گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛ ماجرای جملات آب نکشیدهای که اخیراً پای فیسبوک مسی نوشته شده این روزها خیلی در کانون توجهات عمومی قرار گرفته است.
در روزهایی که گذشت حداقل 7 یا 8 بار این مسئله تیتر یک رسانههای ایرانی شد.
یک بار به بهانه انتشار این خبر که ایرانیها چنین مطالبی را در چونان جایی نوشتهاند، بار دیگر به بهانه واکنش فلان آدم داخلی به این قضیه و بارهای بعد به بهانههایی مثل اعتراض جمشید مشایخی به این رفتار بعضی ایرانیها یا عذرخواهی او از مسی یا حضور این استاد کهنه کار در برنامه نود و باز هم عذرخواهیاش از مسی و این آخرین بار که خیلی قضیه شاهکار شد؛ عزیمت جشمید مشایخی به اسپانیا برای دیدار با مسی و معذرت خواستن از او بابت این چند جمله کاملا بیاهمیت و بیارزش فیسبوکی.
عملکرد آقای مشایخی از ایشان بعید نبود. هر چه نباشد او یک هنرمند فرهیخته است که حداقل هشت دهم از هشتاد سال عمرش را در خدمت فرهنگ گذاشته.
اما لازم نبود او را به اسپانیا بفرستیم تا از مسی عذرخواهی کند. میشد بدون اینکه حرکت آن عده آدم بیتربیت را تأیید کرد این قضیه را با بایکوت خبری از سر گذراند و یک شخصیت پیشکسوت هنری را وارد دعواهایی نکرد که از لحن هواداران فوتبال در تمام دنیا برمیآید نه لحن مردم ایران در برخورد با تمام مردم دنیا.
آقای کیروش (سر مربی تیم ملی ما) هم جواب درست و به اندازهای به هیاهو جنجالهایی داد که سربند ماجرای فیسبوک مسی به راه افتاده بود.
او گفت: مسی را انقدر جدی نگیرید.
اما معلوم نیست چطور اتفاقی که در هیچکدام از رسانههای خارجی بازتابی نداشته چندین و چند روز برای رسانههای ما تیتر یک دست و پا میکند و همین طور معلوم نیست چه کسی استاد مشایخی را پر کرده تا ایشان فکر کند که این مسئله وجیز و ناچیز در حد یک تحدیگری دیپلماتیک بد و ناجور بوده.
البته مسی بچه خوبی است اما من و خیلیهای دیگر اصلا خوش نداریم که پدر بزرگمان برای معذرت خواهی از این بچه بابت اتفاقی که بیشتر توسط طرفداران کریستین رونالدو افتاده تا هواداران ایران، عذر خواهی کنند.
یادداشت: میلاد جلیل زاده