به گزارش 598 ، سیروس محمودیان امروز چهارشنبه 20/09/92 طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: 1- ملاحظه متن سخنرانی اخیر باراک اوباما درمرکز «سابان» علاوه بر اینکه فینفسه تاییدی بر بیادبی خصلتی وی است در عین حال نشان روشنی بر قلدری نظام سلطه در مواجهه با حقوق مسلم ملت ایران است. شاید تاکید معنادار و خشونتآمیز مجدد باراک اوباما بر جملات تهدیدی «گزینه نظامی روی میز است. به حکومت ایران اعتماد نداریم.» پاسخ قاطع وی به کسانی بوده است که سعی دارند به هر طریق ممکن در عرصه داخلی و خارجی از اوباما شخصیتی مودب و باهوش معرفی کنند.
2- اظهار تمایل علنی باراک اوباما مبنی بر اینکه «ایکاش توان برچیدن تمام پیچ و مهرههای تاسیسات هستهای ایران را داشتم» گویای سادگی دیپلماتیک یا وابستگی فکری جریانی است که کوشش دارد در داخل ایران تصویری قابل اعتماد از دولت اوباما به نمایش عمومی گذارد. اوباما رئیسجمهور گستاخ بیمنطقی است که در مقابل حقطلبیهای ملت ایران جز به راهبرد زور و تهدید به چیز دیگری نمیاندیشد. کوشش عبث برخی در داخل کشور برای ابراز خوشخدمتی کلامی برای امثال اوباما هیچ تاثیری در بهبود جایگاه مخدوش و استبدادی دولتمردان آمریکایی نزد ملت ایران ندارد.
3- قطعا اعلام رسمی بیاعتمادی اوباما به حکومت جمهوری اسلامی و لحن تند و نیشدار وی درباره رویه دکتر روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران و فریبکار معرفی کردن سیاستمداران ایرانی صرفا در گستره همان رفتارهای خشونتطلب سی سال گذشته آمریکاییها قابل تفسیر است. شکی وجود ندارد که صهیونیستها حاکم بلامنازع و مطلق بر سرنوشت مردم آمریکا هستند. مواضع رسانهای تخریبی اخیر اوباما علیه ملت ایران بخشی از پاسخ روشن شبکه پیچیده صهیونیستها به اقدامات تساهلی یا حرکتهای نابجای دولت یازدهم در حوزه مذاکره با آمریکا یا موجهسازی رفتارهای خصمانه آمریکاییها در برابر ایران است. قطعا یکی از الزامات تحقق تسلط پایدار صهیونیستها بر مراکز مالی و تصمیمگیریهای استراتژیک آمریکا بهانهجوییهای کاذب برای ابراز دشمنی فراگیر دولتمردان آمریکایی با ملت و دولت ایران است. پاسخ پرسش راهبردی«عامل بلندی دیوار بیاعتمادی میان 2 کشور چیست؟» بهطور اختصاصی میتواند گرهگشای بسیاری از ناگفتههای مربوط باشد.
4- در نشست اخیر سابان باراک اوباما بر تعهد مستقیم دولت آمریکا در جهت تامین امنیت اسرائیل اصرار داشته و در عین حال این مسؤولیت تاریخی را امری مقدس بیان میدارد. ظاهرا این تلاشها حکایت از آن دارد که این آقای مودب – البته از منظر برخی مدیران ارشد ایرانی - به هیچ یک از آداب و تشریفات دیپلماتیک اعتقاد و اعتنایی ندارد. گنجاندن نام ایران در لیست کشورهای حامی تروریسم و چشمپوشی از جنایات رژیم صهیونیستی، مبین یاوهسراییهای مذبوحانه رئیسجمهوری است که انصافا در مقابل عظمت ملت ایران بویی از ادب و انسانیت نبرده است.
5- باراک اوباما 17 آبان 92 که بحبوحه مذاکرات هستهای بود در مصاحبه با شبکه خبری انبیسی عدم ایفای تعهدات طرف ایرانی را عاملی جدی برای افزایش تحریمهای غیرانسانی دانسته و عملا گنجاندن نام ایران در لیست 7 کشور تهدید شده به بمباران هستهای را اقدام موثر بینالمللی برای مهار ملت ایران معرفی میکند. در نشست اخیر مرکز سابان نیز بار دیگر اوباما اصرار ایدئولوژیکی میکند که مهار تلاشهای ساختاری ایران جهت دستیابی به توانمندی هستهای ابتدای مسیری است که انتهای آن به اصلاح سایر رفتارهای مضر ایران در قبال رژیم نامشروع اسرائیل ختم خواهد شد. دست کشیدن از اصول انقلاب اسلامی، عدم حمایت از محرومان عالم، سلطهپذیری کامل ایران، برچیده شدن توانایی نظامی ایران در بخش پدافند هوایی، تسلیحات دفاع موشکی و پذیرش بیقید و شرط حاکمیت مطلق عوامل نظام سلطه بر خاورمیانه و خصوصا منابع غنی زمینی و زیر زمینی حوزه خلیج فارس تنها بخشی از مطالبات قلدرمآبانه اوباما از ملت و دولت ایران است.
6- در خاتمه لازم به یادآوری است مشاوران و تیم دیپلماتیک آقای روحانی باید به شکل جدی توجه داشته باشند که در مناسبات سیاسی رعایت تشریفات دیپلماتیک یک اصل جدی و موثر است. اظهار عجز در مقابل دشمن و متقابلا مبادرت به چاپلوسی مذموم غیرمرسوم در پوشش تعریف و تمجیدهای غیرواقعی از طرف مقابل هیچ عایدی جز تحقیر و تخفیف هویتی در پی نمیتواند داشته باشد. هر کسی که اندکی آشنایی با الفبای حقوق بینالملل یا اصول مذاکرات و مناسبات بینالمللی دارد نمیتواند از چنین قصور هزینهسازی اغماض کند. نگاهی به مجموعه سخنان باراک اوباما در نشستهای اجلاس آیپک و ملاحظه لحن خشن، غیرمودبانه و تهدیدآمیز اخیر وی در مقابل ملت ایران حکایت از رویه غلط برخی دولتمردان ایرانی در تعریف و تمجید از آمریکاییها و شخص اوباما دارد. باید پذیرفت دشمن همیشه دشمن است ولو در مقاطعی به شکل تاکتیکی ابراز دوستی و صداقت کند.