جوان ترین مدیرعامل باشگاه ورزشي

پارسینه: اين روزها بحث جوانگرايي در ورزش كشور مطرح است. اما هر چه به مديران ورزشي در سطح مديريت باشگاهي نگاه مي كنيم كمتر مديرجواني را مي بينيم كه توانسته باشد پست اجرايي گرفته باشد. اما در اين بين شهرداري اروميه به يك جوان 32ساله اطمينان كرده و مديريت باشگاه ورزشي اش را به او سپرده است. پيمان رضايي اكنون علاوه بر مديرعاملي باشگاه ورزشي واليبال اروميه، جوان ترين مديرعامل يك باشگاه حرفه اي در كشور است.  

 
• اولين سوالي كه به ذهن مي رسد اين است كه چگونه يك جوان 33 ساله توانست وارد حلقه مديريت ورزش ما شود؟  
 
در ابتدا بگذاريد به شما بگويم بنده سابقه واليبالي به عنوان بازيكن و مربي اين تيم نداشتم از اين رو صحبت رانت و پارتي با پيشكسوتان در موردم مطرح نيست.با توجه به حساسيت واليبال بين مردم شهردار ارومیه ،سراغ من آمد و بعد از گپي كوتاه به توافق رسيديم.پيش از اين كمتر اين حادثه رخ داده كه به يك مدير جوان در اين سطح كه از قضا تخصص چنداني هم در آن رشته ندارد اعتماد كنند. اما خب من در ارومیه یک مدیر شناخته شده بودم و توانسته بودم مجموعه های کوچکی را در یک مدت زمان کوتاه به سطح بالایی برسانم.

همین موضوع هم مدیران شهرداری ارومیه را مجاب کرد که از تخصص و دانشی که در حوزه مدیریت دارم در بحث باشگاه داری استفاده کنم. برای همین برنامه جامعی را تحویل شهردار محترم ارومیه دادم. برنامه ای که برای فراتر از نتيجه گيري در يك فصل تنظیم شده بود. البته هیچ گاه اینگونه نبود که همه بدون شک و تردید به انتخاب من نگاه کنند. مثلا برخی می گفتند چطور يك جوان بدون سابقه ورزشي مي تواند در كار موفق شود اما بنده عنوان كردم مگر آقايان يزداني خرم و داورزني كه هر دو از موفق ترين مديران تاريخ ورزش ما هستند تخصص واليبالي داشتند؟
مدير بايد برنامه داشته باشد و تخصص استفاده صحيح از داشته هایش را بداند. به نظر این مسئله ورزش ایران است. ما در ورزش استعداد خوبی داریم اما در حوزه مدیریت با مشکلاتی مواجه هستیم که این موضوع را کسانی می توانند از پایه درست کنند که دانش اش را داشته باشند.  
 
• اين درست است، اما شما در سوال قبلي گفتيد كه هيچ وقت واليبال بازي نكرده ايد، فكر نمي كنيد كه يك مدير ورزشي با كمي با ورزش آشنا باشد؟  
 
این را قبول دارم. اما در ارومیه آیا کسی هست که والیبال را نشناسد؟ ارومیه پایتخت والیبال آسیاست. در دنیا به عنوان یک شهر والیبال دوست معروف است. همه کودکان در ارومیه از بچگی به سالن والیبال می روند و تیم های محبوبشان را تشویق می کنند. من تا الان فقط به اندازه انگشتان یک دست بوده که سالن نرفته باشم و تیم ارومیه را تشویق نکنم.
طبیعی است که مدیر باید یک عرق ورزشی و یک دانش پایه از ورزش را باید بداند. اما من پيمان رضايي قرار نيست تيم را تمرين بدهم. یا بروم داخل زمین اسپک بزنم. وظیفه من این است که شرایط را طوری فراهم کنم که آن مربی یا بازیکن با خیال راحت تمام توانش را برای تیم بگذارد و من این تخصص را دارم. ضمن اینکه من در این چندماه همكاراني را انتخاب كرده ام كه بيشترين تخصص را در رشته والیبال دارند. پیشکسوتان این رشته هستند. از اين رو در امور فني از آنها مشاوره مي گيرم.يك جمله معروف در مديريت وجود دارد كه مي گويد مدير خوب كسي نيست كه خودش بيل بزند بلكه مديريت يعني شما نگذاري آن بيل بدون استفاده باقي بماند.  
 
• حكم شما به عنوان مديرعامل كي امضا شد؟  
 
حدود 4ماه پيش.  
 
• تيمتان هم كه اولين بازي را با پيروزي سپري كرد؟  
 
بله، ما بازيكنان خوبي در اختيار گرفته ايم و مي خواهين به همين روند ادامه دهيم و اگر خدا بخواهد جزو سه تيم اول سوپرليگ شويم.  
 
• نترسيديد كه در شهري واليبالي مانند اروميه اين سمت مهم را قبول كنيد؟  
 
نه؛ چون اعتقاد دارم كه مي توانم موفق شوم. البته خود تلاش براي رسيدن به موفقيت هم استرس زا هست چون در شهري مثل اروميه حرف نخست را واليبال مي زند،همانگونه كه در تهران و خيلي از شهرهاي ديگر حرف همه مردم در باره فوتبال، استقلال و پرسپوليس است در اينجا هركجا كه برويد همه از واليبال صحبت مي كنند.نوجوانان زيادي هستند كه عاشق اين رشته اند اما متاسفانه ابزار لازم براي ديدن و پرورش همه آنها وجود ندارد.اينكه بنده به عنوان يك مدير فقط در فكر خريد ستاره ديگر تيم ها باشم نامش مديريت نيست.مدير آن است كه هم تيمش را مدعي در مسابقات ظاهر كند و هم زيرساخت هايي را مهيا سازد كه در آن ستاره سازي حرف اول را بزند.انجام اين كار هم ممكن نيست جز بها دادن به جوانان.  
 
• با اين اوصاف برخلاف خيلي از مديران كه تنها در شعار صحبت از جوان گرايي مي كنند اعتقاد به اين موضوع داريد؟  
 
دقيقا همينطور است.بعيد بدانم در ديگر تيم هاي واليبال و يا حتي رشته هاي ديگر مديرعاملي هم سن و سال بنده مشغول به فعاليت باشد.امروز يك مدير بالاتر به پيمان رضايي اعتماد كرده است و من موظفم پاسخ اين اعتماد را با خروجي كار بدهم. با توجه به هزينه كلان تيمداري نمي شود تنها به خريد بازيكن ديگر تيم ها بسنده كرد.بهترين راهكار فراهم كردن بستري است كه در آن استعدادها شناسايي شوند.ما مي توانيم همانند سعيد معروف،بازيكنان ديگري را بسازيم اما اين كار مستلزم ساختن زيرساخت است.بنابراين بايد به جوانان اعتماد كرد و قطعا پاسخ اين اعتماد شكوفايي آنها در آينده نه چندان دور است.  
 
• سوال آخر اينكه نگاه فدراسيون و ديگر تيم ها به اين جوانگرايي شهرداري چگونه بود؟  
 
در چند جلسه اي كه با مسولان فدارسيون و ديگر مديران نشست داشتيم برخوردشان دلگرم كننده بود. بالاخره زمان آن رسيده است كه دايره گزينش مديران كمي وسيع تر از گذشته شود. البته اين به هيچ عنوان اين انكار توانايي هاي مردان با تجربه نيست.