محمد موسوی خویینیها دبیرکل مجمع غيرقانوني روحانیون که بهتازگي با راهاندازي سایت شخصیاش می کوشد تا چهره امنیتی و پر ابهامش را تصحیح کند، چند روز پیش در یادداشتی به بیان نظریاتش درباره برخی شعارهای جریان فتنه پرداخت.
به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، موسی خويینیها در این یادداشت بهعنوان سخنگوی 14 میلیون نفري که به موسوی و کروبی رای داده بودند، نوشت: مخالف شعار جمهوری ایرانی در برابر جمهوری اسلامی هستیم و نیز مخالف شعار علیه رهبری هستیم ولی چرا این شعارها و یا آتش زدن عکس امام و امثال این امور را به پای جریان اصیل اصلاح طلب می گذارند و چرا امکان هرگونه تکذیب و دفاع را از اصلاح طلبان سلب می کنند؟
این اظهارات موسوی خویینی ها در حالی بیان می شود که بارها رهر انقلاب اسلامی در دوران فتنه از خواص خواستند که با شفافیت مواضعشان را در برابر توطئه های دشمن که در قالب "شعارهاي "جمهوری ایرانی"، "مرگ بر اصل ولایت فقیه"، "نه غزه نه لبنان" و "افتضاح روز عاشورا" علني شد، بیان کنند.
رسانه های انقلابی نیز در آن دوره می کوشیدند تا هر نوع موضع گیری علیه این اقدامات فتنه گرانه را پوشش دهند به گونه ای که صداوسیما تریبون مناظره در برنامه دیروز امروز فردا را به اکثر قریب به اتفاق اصلاح طلبان پیشنهاد داد اما سران فتنه که تصور می کردند تا چند ماه آینده کار تمام است، هیچ گاه از این فرصت استفاده نکردند.
به هر روی رجانیوز با استقبال از این اظهار برائت دیرهنگام و بی فایده موسوی خویینیها، در واكنش به ادعاي اخير او مبني بر اينكه "فرصت دفاع و تكذيب از اصلاحطلبان سلب شده" برای گفتوگوی مستقیم با این چهره پشت پرده و امنیتی در راستای تکذیب اقدامات فتنه گران اعلام آمادگی می کند تا وي چنانچه در اين زمينه حرفي براي گفتن دارد، بهطور شفاف بيان كند و به ابهامهاي زياد در مورد خود نيز پاسخ دهد.
اين در حالي است كه سیر حوادث چند سال گذشته نشان داده که طراحي و برنامه ریزي براي برخي از این شعارها و اقدامات ضد ملی و ضدانقلابی جایی در شمال تهران و در محافل چند نفره با حضور موسوی خویینیها صورت ميگرفته است.
همچنین بهمنظور شفاف سازی بخشی از نقل قول های مربوط به موسوی خویینی ها که سایت های جریان فتنه آنها را منتشر کرده اند، بازنشر داده می شود.
26/8/87: تجربه نشان داده است که مردم می خواهند به کسی رأی بدهند که نمادی از تقابل با حکومت در او وجود داشته باشد. من شنيدم كه حسن آقا به آقاي خاتمي گفته است كه شما نزد رهبري برو و بگو من وارد صحنه انتخابات شده ام و ديگر از او صلاح و مصلحت نكن و فقط به او اعلام كن كه آمده اي اگر چنانچه ايشان قاطع گفتند نيا، نيا و به مردم اعلام كن اما اگر با دليل و برهان خواست بگويد كه نيا، بيا و محكم بايست.
27/8/87: الان رياست جمهوري دو تا چهار سال است، مي شود رهبري را دو تا 5 سال كرد و بعد از آن هم كنار برود.
3/9/87: انتخاب خاتمي در سال 76 يك سيلي به گوش حاكميت بود اما ما نتوانستيم آن جريان را حفظ كنيم كه همين مطلب هم باعث شد كه حاكميت دوباره خودش را بازسازي كند. انتخاب مجدد خاتمي نماد مخالفت با حاكميت است. ببينيد ما همه چيز را به عهده خود آقاي خاتمي گذاشته ايم، من اصلا به آقاي خاتمي پيشنهاد نمي كنم كه حتما شما بياييد، دلم مي خواهد كه ايشان به اين جمع بندي برسند اما توصيه ام اين است كه زماني به جمع بندي برسيم كه تقريبا اطمينان نسبي برايمان ايجاد شود كه اگر ايشان بيايد يا پيروز مي شويم يا شكست محترمانه مي خوريم نه شكست مفتضحانه. ما بايد به عنوان شوراي مركزي مجمع روحانيون به آقاي خاتمي پيشنهاد بدهيم كه چه حرفهايي را بزند و بعد هم حرفهايي را مطرح كنيم كه امكان اجرا كردن آنها وجود داشته باشد.
26/3/88: مي بايست از قضيه ابطال انتخابات فراتر برويم و اين يك راه جديدي است و اين جمعيت به عنوان بازيكنان اين جريان هستند. بايد هزينه ها آنقدر بالا برود كه حتما انتخابات ابطال شود چون معني ابطال فراتر از بحث رياست جمهوري است يعني حاكميت را مجبور به عقب نشيني كرديم. از مردم مي توان خواست به اشكال مختلف به مخالفت هاي مدني بپردازند در قدم اول بايد انتخابات ابطال و سپس شوراي نگهبان عوض شود.
آیا با این اوضاع می توان مردم را به مدت یک الی سه ماه در خیابان ها و در جلوی چشم همه مردم دنیا نگاه داشت. می بایست از قضیه ابطال انتخابات فراتر برویم و این یک راه جدیدی است و این جمعیت الان به عنوان بازيکنان این جریان هستند. آیا این حضور مردمی میتواند به اعتصاب و تحصن بیانجامد؟ برای رهبري ابطال انتخابات به معنای این است که باید یک عقب نشینی را شروع کند که معلوم نیست ته آن به کجا کشیده می شود. کاری نکنید که این قضیه ظرف یک هفته بسته شود. اگر مهندس بتواند این حرکت را به روشی آرام اما مستمر تر تبدیل کند، خیلی مفید است.
11/4/88: شوراي نگهبان از حدود وظايف خود خارج شده... مشكل اين است كه اين آقايان كه در اين مسندها و نهادها نشسته اند، از مسير منحرف شده اند، اميدوارم كه بر گردند؛ اگر بر نگشتند، بايد كنار بروند.
12/5/88: سال گذشته ما در كنگره سازمان مشاركت دعوت بوديم كه مطالبي در خصوص موقتي بودن رهبري از آقاي حجاريان مطرح شد اما من به آقاي نبوي به اين جهت كه من و خاتمي آنجا نشسته بوديم اعتراض كردم كه چرا چنين مطلبي در حضور ما خوانده شده است و اين مطلب براي آينده تحزب و گروههاي سياسي مفيد نيست. حال درست است كه ما هم در اين موضوع -موقتي بودن رهبري- با شما هم عقيده هستيم.