سایت گل- سپاهان، اين تيم پرافتخار به قدري ضعيف نتيجه گرفته كه مجبور است همسايگي با تيمهايي چون ملوان، سايپا و داماش را تجربه كند. جايگاه ششم جدول با سپاهان غريبه است. آنقدر سپاهان را در كورس قهرماني ديدهايم كه تصورش سخت است شاگردان كرانچار را در ميانههاي جدول ببينيم اما دليل چيست؟ چرا سپاهان به اين روز افتاده؟ چرا سپاهان كه هميشه مدعي قهرماني بوده حالا بايد در رده ششم جدول جا خوش كند؟
كرانچار اميدوار بود كه با برد مقابل گسترش فولاد، تيمش از بحران خارج شود اما انگار قرار نيست سپاهان به پيروزي برسد. هفتمين بازي بدون برد باعث شد تا موقعيت سپاهان در ميانه جدول هم به خطر بيفتد. سپاهان در روزي كه ميتوانست گسترش فولاد را ببرد مقابل اين تيم به تساوي رسيد. ناديده نميگيريم كه گسترشيها در اين بازي بارها خود را به زمين كوبيدند و وقت بازي را تلف كردند اما سپاهان هم آن تيمي نبود كه همه انتظارش را داشتند.
سپاهان بيمار است و اين بيماري را كرانچار نميتواند درمان كند. درمان اين بيماري- نتيجه نگرفتن و انجام بازي سرد و بيبرنامه- از دست كرانچار خارج شده. او ابزاري براي درمان در اختيار ندارد. درست مثل پزشكي كه نميداند بايد با چه ابزاري، بيمارش را از مرگ يا بيماري شديد نجات دهد.
سپاهان، بازيساز ندارد. اين يكي از مشكلات كرانچار است. از زماني كه جباري جدا شده و نويدكيا هم مصدوم، دست كرانچار خالي مانده و اين ميتواند يكي از دلايل نتيجه گيري ضعيف سپاهان قلمداد شود. براي جانشيني جباري، بازيكن جديدي جذب نشد. سپاهان ماند و يك حفره بزرگ در خط مياني. يك روز احسان حاج صفي پلي ميكر شد و روز ديگر امين جهان عاليان يا حسين پاپي. اين روزها هم نوبت رسيده به علي كريمي جوان و با استعداد كه البته فعلا نبايد انتظارش را دشته باشيم او مانند نويدكيا براي سپاهان بازيسازي كند.
سپاهان اما با تمام اين بازيكنان، بيبرنامه بازي ميكند. سرد و بدون تاكتيك. سپاهان را هرگز اينگونه نديده بوديم. مقابل گسترش فولاد، 1-3-2-4، روش انتخابي از سوي كرانچار بود. شجاع خليل زاده و هادي عقيلي در مركز دفاع. علي احمدي در دفاع راست و احسان حاج صفي در دفاع چپ. اروين بولكو و اميد ابراهيمي بهعنوان دو هافبك تدافعي به زمين رفتند.
علي كريمي كمي جلوتر از آنها قرار گرفت تا موقعيت بسازد براي محمد غلامي. يعقوب كريمي بال چپ بازي كرد و حسين پاپي بال راست. تك مهاجم هم كه مثل هميشه محمد غلامي بود. اين تركيب تمام داشتههاي سپاهان بود، البته به جز حمودي محروم و نويدكياي هميشه مصدوم.
سپاهان با اين تركيب اما راه به جايي نبرد. تمام برنامههاي اين تيم معطوف شد به سانتر از جناحين توسط پاپي و يعقوب كريمي و كمي هم بازيسازي از سوي علي كريمي. آنطرف رسول خطيبي در مقابل بازي بي برنامه سپاهان، دفاع متمركز در زمين خودي را برگزيد تا با يك امتياز باارزش از ورزشگاه فولاد شهر خارج شود. اين وسط اتلاف وقت گسترشيها از جمله محسن فروزان- اتلاف وقت يكي از فنون گلري است- هم مزيد بر علت شد تا بازي با تساوي به پايان برسد.
به اتلاف وقت بازيكنان گسترش فولاد نميشود خردهاي گرفت. با سپاهان كار داريم. با تيمي كه نه برنامهاي براي حمله داشت و نه تاكتيكي براي باز كردن دفاع فشرده گسترش فولاد. اين سپاهان به جرات ضعيفترين و بدترين سپاهان تاريخ ليگ برتر است. نه بازي جذاب انجام ميدهد و نه مدعي قهرماني محسوب ميشود.
فقط به زمين ميرود تا بازي كند. نتيجه را رها كرده و چسبيده به همين رتبه ششم. قناعت كرده به حضور در ميانههاي جدول و به همين دليل است كه خيليها را از قهرمانياش در ليگ برتر نااميد كرده. خيليها از جمله هوادارانش را.
اما نكتهاي جالب درباره بازي سپاهان- گسترش فولاد. نكتهاي كه بي برنامگي اين تيم را به رخ ميكشد. در دقايق پاياني بازي، كرانچار تصميم عجيبي گرفت. هادي عقيلي را به نوك خط حمله فرستاد تا از ضربات سر او استفاده كند. نميتوان خرده گرفت اما راه پيروزي و كسب 3 امتياز، استفاده از مدافعي بلندقامت در خط حمله نيست. كرانچار به جاي تغيير پست عقيلي، بايد فكري ميكرد به حال باز كردن دفاع چند لايه گسترش فولاد. او راهي را رفت كه پيش از اين علي پروين و امير قلعهنويي ميرفتند. پروين در زمان حضور روي نيمكت پرسپوليس، هر وقت كه تيمش از حريف گلي دريافت ميكرد بلافاصله يكي از مدافعان تيمش را خط حمله ميفرستاد و چاره را در اين ميديد كه از روي هوا به گل برسد.
امير قلعهنويي هم همينطور. او همين حالا هم وقتي استقلال از حريف خود گلي دريافت ميكند و بازي به سمت شكست اين تيم پيش ميرود، حنيف عمران زاده را به خط حمله ميفرستد تا گره از گلزني تيمش باز كند.
كرانچار را اينگونه نديده بوديم. او هم غرق در قوانين نانوشته فوتبال ايران شده. به جاي تغيير تاكتيك و استفاده از روشي براي باز كردن دروازه گسترش، او هم رو به بازي هوايي ميآورد و هادي عقيلي را به خط حمله ميفرستد.
او از روي دست پروين و قلعهنويي تقلب كرده تا بدترين سپاهان تاريخ ليگ برتر را به موفقيت برساند. موفقيتي كه شايد امتيازش به حساب سپاهان واريز شود اما براي هواداران اين تيم چندان جذاب نخواهد بود.