واژه فرانسوي مد به معني شيوه، روش، رسم، اسلوب، سليقه و باب روز ترجمه شده است. هر چند جامعهشناسان براي مد تعاريف مختلفي ذكر ميكنند اما در تعريفي ساده به رفتار جمعي نوظهوري كه به قدر رسم اجتماعي تثبيت نشده باشد، مد اجتماعي گفته ميشود.
پديده مد جامعه مصرفي امروزه جهان را تحتتاثير خود قرار داده است. شايد اغلب مدها ابتدا براي گروههاي برتر اجتماعي (برتر از نظر مادي) طراحي شود اما بتدريج مابقي افراد جامعه از آنها تقليد ميكنند. مد به لباس محدود نميشود، طرز صحبت، مدل مو،شكل ظاهري بدن و... همگي ميتوانند با مد تغيير كنند. پديده مد ممكن است با بسياري از آموزههاي ديني و اخلاقي ناسازگار باشد. حتي ميتواند سلامت افراد را به خطر بيندازد. جراحيهاي زيبايي خطرناك و بيدليل، خالكوبي و پيرسينگ همه از مدهايي است كه براحتي زندگي افراد را به خطر مياندازد.
از روان تا جامعه
درباره علل گرايش به مد از رويكردهاي مختلفي بحث شده است. در ديدگاه روانشناسي نياز انسانها به خودنمايي و زيبايي زمينه مدگرايي را فراهم ميسازد يعني از لحاظ رواني «مد» نوعي خودنمايي و نياز به جلب توجه ديگران در تمامي اقشار است كه افراد سعي دارند، خود را از اين طريق نشان دهند. از اين منظر انسانها از يك طرف دوست دارند عين همسايه خود عمل كنند و از طرف ديگر از او متمايز باشند.
بنابراين مد از نظر اين گروه يكي از راههاي مختلف زندگي اجتماعي است كه ما به كمك آن ميخواهيم خود را در فعاليتهاي اجتماعي وارد سازيم و با همگوني با ساير انسانهاي اطرافمان به سمت يك زندگي اجتماعي حركت كنيم. ضمن اينكه در اوج اين همگوني دوست داريم كه از آنها متمايز باشيم.
مردمشناسان نيز ميگويد: خالكوبي در اصل، ريشه قبيلهاي و طايفهاي دارد. در زمانهاي بسيار دور براي اينكه افراد يك قبيله ميان ساير قبايل شناخته شوند، از يك نماد ويژهاي كه معمولا توسط بزرگ قبيله انتخاب ميشد، استفاده ميكردند.
بر مبناي ديدگاه جامعه شناختي، مقولاتي چون الگو و فرهنگ مصرف، سبك زندگي، رهبران مد و بدن آگاهي، در تبيين گرايش به مد مطرح ميشود. برخي از جامعهشناسان نيز معتقدند مد در بين اقشار كم درآمد، نوعي تقليد است كه بيشتر نشانه احساس فقر و كمبود است. در جامعه امروزي نقش رسانههاي جمعي، فرآيند جهانيسازي و نظام سرمايهداري از موجبات اصلي مد است.
زيبايي يا بيماري
خالكوبي ديگر لغتي قديمي است كه نبايد استفاده شود بلكه معادل امروزي آن يعني تاتو كاربرد دارد. نقشها هم عوض شده ديگر شيرهاي كج و كوله يا تير در قلب روي بازو حك نميشود بلكه با طراحي كامپيوتري انواع و اقسام اشكال بديع حك ميشود. ديگر كلمه رفيق بيكلك مادر خالكوبي نميشود بلكه انواع عبارات كرهاي و ژاپني از عنوان سريال جومونگ تا عنوان شركتها تاتو ميشود.
تاتو مد روز است پس حتما ايرادي ندارد. غافل از اينكه ميتواند منشا انواع بيماريها شود.
عفونت اولين مشكلي است كه پس از خالكوبي به وجود ميآيد. علت اين امر هم مشخص است ضد عفوني وسايل تاتو مناسب و درست انجام نميشود زيرا افراد براي آن دورهاي نديدهاند تازه اگر ضدعفوني انجام شود.
تاتوكارها اغلب نميدانند كه چطور وسايل خود را بهداشتي نگه دارند تا از انتقال بيماريهاي خوني مانند هپاتيت يا حتي ايدز جلوگيري كنند. استفاده از رنگهاي آلوده هم كه جاي خود دارد.
انتقال هپاتيت B يكي از خطرات خالكوبي محسوب ميشود. ويروس هپاتيت B از طريق استفاده از سوزن مشترك تاتو منتقل ميشود.
تاتو كردن ميتواند شاهراهي براي ابتلا به هپاتيت C باشد، شايع ترين عفونت ويروسي مزمن كه 2 درصد از جمعيت مردم آمريكا به آن آلوده شدهاند. تحقيقات نشان داده افرادي كه تاتو كردهاند 9 بار بيشتر از مردمي كه تاتو نكردهاند در معرض خطر ابتلا به هپاتيت Cهستند.
خالكوبي هميشه زيبايي به همراه نميآورد بلكه گاهي موجب از بين رفتن پوست ميشود. ممكن است اطراف محل خالكوبي دانههايي ايجاد شود و ضايعاتي مثل آثار زخم پديدار شود
هپاتيت Cميتواند از طريق تاتو كردن بهوسيله سوزنهاي از قبل استفاده شده توسط مشتريان قبلي يا رنگهاي استفاده شده، نقص در تكنيك استرليزه كردن، مانند امتحان تيزي سوزن با دست و بعد تماس آن دست با پوست كسي كه تاتو روي او انجام ميشود منتقل شود.
خالكوبي همچنين به انتشار ويروس ايدز كمك ميكند. دريافت ويروس ايدز از طريق تاتو معمول و رايج است، اگر تاتوكارها از اصول كنترل صحيح عفونت تبعيت نكنند اين امكان هميشه و بالقوه وجود دارد.
پوست از دست رفته
خالكوبي هميشه زيبايي به همراه نميآورد بلكه گاهي موجب از بين رفتن پوست ميشود. ممكن است اطراف محل خالكوبي دانههايي ايجاد شود و ضايعاتي مثل آثار زخم پديدار شود. اين دو عارضه، از عوارض شايعي هستند كه اولي به نام گرانولوما و دومي به نام كلوئيد شناخته ميشوند. در حالت اول، تعدادي گره در اطراف جوهر خالكوبي تشكيل ميشود. اين گرانولومها گوشتي هستند وامكان دارد به تبع خالكوبي ايجاد شوند. در مورد دوم پلاكتهاي سفيد و دانهدار و سفت به صورت يك تومور كلوئيدي تجمع مييابند كه در اين حالت آثار زخم از خطوط منطقه خالكوبي خارج ميشوند.
ايجاد كهير و حساسيتهاي جلدي(دانههاي قرمزرنگ مثل سرخك) در نقاط ديگر بدن كه نتيجه واكنشهاي حساسيتي تأخيري است يعني عوارضي كه بلافاصله بعد ازخالكوبي ايجاد نميشود.
سرطان پوست هم ممكن است از عوارض خالكوبي باشد.رنگها و جوهرهاي جديد خالكوبي هر روزه به بازار ميآيد و بسياري از آنها مجوز بهداشتي لازم را ندارند. اين جوهرها و رنگها باعث تحريكات و التهابات پوستي ميشوند. نكته منفي در مورد اين جوهرها اين است كه هنوز عوارض دراز مدت استفاده از اين جوهرها مشخص نشده است. اين جوهرها احتمالا ميتوانند باعث ايجاد و بروز بعضي از سرطانها باشند.
پشيماني سودي ندارد
طبق بررسيهاي انجام شده 20 درصد افراد از تاتوهاي خود پشيمان و ناراضي ميشوند و به دنبال راهي براي برداشتن آنها هستند. پشيماني از تاتو علل مختلفي دارد. يكي از دلايل اين است كه پس از گذشت چند سال ديگر نقش و نگارها احساس «منحصربهفرد بودن» را به همراه ندارد. دليل ديگر احساس طرد شدن و پذيرفته نشدن از سوي ديگران است.گاهي هم خالكوبي موجب اظهارنظرهاي منفي در محيط كار ميشود و شايد مهمترين دليل قرارگيري در موقعيتهاي جديدي در زندگي مانند ازدواج، يافتن شغل جديد و... است كه موجب پشيماني ميشود. اما اين پشيماني كاري پرهزينه، وقتگير و دردناك است كه ممكن است به نتيجه هم نرسد.
ليزر، جراحي، استفاده از محلولهاي شيميايي و زخم كردن روشهاي مختلفي هستند كه به كمك آنها ميتوان خالكوبي را حذف كرد. اما هركدام از اين روشها مشكلات خاصي به همراه دارند فعلا درمان با ليزر پرطرفدارترين روش است، البته اين روش معايبي مانند كمرنگ شدن بيش از حد پوست، پاك نشدن كامل، حساسيت و گراني را دارد.
روش ديگر پوستسايي است. در اين روش منطقه خالكوبي را با يك برس سيمي يا سمباده الماسي خراش ميدهند، اين روش اثر زخم بر جا ميگذارد.
روش استفاده از محلولهاي شيميايي، روش ديگري است كه از يك محلول نمكي براي برداشتن دانههاي رنگي استفاده ميشود. در روش «ايجاد زخم»، محل خالكوبي را با اسيد ميسوزانند. محل زخم ميشود و بعد از افتادن زخم، جاي زخم باقي ميماند. روشي كه كمترين اثر زخم را بر جا ميگذارد، روش جراحي است. در اين روش معمولا ابتدا گشادكننده پوست مثل بالون را زير پوست وارد ميكنند، به اين ترتيب وقتي قسمت خالكوبي برداشته ميشود، كمترين اثر زخم باقي ميماند.
مد و طبقهبندي جامعه
مد باعث طبقهبندي غيرمنطقي و غيرمعقول جامعه ميشود. افرادي كه جزو گروههاي پايين جامعه هستند براي اينكه فاصله خود را با طبقات برتر كم كنند از گروههاي برتر اهل مد پيروي ميكنند؛ اما معمولا اين مسأله هيچوقت برعكس نميشود.
براي مثال پس از استفاده فرزندان مرفهين جامعه از لباسهاي فاخر، به طور طبيعي فرزندان طبقات پايينتر اجتماعي متقاضي آن ميشوند. پس از مدتي كه همه طبقات از آن لباس استفاده نمودند، لباس مورد نظر براي طبقه بالا امتياز منحصربهفرد، تلقي نميشود. در نتيجه طبقه بالا دنبال لباس و مد جديدي خواهند بود تا از ساير افراد متمايز شوند.
كنترل يا مقابله
هر چند پديده مد هميشه در تاريخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نيست.اما در روزگار كنوني رنگ و لعاب ديگري به خود گرفته است. بسياري از ما، زمان، پول و انرژي عاطفي ارزشمندي را صرف تطبيق با معيارهايي ميكنيم كه چندان ربطي به ما و شكل واقعي بدنهايمان ندارد. هزينة اقتصادي و عاطفي كه ميپردازيم سرسامآور است. پيروي دائمي و نابخردانه از پديده مد، آشفتگي ذهني شديدي به دنبال ميآورد. فرد تا مدتها به صرف هزينه مالي، وقت و تفكر، جذب پديدهاي ميشود كه بزودي براي او كهنه خواهد شد. مد به خودي خود خوب يا بد نيست. تاريخ نشان داده هرگاه مد با گزينش و انتخاب و با توجه به فرهنگ و چارچوبهاي فكري و اعتقادي جامعه صورت گرفته نه تنها موجب پيدايش نارساييهاي فرهنگي و اجتماعي نشده؛ بلكه به عنوان يك دستاورد اجتماعي، به رشد فرهنگ جوامع كمك كرده است.
در دنياي امروزي و جامعه مدرن نميتوان با مد مقابله كرد. اما ميتوان با آموزشهاي علمي و رفتاري آن را هدايت كرد. به جوانان ميتوان ياد داد كه اين نوع مدگرايي، خود باختگي است. جوانان ما بايد با هويت ديني و ملي كشورشان آشنا شوند. اين آموزش بايد از مدرسه و كتب درسي آغاز شود و با رسانههاي جمعي ادامه پيدا كند. آموزش صحيح ميتواند ما را از صورتهاي افراطي رايج اين گرايش، (مدپرستي) كه براي افراد جامعه بسيار خطرساز است دور كند و به سمت كاركردهاي مثبت آن هدايت كند.
مدگرايي مثبت يعني اقتباس از پيشرفتهاي اجتماعي ديگران و به كار بردن دستاوردهاي مثبت تمدني ديگران ضمن برطرف ساختن كاستيهاي حيات اجتماعي، ما را از روزمرگي دور ميسازد و موجب ارتقاي جامعه ميشود.
علي اخوان بهبهاني/ جامجم