شما اولین زنی هستید که گزارش فوتبال را انجام دادهاید، حس و حالتان در آن لحظه چطور بود؟
تصور اینکه بخواهید یک مسابقه لیگ فوتبال را گزارش کنید، هیجانانگیز است چه برسد به اینکه در واقعیت این اتفاق بیفتد. این اتفاق برای من هم خیلی هیجانانگیز بود. من توانسته بودم یک کار کاملا متفاوت انجام بدهم که تا پیش از این هیچ خانمی شانس انجام دادن آن را نداشته است. اما باید این را هم بگویم که در آن لحظه واقعا استرس داشتم، تمام ترسم از این بود که نتوانم آنطور که باید از عهدهاش بر بیایم. وقتی گزارش بازی صبا و استقلال را انجام دادم در حقیقت در عمل انجام شده قرار گرفته بودم. من باید در همان لحظه و بدون هیچ آمادگی این کار را انجام میدادم. برای همین نفسم بند آمده بود و قلبم تند میزد. شاید برای من که سالها در رادیو و تلویزیون تجربه دارم گفتن این موضوع خیلی خوب نباشد، اما واقعیت این است که من ترسیده بودم! همین که فکر میکردم من اولین کسی هستم که گزارش یک مسابقه فوتبال را انجام میدهد، استرسزا بود.
این تجربه برایتان در گزارش مسابقه فوتسال تکرار شد، جدا از اینکه خیلی رسانهای نشد، اما آیا استرسی که در اولین گزارش تجربه کردید برایتان تکرار شد؟
نه، در مورد گزارش فوتسال قضیه کاملا متفاوت بود. این کار کاملا حرفهای و البته برای جشنواره صورت گرفت. من فرصت این را داشتم که اشتباهاتم را اصلاح کنم و دیگر خبری از پخش زنده نبود.
همانطور که میدانید در دنیا زنان کمی هستند که این حرفه را انتخاب میکنند. دلایل زیادی هم برای استقبال نشدن از این حرفه وجود دارد. شما چطور فکر میکنید؟ به نظر شما طبیعت زن و شرایط روحی او اجازه میدهد این کار را انجام بدهد؟
فکر میکنم هیجان بخشی از فطرت زن است و اینکه بخواهیم به دلیل استرس یا هیجانی که در طول یک مسابقه وجود دارد، تفکیک جنسیتی داشته باشیم، عاقلانه نیست. همانطور که فوتبالیست زن، مربی زن و داور زن داریم طبیعتا میتوانیم گزارشگر زن در رشتههای مختلف ورزشی داشته باشیم. البته این نکته را باید اضافه کنم نگاه جنسیتی به فوتبال در شرایطی که نیمی از طرفداران هر تیم را بانوان تشکیل میدهند، اصلا درست نیست.
بیراه نیست بگویم تجربهای که شما دارید کمیاب یا بهتر است بگوییم بیسابقه است. این را شانس میدانید یا توانایی که در طول سالها اجرای زنده به دست آوردهاید؟
در ایران و بخصوص رادیو این فرصت به خانمها داده میشود که برنامه زنده در حوزه ورزش داشته باشند. برای مثال اجرای ایستگاه ورزش رادیو جوان چند سال در اختیار من و چند همکار دیگرم بود. یا رادیو تهران و بخصوص رادیو ورزش. از این منظر این یک فرصت است که به بانوان زیادی هم داده شده است. من هم این فرصت را داشتم، ولی به نظر من جایی این فرصت به شانس تبدیل میشود که صفر تا صد اجرای یک برنامه در اختیار شما قرار بگیرد. یعنی شما فقط ملزم به خواندن خبر نیستید. یا صرفا پرسش برنامه یا تلفنها را اعلام نمیکنید. یک نفر در مقام کارشناس کنار شما نمینشیند تا شما در بحثهای تخصصی فقط ناظر یا شنونده باشید، بلکه تمام گفتوگوهای تخصصی برنامه به عهده شما قرار میگیرد.شبیه آنچه در برنامههای معروف آقایان صورت میگیرد. متاسفانه در این برنامهها ما فقط در استودیو در کنار مهمان برنامه حضور داریم و حق پرسش، چالش، تحلیل و اظهارنظر محدودی را هم داریم. اما من شانس بزرگی داشتم که تجربهای متفاوت و کاملا حرفهای را در کارنامه کاریام درج کنم؛ از آنالیز جامجهانی فوتبال تا بررسی لیگ کشتی آزاد و فرنگی.
زهره هاشمی گوینده جوان رادیو
چقدر معتقدید زنان میتوانند از عهده این کار بر بیایند؟
من فکر میکنم اگر خانمها در این حوزه جدی گرفته بشوند و فرصت کافی در اختیارشان قرار گیرد میتوانند پا به پای آقایان این کار را انجام بدهند. ما اکنون هم خانمهای بسیار توانمندی در عرصه برنامهسازی حوزه ورزش داریم. مثلا در رادیو جوان، سمیرا سلطانی که گزارش فوتسال حاصل جسارت و تلاشش بود و هنوز هم به صورت فعال کارش را ادامه میدهد یا شکوفه موسوی و مهتاب رستمی که من معتقدم توانایی بسیار زیادی دارند.