به گزارش 598 به نقل از روزنامه نود، وقتي مشخص شد محمود شهرياري مجري مراسم تقدير از اعضاي تيم فوتبال پرسپوليس است، ميتوانستي حدس بزني که چه کري عجيب و غريبي راه مياندازد. يک پرسپوليسي 6 آتيشه که حسابي براي استقلاليها رجز خواند و اين جمله عجيب که «هر کس سرش به تنش ميارزد، پرسپوليسي است» از دهان او خارج شد. او اسم رئيس، روسا را خواند و دست آخر براي رويانيان سنگ تمام گذاشت. از او به عنوان «سردار معظم» ياد کرد.
مراسم در هتل پارسيان آزادي برگزار ميشد، هتلي که با رويانيان مراودات نزديکي دارد و مديرعامل پرسپوليس قرارهاي مهمش را آنجا ميگذارد. از در سالن که ميآمدي تو در قسمت غربياش بازيکنان تيم نشسته بودند. کشاندن اکثر آنها به اين مراسم کارآساني نبود مگر اينکه دستوري از جانب دايي صادر شده باشد... اما خود دايي کو؟
* پورشه ميدهيم
رويانيان که بالاي سن رفت، اين جواب را داد: «علي آقا ميآيد. گفته توي ترافيک گير کرده. همش هم که ميگويد تقصير تو است! چون زماني راهنمايي و رانندگي بودهام. تازگيها هم ياد گرفته و ميگويد بنزين تمام کرده. نميدانم حالا چه ميخواهد بگويد.»
اسپانسر مراسم يکي از بانکهاي خصوصي بود. همان بانکي که اسپانسر باشگاه نيز است پس عجيب نبود که سالن در قرق مديران ارشد اين بانک باشد. از رئيس گروه مالي گرفته تا مديرعامل و اعضاي هيات مديرهاش.
رويانيان اسم دو سه نفرشان را آورد و گفت: «اينها پولدارند! آقاي هدايتي و زنجاني هم قول دادهاند پاداش خوبي بدهند. سر جمع اينها پاداش خوبي ميشود. اگر قهرمان شديم اين هديه بزرگ را ميدهيم.» و بعد با خنده ادامه داد: «پورشه ميدهيم... البته اين را ننويسيدها...»
* 6 تاييها
رئيس گروه مالي اسپانسر باشگاه "کرماني" بود و وقتي شهرياري متوجه اين قضيه شد مگر ول ميکرد؟ آن قدر سر به سرش گذاشت و خندهاش را درآورد که از شمارش خارج شده بود. بعدش هم شروع کرد به رجزخواني براي استقلال و ماجراي 6 تاييهاي معروف حتي سئوال هم در اين خصوص طرح کرد و به برندگان حساب دفترچه پس انداز هديه داد. «گلزنان مسابقه سال 52 که در آن پرسپوليسيها 6 گل به استقلال زدند چه کساني بودند؟»
پنجعلي که در مراسم حضور داشت قول داد به کسي تقلب نرساند. مهدي سيدصالحي اسم کلاني، بهزادي و ايرانپاک را آورد که البته ايرانپاک در آن بازي گل نزد. بالاخره يک مرد قوي هيکل جواب درست را داد و برنده شد. بگذريم از اينکه سر دادن شماره کارت ملياش چه سوژه بازاري درست شد!
* آقاي زنجاني وارد ميشود
مراسم به نيمه رسيده بود که بابک زنجاني هم وارد سالن شد. چندين نفر همراهياش ميکردند تا سرميزي برود که رويانيان، پنجعلي، نامي (عضو هيات مديره پرسپوليس و وزير سابق ارتباطاات) و ... آنجا نشسته بودند. زنجاني تيپ اسپرت زده بود. رويانيان تا او را ديد بلند شد و بغلش کرد. بعد، يک صندلي آوردند و کنار رويانيان گذاشتند تا ميهمان تازه وارد کنار مديرعامل بنشيند.
زنجاني... اسم او را اين روزها زياد شنيدهايم. کسي که در فيس بوک خود نوشته: «900 ميليون يورو براي پروژه ايران زمين هزينه کردهام و 400 ميليارد تومان نقد براي جوازش دادهام اما حالا ميگويند جواز باطل است... اين زورگويي است!»
اشاره او به مصوبه اخير شوراي عالي شهرسازي و معماري است که پروژه ايران زمين را اصولي ندانسته و اعلام کرده بايد مجوزش را لغو کرد.
اما زنجاني در اين مراسم خيلي ريلکس نشان ميداد و با کساني که کنارش نشسته بودند حرف نميزد و با گوشي "اپل" خود ور ميرفت. وقتي رويانيان دوباره به روي سن دعوت شد خيليها براي نشستن کنار او تلاش کردند. از کسي که آمد بغل دستش نشست و به او شيريني تعارف کرد تا مديري که از آن ور ميز آمد خودش را کنار او جا کرد. يک نفر هم پشتش نشسته بود تا اگر صندلياش نياز به جابه جايي داشته باشد اين کار را انجام دهد. خلاصه براي نشستن کنار او رقابتي بود ...
* دايي با زنجاني گرم گرفت
شهرياري در حال رجزخواني براي استقلاليها بود که ناگهان دايي وارد شد. او را به سمت ميزي راهنمايي کردند که رويانيان و زنجاني نشسته بودند. دايي، زنجاني را در آغوش کشيد و حسابي با او گرم گرفت. بعد هم بين اين دو نشست. شهرياري هم که از خود بيخود شده بود تا توانست براي دايي سنگ تمام گذاشت و لقب "شهريار" او را مدام يادآوري ميکرد.
نامي از صندلي خود بلند شد تا با دايي خوش و بش کند. حواس زنجاني به او نبود. نامي که قبلا وزير دولت احمدينژاد بود دست خودش را به سمت زنجاني برد تا با او هم سلام و عليک و احوالپرسي کند.
وقتي رويانيان براي چندمين بار روي سن رفت از دايي تقدير کرد و گفت: «او واقعا شهريار فوتبال ايران است. اگر به فرهنگ لغت مراجعه کنيد شهريار همتراز سردار است و معادل آن!» جدا سردار؟
* پرسپوليسيها سهامدار شدند
مراسم رو به انتها بود که اعلام شد قرار است تمام اعضاي تيم سهامدار بانکي شوند که اسپانسر باشگاه است. پنجعلي،دايي، اعضاي کادرفني تيم، نوري و جلال حسيني به نمايندگي از بازيکنان و حقيقت به نمايندگي از کادرپزشکي سهام گرفتند. به اعضاي تدارکات هم سهام داده شد و مدير هتل آزادي هم بينصيب نماند.
آخر مراسم هم اعتراض چند بازيکن پرسپوليس به جريان مراسم قابل توجه بود که شيريني سعي کرد آنها را آرام کند.