وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است

  •  
      
کد خبر: ۱۹۲۵۹۸
زمان انتشار: ۱۵:۰۳     ۰۶ دی ۱۳۹۲
ظریف در کتاب «آقای سفیر» می‌گوید: آقای [کمال] خرازی در سال ۷۹ یا ۸۰ سفری به عراق داشتند که بنده همراه ایشان بودم. موضوع سفر، روابط دوجانبه‌ی ایران و عراق و موضوعات باقیمانده از جنگ بود. قرار بود در این سفر، ایشان ملاقاتی با صدام داشته باشند. عراقی‌ها تأکید داشتند که تعداد همراهان در ملاقات به دلایل امنیتی باید بسیار محدود باشد. لذا بنده، کاردار ما در بغداد و یک مترجم به عنوان همراه دکتر خرازی معرفی شدند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام