اصلاح وقع ماوقع مصداق می‌یابد.

کلی حرف قشنگ از طرف این شاعران دولتی ضدجمهوری اسلامی می‌شنوی در نقد قزوه و امثال قزوه که ته همه‌ی‌شان، جز فحش چیز دیگری نیست. فقط این وسط یک عده پیدا شده‌اند و این فحاشی‌ها را تئوریزه و زیبا کرده‌اند تا کسی فکر نکند که فلان شاعر دولتی کافه‌نشین روشنفکرمآب، فحش دادن هم بلد است. درحالی که بله، بلد هستند خوبش را هم بلد هستند. فقط آب نیست تا ببینید چه شناگرانی هستند.

درحالی که اهل هنر می‌دانند استاد قزوه کجا و همه‌ی خانه‌ی شعر با انبوه شاعران مواجب بگیرش کجا. آنها که شعر را برای شور و شعورش می‌خواهند می‌دانند که یک بیت "مولا ویلا نداشت" قزوه می‌ارزد به تمامی اشعار مثلا انتقادی و فراساختارگرایانه‌ی آن حضرات که نه برای شعر ارزش قائل‌ند و نه برای شنونده‌ی آن.

البته این وسط نباید از گناه مدیرانی گذشت که در عرصه‌ی کلام، صحبت از دین و انقلاب می‌زنند اما در عمل، و با حمایت‌های بعضا غیرمستقیم‌شان به یاری آنهایی می‌شتابند که چشم دیدن دین در بین مردم را نداشته و انقلاب اسلامی را مهمترین مانع منافع‌شان می‌دانند. در هر صورت به نظر می‌رسد باید تکلیف این مدیران به زودی روشن شود. یا باید در قبال رفتارهایی که در خانه‌ی شعر و مکان‌های مشابه انجام می‌شود، عکس‌العمل به موقع و شایسته‌ای نشان دهند و یا اینکه کار را به اهلش بگذارند و خدمت به خلق را در جایی دیگر تجربه کنند.

و کلام آخر اینکه امثال استادقزوه تازه از راه نرسیده‌اند که با چنین برخوردهایی آشنا نباشند. شاید بخشی از عزت امروز قزوه‌ها از سر اعلام نفی برائتی‌ست که آن حضرات نسبت به شعرای انقلاب اسلامی ابراز داشته‌اند. پس بر طبل دشمنی‌تان بکوبید که نتیجه‌اش چیزی جز بزرگ‌تر شدن این اساتید نیست.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۲
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها