کد خبر: ۱۹۰۲۵۸
زمان انتشار: ۱۰:۲۷     ۲۷ آذر ۱۳۹۲
سایت فیلا در گزارشی از قاسم رضایی به عنوان کشتی گیری یاد کرد در دوران کشتی خود هیچ گاه امید خود را از دست نداده است.

به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس، قاسم رضایی که در المپیک 2012 و در وزن 96 کیلوگرم رشته کشتی فرنگی مدال طلا گرفت بارها و بارها از بند آسیب دیدگی رهایی یافت. این آسیب دیدگی‌ها می‌توانست عمر ورزشی یک ورزشکار را به پایان برساند اما نه کشتی گیری مانند قاسم رضایی.

نخستین موفقیت رضایی در رده ملی به سال 2007 بازمی‌گردد، جایی که او در جام جهانی موفق به کسب مدال برنز شد. حضور او در سطح نخست کشتی دنیا کوتاه بود. او در المپیک 2008 پکن نیز تیم ملی ایران را همراهی کرد اما با شکستی زودهنگام دستش از رسیدن به مدال کوتاه ماند. در سال 2009، رضایی به خاطر آسیب دیدگی نتوانست در مسابقات‌ شرکت کند. غیبت او موجب شد تا سایر کشتی گیران 96 کیلو بتوانند خودی نشان دهند. او آسیب دید و یک رقیب بسیار خوب جای وی را گرفت. این موضوع موجب شد حضور دوباره وی در المپیک با تردید زیادی روبه‌رو شود.

با وجود این، رضایی هیچ گاه امیدش برای رسیدن به بالاترین مدال در ورزش کشتی را از دست نداد. نه به خاطر آسیب دیدگی‌ها، نه به خاطر افت بدنی و نه به خاطر اینکه رقبایش تمامی مدال‌ها را به چنگ می‌آوردند، او هیچ گاه امید به خودش را از دست نداد.

«نتوانستم در المپیک 2008 به مدال دست پیدا کنم. زمانی که در هواپیما به سمت ایران می‌رفتم، به خودم گفتم که در 2012 مدال می‌گیرم.» این حرف‌ها را رضایی پس از شکست خوردن در المپیک پکن گفته است. «درست سه سال قبل از المپیک لندن،‌ من و دوستانم روی عکسی نوشتیم: قهرمان المپیک لندن، قاسم رضایی. در آن روزها من حتی در اردوی تمرینی تیم ملی هم حضور نداشتم!

در سال‌هایی که به المپیک 2012 ختم شد، رضایی به هیچ وجه نتوانست خود را به عنوان کشتی گیر نخست وزن 96 کیلوگرم معرفی کند اما همواره به آینده امیدوار بود و به سختی تلاش کرد تا روزی نتیجه تلاش‌هایش را بگیرد. اعتمادی که رضایی به خودش داشت موجب شد تا وی در میان شگفتی همه بتواند مدال طلای المپیک را از آن خود کند.

قاسم رضایی اهل شهر آمل در شمال ایران است که در جنوب دریای خزر قرار گرفته است. زمانی که او کشتی و تمرین را شروع کرد، بسیاری از هم‌دوره‌ای‌هایش در کشتی آزاد فعالیت می‌کردند. او برای نشان دادن توانایی‌های فنی‌اش کار سختی در پیش داشت. رضایی به مدرسه کشتی سعید شیرزاد، یکی از کشتی گیران قابل احترام و پیشین ایرانی رفت.

علاقه زیاد رضایی به کشتی فرنگی سرانجام نتیجه داد. فنون کشتی فرنگی با قدرت بدنی او سازگار بود. او خودش را وقف کشتی کرد و در سال 2012 نیز در دیدار نهایی حضور یافت. او باید در فینال مقابل رستم توتروف روس که قهرمان جهان بود قرار می‌گرفت.

با این حال، رضایی مقابل حریف خود با اعتبار بالاتری وارد میدان شد. او بدون ترس و بدون تاثیر گرفتن از فضای حاکم، رضایی کشتی خود مقابل توتروف روس را اعتماد به نفس بسیار بالایی که به خود داشت و در نهایت موفق شد کشتی را به سود خود به پایان ببرد.

رضایی در این مورد گفت: ترس در تورنمنت‌هایی که در آنها کشتی می‌گیرم برای من بی معنا است. هیچ استرسی مقابل حریفانم ندارم. خودم را باور دارم و تمام انرژی‌ام را روی تشک کشتی به کار می‌گیرم.»

این باور و این انرژی در دیدار فینال المپیک مقابل توتروف به کار رضایی آمد. او تایم اول کشتی را با خارج کردن حریف از زمین به سود خود به پایان برد. تایم دوم هم در حالی به پایان رسید که هیچ یک از دو کشتی گیر موفق نشدند از حریف امتیازی بگیرند. داور مسابقه در نهایت برای مشخص کردن برنده این دیدار مجبور شد از قانون قرار گرفتن در خاک استفاده کند. رضایی موفق شد مقابل حمله‌های پیاپی توتروف روس مقاومت کند تا زمان به پایان برسد. پس از به اتمام رسیدن زمان کشتی، رضایی دستان خود را به نشانه پیروزی به آسمان برد. پس از فراز و نشیب‌های زیادی که ورزش کشتی برای او داشت، رضایی اکنون در میان بهترین‌های جهان قرار دارد و می‌تواند در المپیک بعدی نیز از مدال طلای خود دفاع کند.

رضایی پس از قهرمانی در لندن به آمل برگشت. کل شهر به خاطر پیروزی او جشن گرفته بودند. او مدال طلای خود را به گردن آویخته بود و هم‌شهریانش در حالی که عکس و نام او را به دست داشتند به تشویق او پرداختند. پیروزی او فقط شامل جشن نبود بلکه برخی اتفاق‌ها نیز موجب شد تا شادی او کمتر شود.

در جریان برگزاری المپیک لندن، زلزله‌ای شهرهای ورزقان، هریس و ابهر را لرزاند و خسارت زیادی به بار آورد. رضایی به همه این شهرها سر زد و مدال طلای خود را به مردم آن اهدا کرد. پس از شکست در نخستین روز المپیک 2008، رضایی از شانس دوم خود در المپیک بعدی نهایت استفاده را برد و به رویای خود جامه عمل پوشاند. در مناطق زلزله زده و در میان ویرانی‌ها، امید تنها چیزی بود که می‌توانست به مردم آن کمک کند.

خوشبختانه این مردم قاسم رضایی را داشتند، مردی که هیچ وقت امیدش را از دست نداد. هیچ گاه اعتماد به خود و توانایی‌هایش را از دست نداد و شاید توانسته باشد کاری مهم‌تر از اینها انجام داده و مردم را به ساختن دوباره زندگی‌شان تشویق کند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها