به گزارش 598 به نقل از تسنیم، مقام معظم رهبری از آغاز چهرهای فرهنگی بودند و به اعتقاد بسیاری از همراهان ایشان بعد فرهنگیشان همواره بر وجه سیاسی ایشان غلبه داشته است، تا جایی که میتوان گفت اساسا پرداختن ایشان به سیاست، رویکری فرهنگی داشته و دارد. سیاست به مثابه ابزار فرهنگیای که میتوان در مناسبات جهانی نقش موثری بازی کند و پیام الهی و انسانی اسلام را به جهانیان برساند. با این رویکرد تفکیک سیاست و فرهنگ چندان محلی از اعراب ندارد.
پیداست که در چنین نگاهی مهمترین مقوله در نظام جمهوری اسلامی باید فرهنگ و جامعیت آن باشد، نه پرداختن به سیاست صرف، اقتصاد محض و اجتماعیزدگی دنیای مدرن. اینها نکاتی است که بارها و بارها در فرمایشات رهبر انقلاب مورد تاکید قرار گرفته، هر چند که هنوز با رسیدن به جایگاه شایسته و تاثیرگذاری فرهنگی فاصله داریم. ایشان باها غفلت از تهاجم فرهنگی، فضای رسانهای دشمن و جنگ نرم را جزء نقاط ضعف ما دانستهاند و بر لزوم توجه به آنها تاکید کردند؛
به بهانه این مهم و به مناسبت سالروز تشکیل شوراى عالى انقلاب فرهنگى به فرمان حضرت امام خمینى(ره) فرازهایى از فرمایشات رهبر حکیم انقلاب در ادامه میآید. این نوشتار خلاصهاى از ارزیابى عملکرد کشور در مقابله با تهاجم فرهنگى دشمن است که ارزیابى آن، صرفا برگرفته از بیانات مقام معظم رهبرى است و هیچگونه کار گزینشى با جهتدهى خاصى در آن وجود ندارد، بلکه صرفاً بهدلیل مختصرشدن، تلخیص شده است. مجموعه حاضر در دو قسمت هشدارها و مطالبهها، و ارزیابى عملکرد مسؤولان تدوین شده است و امید است تا با نگاه کلان به عملکرد مبارزه با تهاجم فرهنگى، زمینه تحرک بیشتر و مقابله واقعى با تهاجم فرهنگى پس از 30 سال فراهم آید، انشاءالله.
الف. هشدارها، انذارها و مطالبههاى رهبرى
تهاجم عظیم فرهنگى، مثل سیل به راه افتاده
در حال حاضر، یک جبههبندى عظیم فرهنگى که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانهها همراه است، مثل سیلى راه افتاده تا با ما بجنگد، جنگ هم جنگ نظامى نیست. آثارش هم بهگونهاى است که تا به خود بیاییم، گرفتار شدهایم، مثل یک بمب شیمیایى نامحسوس و بدون سروصدا عمل مىکند. الان در مدرسهها و داخل خیابانها و جبههها و حوزههاى علمیه و دانشگاههاى ما، ناگهان نشانههاى این تهاجم تبلیغى و فرهنگى را خواهید دید. الان مقدارى هم آنرا مىبینید و بعداً هم بیشتر خواهد شد.(1)
بودجههاى فرهنگى را در آخر لیست نگذارید
در کار فرهنگى نباید مسأله پول و بودجه، یک مشکل عمده بهحساب آید، به این معنا که مشکلات و نقایص فرهنگى را در ردیف نیازهاى بودجهاى و در آخرهاى لیست قرار ندهیم، بلکه در اولهاى لیست - اگر نگوییم در ردیف اول - قرار بدهیم.(2)
عدهاى گذشته نظام را زیر سؤال مىبرند
احساس مىشود که در سینما، در مطبوعات، حتّى در رادیو تلویزیون - که متعلق به دولت است، اما بالاخره عناصر آنطورى در آنجا حضور دارند - در سالنهاى فرهنگى، در جشنوارهها و در جابهجاى مناطق فرهنگى، یک بخش یا یک مهره از آن مجموعه در آنجا حاضر است و دارند کار مىکنند. اول هم فرهنگى محض حرکت کردند، اما حالا سیاسىاش هم کردهاند؛ به دولت انتقاد بکنند، به نظام انتقاد بکنند، روى گذشته نظام علامت سؤال بگذارند، اینکار انجام شده است.(3)
بىتفاوتى عناصر مطرود نسبت به تهاجم دشمن
در حال حاضر و بهخصوص پس از شکست کامل مارکسیزم، استکبار غرب براى گسترش سیطره سیاسى و الحادى خود بر ملتهاى انقلابى، عمدتاً از محورها و شیوههاى فرهنگى بهره مىگیرد. معارضه شایسته با تهاجم فرهنگى غرب در ابعاد مختلف، باید در صدر برنامههاى رسانههاى عمومى قرار گیرد. بىتفاوتى و مسامحه در برابر این تهاجم فرهنگى که گاه با قلم عناصر مطرود و خودباخته داخلى صورت مىگیرد، زیانهاى جبرانناپذیرى در بر خواهد داشت.(4)
دشمن در حال یک جنگ تمامعیار فرهنگى است
اینکه ما مکرر گفتهایم و مىگوییم که توطئه فرهنگى در جریان است و من آنرا به عیان در مقابل خودم مشاهده مىکنم، متکى به استدلال است. شعار نمىدهم؛ من اینرا مشاهده مىکنم. امروز دشمن با شیوه بسیار زیرکانهاى در داخل، در حال یک جنگ و مبارزه تمامعیار فرهنگى علیه ما است.(5)
کار دشمن؛ «تهاجم»، «شبیخون»، «غارت» و «قتلعام» فرهنگى
دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى مىکند جوانهاى ما را از ما بگیرد. کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مىکند، یک «تهاجم فرهنگى»، بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى»، یک «غارت فرهنگى» و یک «قتلعام فرهنگى» است. امروز دشمن اینکار را با ما مىکند.(6)
مسؤولیت همه؛ امر به معروف و نهى از منکر
دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى مىکند جوانهاى ما را از ما بگیرد. امروز دشمن اینکار را با ما مىکند. چه کسى مىتواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مىتواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. لذا چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند».(7)
جهت کلى برنامههاى صدا و سیما؛ مقابله با تهاجم
در همه برنامهها، جهت کلى، مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى و خبرى استکبار باشد. این اصل مهم، نه تنها در خبر که در گزارشها، برنامههاى علمى و اجتماعى و سیاسى و بهخصوص در برنامههاى هنرى و سرگرمکننده، مانند نمایش و داستانهاى یکه یا دنبالهدار باید رعایت شود. این نکته بهدرستى براى همه کارکنان روشن گردد که فرهنگ مهاجم بیگانه از راه نمایشها و برنامههاى سرگرمکننده، بیش از گفتگوى رویاروى، بر ذهن و عمل مردم اثر مىگذارد و از این اثرگذارى ناخواسته هوشیارانه و خردمندانه جلوگیرى شود.(8)
دیرباورترین اشخاص نیز تهاجم فرهنگى را مىبینند
امروز حتى دیرباورترین اشخاص نیز خط و نشان دشمنان سوگندخورده انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى را در صحنه پر ماجراى تهاجم فرهنگى، بهوضوح مشاهده مىکنند.(9)
بعضى از مطبوعاتْ کشور را به ابتذال مىکشانند
من بعضى از این مطبوعات و روزنامهها و آدمهاى نو به میدان رسیده بىخبر از همهجا - حمل بر صحّتش، بىخبر است و الّا مغرض - را مىبینم. اینها خیال مىکنند این هنرى است که ما کشور را به حالت ابتذال قبل از انقلاب بکشانیم. در این جهت سعى مىکنند. چقدر غفلت است! چقدر تأسّفآور است!(10)
براى مقابله با تهاجم، تمسک به فرهنگ خودى
این حالت عفت و نجابت و سلامت و حیا و این چیزى که طبیعى ایرانیها هم هست، اسلام هم همین را توصیه کرده است. اینرا ما هم باید در محیط ورزش و در محیطهاى دیگر حاکم کنیم. این، فضاى معنوى فرهنگى ورزش خواهد شد؛ همانچیزى خواهد شد که شما مىگویید براى رفتن به مصاف تهاجم فرهنگى، بایستى متمسک به فرهنگ خودى شویم و کاملاً درست است.(11)
ترویج فرهنگ غربى به بهانه جذابکردن تلویزیون؟ نه
تنوع و جذابیت در صدا و بهخصوص سیما، شرط لازم توفیق آن رسانه است، ولى این نباید موجب گرایش به شیوههاى زیانبخش و مخرب گردد. ترویج فرهنگ غربى و استفاده ابزارى از جاذبههاى جنسى یا استفاده از موسیقیهاى لهوى و حرام و چیزهایى از این قبیل نباید به بهانه جذابکردن تلویزیون، به این دستگاه مؤثر - که در معرض دید همه قشرها و خانوادهها است - راه یابد.(12)
بعضى از این انجمنهاى اسلامى، فاسد و ضد اسلامند!
جریانى در محیط دانشگاه در صدد این است که عناصر مؤمن و انقلابى دانشگاه را در انزوا و فشار قرار دهد، اسم آن جریان فشاردهنده، هرچه مىخواهد باشد؛ ولو اسم انجمن اسلامى! بعضى از این انجمنهاى اسلامى، نه اینکه اسلامى نیستند، اصلاً فاسدند! بعضى از آنها ضدّ اسلامند!(13)
صفآرایى فرهنگى در مقابل دشمن
من توقعم از همه حضرات عزیز و دوستانى که در این مجموعه (شوراى عالى انقلاب فرهنگى) تشریف دارند، این است که مسأله فرهنگ و مسأله صفآرایى فرهنگى در مقابل دشمن را جدى بگیرید. این وظیفه ما است، این آن چیزى است که بنده هم اگر در راه آن کشته شدم، احساس مىکنم که در راه خدا کشته شدهام. هر کس در این راه کشته شود، در راه خدا کشته شده و هر کس در این راه، زحمتى متحمل شود، در راه خدا متحمل شده است.(14)
دستگاههاى مختلف، صفآرایى را نشان دهند
اگر مشاهده شود که کسانى حقیقتاً وارد میدان مىشوند و صفآرایى فرهنگى مىکنند، بنده خوشحال مىشوم که آن حرفها بیش از آنچه که حالا گفته مىشود، گفته شود. منتها مهم این است که ما این صفآرایى را مشاهده کنیم. وزارت ارشاد، وزارت آموزش عالى، وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و صدا و سیما بایستى نشان دهند که یک صفآرایى دارند. آرایش نیروهاى فرهنگى بایستى یک آرایش دینى، اسلامى و انقلابى باشد؛ این بُروبرگرد ندارد.(15)
تهاجم فرهنگى را جدى بگیرید
عزیزان من! مسأله تهاجم فرهنگى را - که من هفت، هشت سال پیش مطرح کردم - جدى بگیرید. شبیخون فرهنگى، شوخى نیست.(16)
مسؤولان، مبارزه با اباحىگرى را جدى بگیرند
همه باید مسائل فرهنگى را جدى بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحىگرى است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهاى خلاف اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد مىشود. اینها چیزهایى است که همه مسؤولان کشور باید به آن بسیار توجه کنند و فقط مخصوص مسؤولان فرهنگى نیست.(17)
فورىترین هدف دشمنان؛ تسخیر پایگاههاى فرهنگى
امروز هیچکس نمىتواند انکار کند که فورىترین هدف دشمنان جمهورى اسلامى، تسخیر پایگاههاى فرهنگى در کشور است. آنان در صددند بدینوسیله، باورهاى اسلامى و انقلابى را که اصلىترین عامل ایستادگى ملت ایران در برابر نظام سلطه استکبارى است، از ذهنها و دلها بزدایند و باورهاى سلطهپذیرى و فرودستى در برابر غرب را بهجاى آن بنشانند.(18)
مکرر تهاجم فرهنگى را به مسؤولان هشدار دادهام
دشمنانى که با اساس جمهورى اسلامى مخالفند، امروز بهترین راه اعمال مخالفت خود را در این پیدا کردهاند که امنیت کشور را به خطر بیندازند. علاوه بر امنیت اخلاقى و فرهنگى که چند سال است دشمن روى آن با شدت کار مىکند که مکرر بهعنوان هشدار به مسؤولان، تهاجم فرهنگى دشمن را یادآور شدهایم - و علاوه بر امنیت سیاسى که دشمن در حرکت سیاسى کلان نظام مىخواهد اختلالاتى ایجاد نماید، امروز در صدد است امنیت اجتماعى و مدنى مردم را از بین ببرد.(19)
دستگاههاى فرهنگى! در مقابل تهاجم فرهنگى چه کردید؟
باید دستگاههاى فرهنگى کشور - چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زیرمجموعه دولت نیست، مثل صدا و سیما - روشن کنند که در مقابل تهاجم گسترده فرهنگى دشمنان، چه تدابیرى را براى اعتلا و بارورکردن فرهنگ اسلامى و انقلابى و عمومیتبخشیدن به نقاط برجسته آن بهکار بستهاند.(20)
مبارزه با آمریکا؛ مقاومت برابر جریانسازى فرهنگى
جوانان عزیز ما متوجّهِ جریان فرهنگىاى که مىخواهند راه بیندازند، باشند، یعنى تزریق لاابالىگرى و اباحىگرى و کشاندن به هرزگى و بىاعتنایى به اخلاق منضبطِ دینى و اسلامى. هم جوانان، هم مسؤولان علمى، هم آموزش وپرورش و هم کسانىکه به مسائل جوانان مىپردازند، باید مراقب این موارد باشند. امروز مبارزه با آمریکا اینجاها است، امروز مبارزه با آمریکا عبارت است از مقاومت در مقابل این جریانسازى سیاسى و فرهنگى. همه حواسشان جمع باشد.(21)
بیشترین تلاش دشمن، تلاش فرهنگى است
بیشترین تلاش دشمنان بر روى جامعه و ملت و کشور ما، تلاش فرهنگى است، این مبالغه نیست! بیشتر و پُرحجمتر و مؤثرتر از تلاشهاى سیاسى و امنیتى، تلاش فرهنگى است.(22)
از بخش فرهنگ، رفع مظلومیت کنید
از بخش فرهنگ، رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. واقعاً مسأله فرهنگ را دستکم نگیرید.(23)
به دنبال کارهاى محتوایى باشید، نه ویترینى
در زمینههاى فرهنگى، دنبال کارهاى تشریفاتى و ویترینى نباشید. نمایشدادن کار فرهنگى، نه اینکه فایدهاى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینه فرهنگ باید دنبال کارهاى محتوایى و اصیل و واقعى رفت که امروز نیاز عمده کشور هم این است.(24)
از ابتذال فرهنگى و اخلاقى بهشدت پرهیز کنید
یکى از چیزهایى که من به جد توصیه مىکنم، پرهیز از ابتذال در کارهاى فرهنگى و هنرى است. مراقب باشید. از ابتذال فرهنگى، ابتذال اخلاقى بهشدت پرهیز شود و با آن مواجهه بشود، با این بایستى مواجهه کرد، مقابله کرد؛ البته مقابله صحیح، که این یک نوع ایستادگىِ بسیار ارجمند در مواجهه با نقشههاى استکبار است.(25)
فرهنگ را خیلى جدى بگیرید
آنچه من لازم مىدانم به دوستان دولت توصیه کنم، این است که مسأله فرهنگ را خیلى جدى بگیرید. اگر چنانچه ما کارهاى اقتصادى را - همچنانکه در برنامه هست و آرزوهاى ما متوجه به آن است - انجام بدهیم، اما در زمینه کار فرهنگى عقب بمانیم، بدانید کشور لطمه خواهد دید. فىالجمله دوستان توجه داشته باشند که کار فرهنگ، کار بسیار مهمى است؛ با ملاحظه جهتگیرىهاى انقلابى و اسلامى. در زمینه فرهنگ، دچار رودربایستى نشوید. در همه شعبههاى فرهنگى - چه در موضوع کتاب، چه در کارهاى هنرى، چه در مؤسسات فرهنگى - جهتگیرىها را انقلابى و اسلامى قرار بدهید.(26)
لیست کارهاى فرهنگى را که به دولت دادم، دنبال کنید
اولویتها را در اینجا(27) ملاحظه کنید، چون منابع بالاخره محدود است، منابع دچار محدودیت است. با توجه به محدودیت منابع، نگاه کنید ببینید اولویتها چیست. البته من یک مجموعهاى را به نحو پیشنهاد به دولت ارائه کردم که اگر اینچیزها در کار فرهنگ مورد توجه قرار بگیرد، با توجه به نگاهى که ما در زمینه فرهنگ داریم، اینها اولویت خواهد داشت، یعنى اینها تأثیراتش بیشتر خواهد بود. اینها را باید دنبال کنید تا انشاءاللَّه تحقق پیدا کند.(28)
به کارهاى عمیقتر و بنیانىتر برسید، نه سطحى
در زمینه فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى نباید اکتفا کرد. به کارهاى عمیقتر، کارهاى بنیانىتر، کارهایى که از یکىشان دهها کار صادر مىشود و نشأت مىگیرد، توجه کنید.(29)
مراقب باشیم به فرهنگ مهاجم کمک نکنیم
در باب فرهنگ باید بهشدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت مىکند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مىآیند خرابش مىکنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.(30)
ب. ارزیابى رهبرى از عملکرد مسؤولان در مقابله با تهاجم
واقعاً امروز مسایل فرهنگى کشور زمین افتاده
واقعاً امروز مسایل فرهنگى کشور زمین افتاده است. همه خودشان را فرهنگى مىدانند، همه نسبت به مسایل فرهنگى اظهار شوق و علاقه مىکنند و آنرا در بیانات و اظهاراتشان مهم نشان مىدهند، اما حقیقتاً کار فرهنگى در کشور، متناسب با پیشرفت و ریشه دواندن انقلاب در جامعه نیست.(31)
چرا کار فرهنگى را خبرهها نباید انجام بدهند؟!
همه کارها را خبرهها انجام مىدهند. چرا کار فرهنگى را خبرهها نباید انجام بدهند و هر کسى وارد میدان کار فرهنگى بشود و چیزى بگوید و نظرى بدهد و اقدامى بکند؟ متأسفانه خیلى از کسانىکه مىتوانند کار فرهنگى بکنند، به کارهاى اجرایى و یا سیاسى مشغولند، یا حتّى اگر با نام فرهنگى هم حضور دارند، باطن کار، با کار سیاسى است. بیش از کار سیاسى، باید کار فرهنگى براى شما اهمیت داشته باشد.(32)
در اداره فرهنگ اسلامى جامعه، دچار غفلت و بىهوشى شدهایم
امروز به نظر من، از همه خطرناکتر در داخل، روشهاى فرهنگى است. از اساسىترین مسائل ما، مسائل فرهنگى است و من احساس مىکنم که در زمینه اداره فرهنگ اسلامى این جامعه، داریم دچار یک نوع غفلت و بىهوشى مىشویم - یا شدهایم - که بایستى خیلى سریع و هوشیارانه، آنرا علاج کنیم.(33)
حقاً باید قبول کنیم در زمینههاى فرهنگى کمکارى داریم
با اینکه نظام جمهورى اسلامى، از آغاز بر یک مبناى فرهنگى بنیان شد و رهبر و پدیدآورنده این نظام، یک عنصر بیش از همهچیز فرهنگى بود و مسؤولان این نظام هم در طول این مدت، تقریبا همیشه همینطور بودهاند، در عین حال باید اعتراف کنیم که در زمینههاى فرهنگى، آن کار مطلوب و مورد انتظار را خیلى انجام ندادهایم، نه اینکه کس خاصى یا جمع خاصى مورد سؤال باشد؛ نه، مجموعاً در زمینههاى فرهنگى، ما کمکارى داریم، حقاً اینرا باید قبول کنیم.(34)
کار اصلى اکثر اعضاى شوراى عالى، این نیست
به نظر مىرسد که شوراى عالى انقلاب فرهنگى، یک نقیصه دارد و آن، این است که کار اصلى اکثر اعضاى آن، این نیست. البته بحمدالله همه شما آقایان، شاید بدون هیچ استثنایى، اهل فن و اهل فرهنگ و اهل کار هستید و در بین شما جماعتى هم هستند - اگرچه خیلى کم - که بیشتر کارشان، یا یکى از مهمترین کارهایشان، این کار است. براى بعضیها - مثل مسؤولان اجرایى کشور یا وزرا و یا بعضى از آقایان دیگر - اینکار واقعاً در حاشیه است و کار اصلىشان نیست، اما بعضى از آقایان هم هستند که یکى از کارهاى اصلىشان این است. حالا آن کس که تنها کار اصلىاش این باشد، من الان در بین جمع آقایان، چنین کسى را نمىبینم، شاید هم در یادم نباشد. پس، از این جهت یک نقیصه وجود دارد.(35)
کسى به کارهاى ضداسلامى روشنفکرجماعتِ اهل هنر اعتراضى نکرد
طبیعى بود که انقلاب در آغاز، روشنفکرجماعتِ اهل هنرِ اهل کارهاى روشنفکرىاى را که با دین و ایمان و روحانیت و تقوا و امثال اینها سر و کارى نداشتند، نتواند جذب کند، البته بعضىشان جذب انقلاب شدند، چون وجدانهاى بیدارى داشتند که آنها را جذب انقلاب کرد. عدهاى هم کنار ماندند و انقلاب نتوانست آنها را جذب کند. در سالهاى اول انقلاب، اینها جرأت نفسکشیدن نداشتند. این جماعت - که من از پیش از انقلاب هم از نزدیک آنها را خیلى مىشناختم و از روحیات و خصلتهایشان آگاه بودم - طبیعتشان این است که اهل خطر و اهل واردشدن به صحنههاى سخت و دشوار و خطرناک نیستند. اوایل انقلاب، آن طوفان انقلاب، اینها را وادار کرده بود که به خانههایشان بروند؛ حداکثر در پشت درهاى بسته، درد دلى با همدیگر بکنند. تدریجاً که نشریهاى راه انداختند، قلمى زدند، در جایى حرفى زدند، کسى به نفعشان چیزى گفت، یکجا شعرى درآوردند و کسى اعتراضى نکرد، اینها دیدند مثل اینکه در این فضا مىشود سازماندهى کرد و کارى انجام داد.(36)
گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگى» مىزنند، اما بعضى نمىفهمند
من یکوقت گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگى» مىزنند. این ادّعا راست است و خدا مىداند که راست است. بعضى نمىفهمند، یعنى صحنه را نمىبینند. کسىکه صحنه را مىبیند، ملتفت است که دشمن چه کار مىکند و مىفهمد که شبیخون است و چه شبیخونى هم هست!(37)
در باب فرهنگ، احساس نگرانى عمیقى دارم
در عرصه فرهنگ، بنده بهمعناى واقعى کلمه، احساس نگرانى مىکنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغههایى است که آدمى بهخاطر آن، گاهى ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغهاى دارم. البته در سخنرانیها، از این دغدغه با مردم نخواهم گفت، اما نمىشود که به شما نگویم. حقیقتاً در باب فرهنگ، احساس نگرانى عمیقى دارم.(38)
از کارکرد شورا، حقیقتاً و قلباً راضى هستم
من انتظار و خواهشم از شوراى عالى انقلاب فرهنگى این است که مسأله تهاجم فرهنگى را بحث کنید. ستاد اصلى مقابله با این تهاجم، اینجا است. البته من باید اقرار کنم که از کارکرد شورا، حقیقتاً و قلباً راضى هستم، یعنى این مجموعه با ارزشى که الان دور هم جمع شدهاید، شاید واقعاً با این سنگینى و با این وزانت علمى، هیچ مجموعهاى را در کشور نداشته باشیم، یعنى مجموعهاى رسمى نداریم.(39)
برخى در تلویزیون ما گفتند: «نه آقا! تهاجم فرهنگى خیالات است»!
بنده یکوقت، شش، هفت سال قبل از این، بحث «تهاجم فرهنگى» را مطرح کردم که بحثبرانگیز شد و بعضیها دربارهاش حرف زدند، شاید بعضى از شما یادتان باشد. همانوقت در تلویزیون جمهورى اسلامى میزگردى در اینباره تشکیل دادند که سه چهار نفر آنجا بودند. یک نفر با آن نظرى که بنده ابراز کرده بودم، موافق بود و حمایت مىکرد. چند نفر دیگر هم بهکلّى آنرا رد مىکردند که «نه آقا! اینها خیالات است، اینها باطل است»!(40)
بعضى تهاجم فرهنگى را بر انگیزههاى سیاسى حمل کردند!
ما امروز مورد تهاجم هستیم. ما بایستى مسائل تهاجم فرهنگى را از لحاظ علمى و اصولى دنبال کنیم. البته آن زمانى که من مطرح کردم، بعضیها حمل کردند بر انگیزههاى سیاسى، ولى بیننا و بین الله، هیچ انگیزهاى غیر از انگیزه الهى وجود نداشت. هیچ انگیزه سیاسى نبود؛ حقیقت قضیه بود، چون من با مجلات آشنا هستم و با فرهنگ مکتوب این کشور، خیلى انس دارم.(41)
من از وزارت ارشاد توقّع دارم، البته آقاى «مهاجرانى» - ظاهراً - نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهاى ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمىکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است - این اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما مىگویم - وزارت ارشاد در این دو سالى که ایشان در رأس اینکار هستند، هیچ کار اسلامى بهعنوان اسلامى ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است.(42)
کمتر هفتهاى است به صداوسیما پیغام تندى ندهم
فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهاى است که اعتراضى و اوقاتتلخىاى نداشته باشم و پیغام تندى ندهم، اما صدا و سیما کارهاى زیادى را بهعنوان کار اسلامى انجام داده، برنامههاى اسلامى و برنامههاى هنرى اسلامى درست کرده و برنامههاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آنطرف هم تلاش و کار دارد.(43)
حقیقتاً از بعضى بخشهاى دولتى گله دارم
قبل از انقلاب، آن کسانىکه توان کارهاى تبلیغى دینى را داشتند، به قدر تلاش خودشان کارهایى مىکردند، امروز آن تلاشها باید هزاران برابر شود. من حقیقتاً از بعضى بخشهاى دولتى گله دارم و گله خودم را گفتهام. من معتقدم کمکارى انجام مىگیرد.(44)
از رفتار وزارت ارشاد راضى نیستم
من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب براى تقویت تفکّر اسلامى بهوجود آورده؟ چند تا فیلم براى تقویت مبانى فکرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در این سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایى اجرا مىشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانى رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. حالا اگر در کنار دو سه نمونه تئاتر از اینگونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مىدادند که ما این تئاتر را بهوجود آوردیم یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضى نمىکردم. مىگفتم بالاخره «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسى اللَّه ان یتوب علیهم»! اما اینطور نیست؛ هرچه هست، از آنطرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نیستم.(45)
فرض کنید در مورد کتابهاى رمان، بنده همیشه اهل رمانخواندن بودم، امروز هم با رمان بىارتباط نیستم و از دنیاى رمان خبر دارم که چه خبر است. امروز فاسدترین رمانها منتشر مىشود! البته این سه چهار ماه اخیر، تا حدودى (متوقّف) شد - ظاهراً بهخاطر همین حملات مجلس و اعتراضهاى اینطرف و آنطرف، اینکار انجام شد، خوب، وزارت ارشاد، دستاندرکار چند کتاب رمان شده و پول و امکانات به افرادى که آماده هستند، داده است - مسلّم هم داریم - که بنشینند و یک رمان انقلابى یا چند رمان راجع به جنگ بنویسند؟ چند تا از این کارها کردند؟! این سؤال ما است.(46)
من احساس خطر مىکنم
من به بعضى از مسؤولان تبلیغاتى کشور بارها گفتهام، آن روزى که شما توان و استعداد مقابله با تهاجم تبلیغاتى دشمن را داشته باشید، آن کسى که بیش از دیگران میداندار تکثر مطبوعات و روزنامهها و کتاب و فیلم و غیره باشد، بنده هستم، اما شما بگویید ببینم در مقابل آن فیلمى که پایههاى فرهنگ مردم، اعتقاد مردم، دین مردم، روحیه انقلابى و ایثار و شهادت را در مردم متزلزل مىکند - که نه یکى، نه دو تا، نه ده تا است - چند فیلم ساختهاید؟! اینجا است که من احساس خطر مىکنم.(47)
اگر کسى اعتراضى بکند، فوراً انگ و تهمت بخورد!!
از تمام شیوههاى دشمنشادکن و دشمنآموز براى مقابله با تفکر انقلاب استفاده شود، اگر کسى هم مخالفت و مقابله کند، فوراً انگ و تهمت بخورد! اینکه آزادى نشد، اینکه عاقلانه و خردمندانه نیست، اینکه مدیریت کشور نیست.(48)
تقصیر مسؤولان مسائل هنرى و فرهنگى
این خدمت به ملت ایران است که در تهاجمى که به مرزهاى او، به شخصیت او، به عزت او، به تاریخ او، به هویت ملى او شده است - اینگونه مردانه ایستاده و اینطور شجاعانه دفاع کرده - ما بیاییم آنرا زیر سؤال ببریم؛ آن هم با زبان هنر؟! این کارها را مىکنند. اینها به نظر من تصادفى هم نیست، یعنى نمىشود گفت حالا یک هنرمند به این فکر افتاده که مىشود اینگونه عمل کرد؛ نه، به نظر من غیرعادى مىآید. البته تقصیر از مسؤولان و سردمداران مسائل هنرى و فرهنگى کشور است؛ آنها هم باید سازماندهى کنند، باید کار کنند.(49)
بعضى بهشدت آزرده شدند و گفتند: چرا مىگویید تهاجم فرهنگى!؟
این مسأله تهاجم فرهنگىاى که ما مطرح کردیم، بعضى کسان بهشدت از آن آزرده شدند و گفتند چرا مىگویید تهاجم فرهنگى!؟ در حالى که تهاجم فرهنگى، وسط میدان مشغول مبارزطلبیدن است، بعضى کسان سعى کردند آنرا در گوشه و کنار پیدا کنند!(50)
نمىشود گفت کارکرد دستگاههاى فرهنگى کلاً ناموفق بوده است
البته نمىشود گفت کارکرد دستگاههاى فرهنگى، کلا ناموفق بوده است؛ نه، موفقیتهاى زیادى هم داشتهاند. معمولا آدمها، نیمه خالى لیوان را مىبینند، ولى به نیمه پر چندان توجه نمىکنند. دستگاههاى فرهنگى کشور کارکردهاى موفق هم داشتهاند، اما آنجاهایى که موفقیتى نبوده، ناشى از چند عامل بوده است که کمکارى و کمابتکارى از جمله آنها است. اینها به مدیریتها مربوط مىشود؛ مدیریتهاى ضعیف، معمولاً کارشان، ابتکارشان و گزینش انسانهاى کارآمدشان کم است یا اینکه در مقابل امواج فرهنگى غرب تسلیم مىشوند. اینرا دستکم نگیرید.(51)
صدا و سیما یکتنه ایستاده و الحمدلله از عهده هم برآمده
من در آن جلسه به مدیرانمان عرض مىکردم که امروز آرایش رسانهاى و فرهنگى که در مقابل جمهورى اسلامى قرار دارد، بسیار آرایش پیچیده، متنوع، متکثر، کارآمد و فنى و پیشرفته است. صدا و سیما یکتنه در مقابل این آرایش عظیم ایستاده و الحمدلله از عهده هم تا حالا برآمده است و من هم مىخواهم به شما بگویم که تا حالا از عهده برآمدهاید.(52)
بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى!
در باب تهاجم فرهنگى، ما یک روزى گفتیم دارد تهاجم فرهنگى انجام مىگیرد. این صحبت دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من مىخواستند که تهاجم فرهنگى را نشان بدهم، من که با چشم خودم کأنه دارم تهاجم فرهنگى را مىبینم، مىتوانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانى نشان هم دادم، اما بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى! گفتند: نه آقا! چنین چیزى وجود ندارد!(53)
بعد که قبول کردند، بهدنبال بحثهاى ذهنى رفتند!
بعضى اینطورىاند؛ چشمشان را روى هم مىگذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگى نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگى هست، بهدنبال بحثهاى ذهنى رفتند! «تهاجم یعنى چه؟»، «فرهنگ یعنى چه؟»، «فرهنگى چه چیزهایى را شامل مىشود و چه چیزهایى را شامل نمىشود؟». ما به اینها چه کار داریم؟!(54)
بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است
بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. الآن در گزارش آقاى رئیسجمهور، اصلًا اسمى از فرهنگ نیامد یا در اولویتبندىها، این اولویت فداى اولویتهاى دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد که در کوتاهى وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر. واقعاً مسأله فرهنگ را دستکم نگیرید.(55)
دستگاههاى فرهنگى! کالاى فرهنگى تولیدى ما رسا نیست
کالاهاى فرهنگىِ تولیدى ما رسا نیست. با اینکه ما هنرمند خوب داریم، نویسنده خوب داریم، بازیگر خوب داریم، اما نمایش متناسب با خواستههاى فرهنگىمان کم بهوجود مىآید. اشکال، اشکال واردى است، من هم این اشکال را دارم؛ هم به صدا و سیما، هم به وزارت ارشاد، هم به سازمان تبلیغات و حوزه هنرى. ما با اینها نشست و برخاست هم داریم. من مىنشینم بحث مىکنم، استدلال مىکنم، یعنى کارى که بعضى از مسؤولین اجرایى باید بکنند، متأسفانه من ناچار خودم اینکار را بر عهده مىگیرم.(56)
در دولت به کار فرهنگى اهتمام ورزیده مىشود
یکى دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسأله فرهنگى از دستگاه دولتى یک گلهاى کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس مىکند که در دولت به کار فرهنگى اهتمام ورزیده مىشود؛ بودجههاى فرهنگىِ بزرگ و کلان و در واقع کارهاى گوناگون و تکرار مسائل فرهنگى و اینها خوب است، انسان این اهتمام را مشاهده مىکند، خرسند مىشود.(57)
از نحوه مصرف و جذب رقم کلان سنگین بودجه فرهنگى نگران شدم
اوایل امسال یا پارسال بود - یادم نیست- که وقتى راجع به همین بودجه فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئیسجمهور گفتم که من وقتى شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگى را تصویب کردید، از نحوه مصرف و جذب آن نگران شدم، با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتىکه بودجه فرهنگى زیاد مىشود. مدیران ما دوست دارند که بودجهاى که به آنها داده مىشود، جذب کنند، چون مىدانند که اگر امسال جذب نکردند، سال دیگر خبرى نیست، لذا ناچارند جذب کنند.(58)
اولویت فرهنگى، آبادکردن کاروانسراى شاه عباسى بوده؟!
در بعضى از آن دورههاى قبل مىخواستند کار فرهنگى بکنند، گفتند بودجه فرهنگى؛ بنا کردند کاروانسراهاى شاه عباسىِ بین راه را بهعنوان کار فرهنگى، آبادکردن! بله، آبادکردن کاروانسراى شاه عباسى چیز خوبى است، اثر باستانى هم هست، اما آیا کار اولویتدار فرهنگى ما همین است؟ در مقابل این حرکت فرهنگى و این تهاجم عظیم فرهنگى که مىخواهند روح انقلاب را، روح استقلال را، روح دین را از ما بگیرند، اولویت فرهنگى ما این است که برویم حالا فرضاً کاروانسراى شاه عباسى را آباد کنیم؟! این یعنى اشتباهکردن در تشخیص آن قلمِ کار فرهنگى؛ این یک اشکال است.(59)
هفده هجده سال قبل، پیغام دادم، توجهى نشد
یکى از چیزهایى که من به جد توصیه مىکنم، پرهیز از ابتذال در کارهاى فرهنگى و هنرى است. مراقب باشید. من نمونههایى از این مسأله را سراغ دارم. البته نه حالا، حدود هفده هجده سال قبل. من همانموقع اطلاع پیدا کردم که یک مجموعه دانشجویى در دانشگاه، در بعضى از مراسمشان رگههایى از ابتذال وجود دارد. همانوقت به آنها پیغام دادم - با ما هم بىارتباط نبودند - توجهى نشد. بعد هم دنبالههاى خوبى پیدا نکرد.(60)
غفلت از تهاجم فرهنگى، جزو گناهان و نقاط ضعف ما مسؤولان است
نقاط ضعف ما، هم در زمینههاى اقتصادى است، هم در زمینههاى فرهنگى است. ما خطاها داشتیم، ضعفها داشتیم، بر بعضى از چالشها نتوانستیم غلبه کنیم؛ این واقعیتى است. حتّى در همان تهدیدهایى که مستقیماً از طرف دشمن هست، اگر ما ضربهاى خوردیم، تقصیر خود ما است، کوتاهىهاى خود ما است. غفلت از روحیه جهادى و ایثار، غفلت از تهاجم فرهنگى دشمن، غفلت از در کمین بودن دشمن، غفلت از نفوذ دشمن در فضاى رسانهاى کشور، بىمبالاتى نسبت به حفظ بیتالمال؛ اینها گناهان ما است، اینها نقاط ضعف ما است.(61)
در مقابله با تباهشدن جوانان توسط دشمن، مقابله درستى نداشتیم
چند سال پیش من در یکى از مجلات آمریکایى دیدم که مصلحینى در آنجا پیشنهاد کرده بودند که این فیلمهاى رائجِ غالبِ هالیوودى را که در آنها یا شهوت بود یا خشونت، یواش یواش کم کنند و فیلمهاى خانوادگى، فیلمهاى معصومانه و نجیبانه را رائج کنند. آنها به فکرند، حالا ما تازه از آنها یاد گرفتهایم! عدم مقابله درست و منطقى با تباهکردن نسل جوان، یکى دیگر از مشکلات ما است. یک نقشه، تباهکردن نسل جوان است. ما در این خصوص تا حالا مقابله درستى نداشتهایم و موفق نشدهایم.(62)
1) 7/9/1368
2) 21/9/1368
3) 23/5/1370
4) 2/7/1370
5) 25/6/1370
6) 22/4/1371
7) همان
8) 24/11/1372
9) 14/9/1375
10) 7/2/1377
11) همان
12) 5/3/1378
13) 23/9/1378
14) همان
15) همان
16) 19/4/1379
17) 11/5/1380
18) 10/6/1380
19) 7/4/1382
20) 21/11/1382
21) 23/8/1382
22) 6/6/1385
23) 4/6/1386
24) 8/6/1389
25) 19/5/1390
26) 6/6/1390
27) کار فرهنگى
28) 6/6/1390
29) 2/6/1391
30) همان
31) 12/10/1368
32) همان
33) 14/9/1369
34) 19/9/1369
35) همان
36) 23/5/1370
37) 15/2/1372
38) 22/4/1373
39) 4/11/1376
40) 12/6/1377
41) 23/9/1378
42) همان
43) همان
44) همان
45) همان
46) همان
47) 19/4/1379
48) همان
49) 6/7/1379
50) 9/12/1379
51) همان
52) 28/2/1383
53) 18/8/1385
54) همان
55) 4/6/1386
56) 31/5/1389
57) 8/6/1389
58) همان
59) همان
60) 19/5/1390
61) همان
62) 16/5/1390