به گزارش 598، وبلاگ یک روزنامهنگار آزاده نوشت: همواره از دانشگاهها بهعنوان یکی از نمادهای فرهنگی در جهان یاد میشود؛ یعنی به غیر از پایگاه علمی، مکان اصلی فرهنگسازی هم فضای دانشگاهی است چراکه دانشگاهیان قشر فرهیخته و پیشرو هر جامعهاند.
آنها به عنوان گروه مرجع، فرهنگ یک جامعه را یاری و ارتقا میبخشند. حال این مهم است که فعالیت فرهنگی دانشجویان و دانشگاهیان، در کل اهل علم وکتاب تنها در قالب دروس تئوری نباشد و پرداختن به مسائل فرهنگی در حد حرف و برقراری همایش نباشد و در عمل لازم است تا مصداق فرهنگسازی شوند.
لابد شما هم بارها از مقابل دانشگاه تهران و خیابان حوالی آن عبور کردهاید و دیدهاید که چقدر کاغذهای تبلیغاتی از مؤسسات مختلف به در و دیوار و حصارهای دورتادور دانشگاه زدهاند، حتی با کمال تعجب کیوسک تلفن، چراغ راهنمای خیابان، تیرچراغ برق و هرچیزی که در آن محوطه وجود دارد از این کاغذهای تبلیغاتی درامان نیستند و زمین پر از کاغذهای باطله است؛ صحنه نازیبایی که نه تنها در شأن پایتخت امالقرای جهان اسلام نیست بلکه ذهنیت بدی هم از دانشگاه برای هر بیننده ایجاد میکند.
چند روز پیش که برای کاری به دانشگاه تهران رفته بودم با دیدن این صحنه جلوی دانشگاه خیلی ناراحت شدم انبوه کاغذهای تبلیغاتی ریز و درشت و رنگی که با هر وزش باد به این سو و آن سو میریختند و در آن هوای سرد پاییزی به جای خش و خش برگهای خشک زیر پا، صدای خش خش کاغذها به گوش میرسید.
باز هم عدهای بازاریاب، کاغذها را به مردم میدادند؛ عدهای هم کاغذها را میگرفتند و حتی بدون دیدن مطالبش، آن را روی زمین میانداختند و بیتوجه رد میشدند.
متأسفانه گاهی افراد، محوطه بیرون از خانه خود را جدا از زندگیشان میدانند و توجهی به نظافت آن ندارند؛ آن هم از سوی پیروان دینی که به غایت نسبت به نظافت و پاکیزگی توصیه کرده است. حدیث معروف نبوی «النظافهمنالایمان» را همه ما بسیار شنیدهایم که انتظار میرود در عمل آن را جدی بگیریم و بهخصوص در اماکن دانشگاهی و فرهنگی این مسئله نمود بیشتری دارد.
یادمان نرود دانشگاه تنها محل تحصیل و گرفتن مدرک نیست بلکه مهمتر از آن مرکز فرهنگسازی و تربیت انسانهاست؛ تمام کسانی که دنبال علم و فرهیختگی هستند پاتوقشان در دانشگاه است اما با این وجود فقط به مسائل داخلی دانشگاه توجه میشود متأسفانه فضای اطراف دانشگاه تهران، آنقدر کثیف و پر از زباله است که حتی سوژه شبکه خبر سیما شده است.
اینکه موضوعی در رسانه ملی مطرح شود، نشاندهنده عمق فاجعه آن است زیرا رسانهای کردن یک پدیده تنها زمانی به سود جامعه است که یا آن موضوع در حد فاجعه باشد یا به ارتقای سطح فرهنگی جامعه کمک کند که در هر دو صورت خیابان انقلاب و حواشی دانشگاه تهران باعث تأسف دلسوزان و فرهیختگان است.
آنچه مسلم است فعالیتهای سیاسی در دانشگاه تهران به مراتب بیشتر از مسائل فرهنگی ارزش دارد، از یکسو این امر عجیب است دانشجویانی که اینقدر به بحث سیاست و سیاستزدگی اهمیت میدهند (از هر طیف وگروهی که باشند) تا به این اندازه محیط درسی و فعالیتشان از نظر فرهنگی تکامل نیافته و غیرفرهنگی به نظر میرسد.
چندی پیش در حاشیه ایام دهه محرم و عزاداری امام حسین(ع) تصاویر اعضای یک هیئت مذهبی در سطح شهر تهران منتشر شد که آنها به صورت خودجوش و در حرکتی قابل تقدیر به نظافت خیابانهای اطراف هیئت و پسماندههای نذورات مردم در خیابان میپرداختند.
حالا سخن ما این است چرا دانشجویان و دانشگاهیان که باید خطشکن و پیشقراول این اتفاقات خوب فرهنگی باشند در مورد محیط اطراف دانشگاهشان دست به چنین اقدامات مثبتی که نمیزنند هیچ، خود در این حرکات ضدفرهنگی سهیم هستند طبیعتاً این قشر به عنوان، گروه مرجع فرهیخته باید با عوام جامعه تفاوتهای فرهنگی داشته باشند برای مثال وقتی که برگههای تبلیغاتی به آنها داده میشود در صورت عدم نیاز به آن برگهها به جای زمین انداختن آن باید این برگهها را به سطل زباله و بازیافت بیندازند و در این زمینه دیگران را هم راهنمایی و امر به معروف کنند.