پایگاه 598 ،در زمان زرتشت با این که زنان مجموعاً وضع ناگواری داشتند گاهی به جریانات تاریخی بر میخوریم که نشان میدهند که برخی زنان از نظر تحصیلات عالیه مقام شامخی داشتهاند،محققین یک کتاب حقوقی را که در آن عهد نوشته شده را به نام مادیگان هزار دادستان نام میبرند که برخی از محققین از قبیل بارتلمه آن را ترجمه کردهاند.
در این کتاب داستانی آمده است مبنی بر این که: یکی از قضات در موقعی که به محکمه میرفت پنج زن او را احاطه کردند، یکی از آنان، سؤالاتی از او نمود راجع به بعضی از مواد مخصوصه از باب گروه ضمانت، همین که به آخرین سؤال رسید قاضی جوابی نداشت یکی از زنان گفت ای استاد مغزت را خسته نکن و بگو نمیدانم ما خود جواب را در شرقی که گلوگان اندرزند نوشته است، خواهیم یافت طبق تحقیقات بارتلمه دربارة حقوق زنان در دوره ساسانی که مبنای نظریات کریستین سن واقع شده است در خانوادههای ممتاز، زنان گاهی از تعلیمات عالیه برخوردار بودهاند یعنی اصل زندگی طبقاتی در این مورد نیز حکمفرما بوده است.
همچنانکه در دوره ساسانی پس از آنکه شیرویه پسر خسرو پرویز 17 تن از برادران خود را کشت و تنها کسانی که از دودمان پادشاهی باقی مانده بودند دو دختر بودند به نام پوراندوخت و آزرمی دخت که به سلطنت رسیدند.
البته اعتقاد عظیم به خون و نژاد را با مسئله حقوق زن نباید اشتباه کرد زیرا پادشاهی این دو زن و تحصیلات عالیه چند زن از طبقه ممتاز را نمیتوان مقیاسی برای حقوق زن به طور عموم در آن دوره قرار داد.کریستین میگوید:منابع تاریخی که داریم اطلاعی در باب تعالیم دختران به دست نمیدهد.
بارتلمه چنین حدس میزند که تعلیم دختران بیشتر مربوط به اصول خانهداری بوده است و بغ شک صریحاً از تعلیمات زن در فن خانهداری بحث میکند معذلک زنان خانوادههای ممتاز گروهی تعلیمات بسیار عمیق در علوم تحصیل میکرده اند.
او در فصل هفتم کتاب خویش میافزاید: در توصیفی که ما در نتیجة تحقیقات بارتلمه از احوال حقوقی زنان در عهد ساسانیان نمودیم تضاد بسیار نشان میدهد سبب این تضاد آن است که احوال قانون زن در طول عهد ساسانی تحولاتی یافته است بنابر قول بارتلمه،از لحاظ علمی و فطری زن در این زمان دارای حقوق سلسلهای بوده است در زمان ساسانیان احکام عقیق در جنب قوانین جدید باقی بود و این تضاد ظاهری از آنجاست.
بیش از آن که اعراب مسلمان ایران را فتح کنند زنان در شرف تحصیل حقوق و استقلال خود بودهاند.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری