به گزارش تسنیم، صنعت موسیقی، صنعتی چند
میلیارد دلاری است که سه شرکت بزرگ «سونی»، «وارمر» و «یونیورسال» بر آن
تسلط دارند. مهمترین هدف برای شرکتهای بزرگ این است که نوع موسیقی مورد
علاقه مردم را خودشان تعیین کنند. مطالعات اخیر نشان میدهد که شرکتهای
بزرگ، برای تاثیرگذاری بیشتر، محصولات و خدمات خود را در برنامههای
تلویزیونی که مخصوص کودکان است، تبلیغ میکنند. این شرکتهای بزرگ هرگز به
گروههایی که براساس سیاستهای آنها پیش نروند؛ بها نمیدهند.
چند سؤال اساسی در دنیای موسیقی در عرصه
جهانی مطرح است: «چرا برخی کارشناسان بینالمللی عنوان میکنند که تعدادی
از خوانندههای موسیقی هیپهاپ برای رژیم اسرائیل به کابوس تبدیل شدهاند؟
چرا برخی از خوانندههای موسیقی هیپهاپ مجبورند که به صورت زیرزمینی به
کارشان ادامه دهند و هیچ نام و نشانی از آنها در میان رسانههای قدرتمند
جهان وجود ندارد؟»
هنرمندان زیرزمینی زیادی در عرصه موسیقی
«هیپهاپ» وجود دارند که برخی نخبگان شرکتی و سیاسی علاقهای به شناخته
شدن آنها ندارند. بازیگران اصلی صنعت موسیقی بر این باور بودند که موسیقی
پاپ و هیپ هاپ، هوس و علاقه ای زود گذر است که از یادها میرود، اما این سک
سؤال اساسی است که دلیل همسو شدن بسیاری از جوانها و علاقهمندان به
موسیقی، با این جریان چیست؟ آیا هیپهاپ به دلیل پیامهای مبهم رانده شده
است؟
جی وودسون، موسس مجمع سیاسی هیپهاپ
ملی، در پاسخ به این سوال که چرا صنعت سرگرمی به موسیقی هیپهاپ
نمیپردازد؟ میگوید: اقتصاد سیاسی ما بر پایه سود و زیان شرکتهای بزرگ
است. موسیقی هیپ هاپ، پیامها و تصاویر مبهمی را از زندگی سیاه پوستان،
همچون مادی گرایی، مرگ، خشونت، نفرت از زن و پیامهای دیگری از این دست،
میآفریند که مورد حمایت تماشاگران نیستند، چرا که از نظر زیبایی شناسی هیچ
فایدهای برای مصرف کنندگان ندارند. در همین باره و در سال 1995 راجر ابرت
مینویسد: رپ در محافل سفید پوستان از وجهه بدی برخوردار است. بسیاری بر
این باورند که موسیقی رپ در بر گیرنده الفاظ مستهجن، خشن، ضد سفید پوست و
توهین آمیز نسبت به زنان است؛ در حقیقت برخی از این الفاظ همین گونهاند.
اما بیشتر آنها اینگونه نیستند. این در حالیست که بسیاری از سفید پوستان
اهمیتی نمیدهند. آنها صدای سیاه پوستان را ناخشنود و نا هماهنگ میدانند.
با این حال رپ اکنون همان نقشی را بازی میکند که باب دیلن در سال 1960
بازی میکرد. رپ آرزوها و خشمهای یک نسل را بیان میکند و قسمت اعظم آن در
قالب نوشتههای رسا موجود است. اما افراد زیادی با این نگاه و این حرفها
مخافلند. علت مخالفت این افراد با این موسیقی و این موسیقیدانان را چیز
دیگری میدانند.
انحصار مسیر امواج در آسمان امریکا/تهدید رسانهها برای جلوگیری از ارائه استعداد هنرمندان
مسیرهای هوایی( آنتن تلویزیون و رادیو)
متعلق به افرادی هستند که از کمیسیون ارتباطات فدرال مجوز دارند. براساس
قانونی که در نیمههای دهه 90 از سوی بیل کلینتون به تصویب رسید،
محدودیتهایی در مالکیت رسانهها به وجود آمد. شرکتهای رسانهای بزرگ،
رسانههای کوچک را خریداری کردند. از این رو ایستگاههای رادیویی محلی و
برنامههای تلویزیونی در خدمت این شرکتهای بزرگ قرار گرفتند. در راستای
همین محدودیتها، شرکتهای بزرگ رسانهای، تنها مجرای پخش پکیجهای بی ارزش
موسیقی شدند. هنرمندان بسیاری وجود دارند که در عرصه موسیقی هیپهاپ
فعالیت میکنند اما مجبورند کارشان را زیرزمینی ادامه دهند. که از آن جمله
می توان کامن، فلوبوتس، دد پرز و ربل دیاز را نام برد.
کولی هنرمند هیپ هاپ، و عضو سابق شاعران
سمی است که مقیم انگلستان بوده و سفرهایی با اهداف ضد جنگ و بشردوستانه به
اقصی نقاط دنیا داشته است. او سال گذشته، اعلا م کرد که به منظور ادامه
تحصیل، از عرصه موسیقی خداحافظی میکند. او خوانندهای است که به راحتی از
دیگر خوانندگان جریان اصلی رپ تمیز داده میشود. از آثار او می توان
«شنونده عزیز» و کلیپ های «مبارزه» و «بدون سانسور» را نام برد. او سفر دور
دنیایی به همراه لوپ فیاسکو داشته است. او یکی از افراد تاثیرگذار در عرصه
موسیقی زیرزمینی است و یکی از پیشگامان به کار گیری موسیقی رپ برای اطلاع
رسانی و آموزش بوده است. جالب این که رسانههای جریان اصلی، نامی از او
نمیبرند، در عوض موسیقیهایی از افرادی همچون کانی وست، جی زی و اسنوپ داگ
پخش میکنند که هیچ معنای عمیقی در پس اشعار این خوانندگان موجود نیست.
موسیقی آنها، افکار جوانان را به نابودی میکشد ولی در رسانههای ایالات
متحده، انگلیس و اسرائیل، لوکی نقد میشود.
روزنامه انگلیسی کرونیکل آنلاین یهود،
در مقاله 2911 خود به تشریح گفت که چگونه لوکی و دیگر هنرمندان از قبیل
الویس کاستلو به «کابوس بالقوه» برای اسرائیل تبدیل شدهاند. این دو هنرمند
از طریق واقعهای که از سوی کمپین همبستگی فلسطین سازماندهی شده بود،
جوانان را تحت تاثیر قرار دادند. این برنامه به مناسبت دومین سالگرد عملیات
سرب مذاب و جنگ غزه که هزاران کشته در پی داشت، برنامه ریزی شده بود.
محقق کرونیکل آنلاین یهود که به بررسی
فعالیتهای ضد اسرائیلی پرداخته بود، تاثیرات رو به افزایش هنرمندانی از
قبیل کولی را «کابوس بالقوه» برای اسرائیل خواند و حمایت لوکی از کمپین را
با نتیجه حمله هنرمندانی مانند آنی لنوکس و الویس کاستلو به دولت اسرائیل
مقایسه کرد.
روزنامه کرونیکل یهود با نوشتن این مطلب
که؛ «کولی از ضد صهیونیست بودنش، احساس غرور میکند و اسرائیل را دولتی
تروریستی میداند» کولی را به شدت نقد کرد. شنوندگان موسیقی کولی، او را به
اجرای «فلسطین زنده باد» که در طول جنگهای غزه سروده شده بود، ترغیب
کردند. این موسیقی، اسرائیل را به بمباران بیمارستاها و مساجد متهم کرده و
باراک اوباما و کوکا کولا را نقد کرد.
رقص زشت گلن بک در واکنش به کولی
فاکس نیوز رسانه وابسته به جریان
جمهوریخواه در آمریکا از گلن بک مفسر سیاسی، نویسنده و تهیه کننده
شبکههای تلویزیونی که برای تمسخر کولی و آهنگ «تروریست» او رقصیده بود و
حرکات زشتی انجام داده بود، حمایت کرد. گلن بک، در وب سایت خود
www.glennbeck.com دلیل حرکات زشت خود را چنین توضیح داده است که: در برخی
از مواقع، امکان بیان احساسات با کلمات ممکن نیست. گاهی گلن برای نشان
دادن احساسات خود میگرید؛ به علت مرگ یک جمهوری، تصاویر سانسور شده «نبرد
آلامو»، و یا آخرین کمدی رمانتیک جنیفر ایستون، گلن به گریه میافتد و گاهی
نیز گلن بک برای نشان دادن احساساتش میرقصد و فحاشی میکند.
بازگشت به سؤال ابتدایی:
حال این پرسش مطرح میشود که تحریم
خوانندههای زیرزمینی با چه هدفی انجام شده و آیا حمایت نکردن شرکتهای
جهانی از این خوانندهها یک اتفاق ساده است؟ چه چیزی موجب تمرکز کولی بر
مسائل حقوق بشر شد؟
کولی در مصاحبهای در نشریه «آتشبس» که
یک نشریه سیاسی و فرهنگی مستقل است در پاسخ به این سوال که: چه چیزی الهام
بخش شما در این حرکت بود؟ گفت: در طی سفری که با دوستم به آمریکا داشتم به
این نتیجه رسیدم که علی رغم دست کاری رسانههای جریان اصلی آمریکا،
میلیونها آمریکایی باور ندارند که امنیت ایالات متحده آمریکا وابسته بر
برتری و تسلط جهانی اوست. میلیونها شهروند آمریکایی باور ندارند که بیش از
1000 پایگاه نظامی آمریکایی در سرتاسرجهان، از قبیل ژاپن، کلمبیا و دی یگو
گارسیا، وجود دارد. این شهروندان از طریق رسانههای جریان اصلی به حاشیه
رانده شدهاند، طوری که بقیه مردم جهان به سختی باور میکنند که آنها زنده
هستند.
ماجرای دستگیری یک خواننده در تلآویو
کولی درباره سفرش به تلآویو و بازداشت
شدنش در فرودگاه این شهر از سوی نیروهای امنیتی اسرائیل گفت: رفتن به تل
آویو به علت دو بازداشتی که در فرودگاه بن گوریون تجربه کردهام، برایم
جالب بود. پس از دومین بازداشتم در این فرودگاه که 12 ساعت به طول انجامید
به این نتیجه رسیدم که دولتی که بر پایه بیعدالتی تاسیس شده است، هرگز
نمیتواند احساس امنیت کند. زندگی شهروندان در حال تغییر اسرائیل، پیوسته
با ترس همراه خواهد بود. نیروهای دفاعی اسرائیل، نیروی استعماری متشکل از
نوجوانان نژادپرست هراسانی است که از ترس به سایه خود نیز شلیک میکنند و
بدتر از همه، آنها با پیچیدهترین سلاحهای موجود در زمین که انگلیس و
ایالات متحده امریکا آنها را فراهم کردهاند، تجهیز شدهاند. اسرائیل، دولت
نژادپرست استعماری است که به سرعت در حال گسترش است، و رویای تئودور هرتزل
صهیونیستها همچنان دنبال میشود.
زمانی که کولی به تل آویو رسید، به مدت 9
ساعت در فرودگاه بازداشت بود. بر اساس گزارش www.nme.com کولی به منظور
شرکت در فعالیتهای خیریه به تل آویو سفر کرده بود، تا از این طریق، سرمایه
لازم جهت بازسازی نوار غزه فراهم شود. بنابر گفتههای کولی به سایت فوق،
گذرنامه او 27 فوریه در فرودگاه تل آویو مصادره شد، سپس او مورد استنطاق
قرار گرفته و به مدت 9 ساعت بازداشت شد.
اسرائیل متشکل از نژادپرستانی است که از ترس به سایه خود شلیک میکنند
کولی حادثه را بدین صورت شرح داد که به
محض پیاده شدن از هواپیما، مردی که هیچ لباس فرمی نداشت ولی مجهز به
سلاحهای بسیاری بود، من را دستگیر و مورد بازجویی قرار داد. پرسش او این
بود که چرا به اسرائیل سفر کردهام. پس از کنترل کردن پاسپورت انگلیسی من،
آن را مصادره و من را بازداشت کردند. در طول این مدت، در مورد جنبههای
متفاوت زندگی شخصیام، هدف سفرم و اصلیت والدینم و... بازجویی شدم. در
پایان تهمت دروغگویی به من زده شد و در معرض بازیهای روانی پارانوئید پلیس
اسرائیل قرار گرفتم. با علم به اینکه آنچه در اسرائیل برای من رخ داد،
تنها درصد ناچیزی از مشکلات روزانه مردم بیچاره فلسطین بود، تجربه تلخ تل
آویو اهمیتی برای من نداشت.
کولی و بسیاری از خوانندگان موسیقی رپ،
در جهان موسیقی و حتی در میان پیروان رسانههای جریان اصلی، بحث برانگیز
هستند. برخی از مردم شیوه موسیقی کولی را نمیپسندند. افراد متفاوت، سلایق و
علایق متفاوتی دارند. تفاوت سلیقهها منطقی است.
بسیاری از موسیقیهای رپ ریشه در
محلههای فقیر دارد، و در مورد «زندگی در محلههای یهودی نشین» میخوانند.
بسیاری نیز آهنگهای رپی درمورد زندان، پول و مواد مخدر میسازند. براساس
گفته دکتر کارولین وست، استادیار روانشناسی و بررسی پیشگیری از خشونت در
دانشگاه واشنگتن؛ آنچه در سالهای اخیر تغییر کرده، توجه بیشتر موسیقی هیپ
هاپ به مسائل جنسی است. هیپهاپ، در ابتدا در جایگاه یک موسیقی انقلابی
آغاز به کار کرد. خوانندگان رپ یک دستور کار تجاری را در صنعت موسیقی ترویج
دادهاند، صنعتی که میتواند بر ذهن جوانان نفوذ داشته باشد. موسیقی رپ
کولی، در مورد مسائلی است که برای زندگی بشر موثر باشد. او بر آن بود که
تغییراتی را در جامعه به وجود آورد.
باز هم این پرسش مطرح میشود که چرا
رسانههای جریان اصلی و صنعت موسیقی، کولی را نقد میکنند؟ چرا روزنامه
کرونیکل یهود، او و دیگر موسیقیدانهای فهیم را «کابوس بالقوه» میخواند؟
آیا موسیقی کولی، جوانان را به ایجاد تغییرات تحریک میکند؟
رپ کولی چه فرقی با موسیقیهای رپ دیگر دارد؟
هدف رسانههای جریان اصلی و صنعت
موسیقی، علاقهمندسازی جوانان به موضوعات پست و بی اهمیت است. آنها مایلند
که جوانان از خوانندگان رپِ غیر الهام بخش پیروی کنند. برخی از برندهای
مشهور از خوانندگان موسیقیهای رپ، به عنوان یک وسیله تبلیغاتی استفاده
میکنند. آنها از خوانندگان رپ برای تضعیف روحیه مردم ناآگاه سود
میجویند. آیا دوستداران موسیقی رپ، که از رسانههای جریان اصلی پیروی
میکنند، کولی را میشناسند؟ اگر مخاطبان این رسانهها کولی را نشناسند،
بدون شک دولت اسرائیل به خوبی او را میشناسد.
کدام موسیقی هیپهاپ، جوانان را به سوی «افول» سوق میدهد؟
موسیقی هیپ هاپ تحت کنترل شرکتهای بزرگ
جهانی هستند، و به شکل کالای انحصاری شرکتهای بزرگ به کار برده میشوند.
خواننده «سی لو» در مورد چگونگی و چرایی نفوذ شرکتهای بزرگ در موسیقی هیپ
هاپ اظهار نظر کرده است. او در مصاحبه ای با «دیلی بیست» در مورد وضعیت
فعلی موسیقی هیپ هاپ و دستور کار شرکتهای بزرگ برای کنترل هیپهاپ چنین
گفت: شباهت و وابستگی زیادی میان اجرای موسیقی و نمایش موسیقی وجود دارد.
ابتدا نتهای موسیقی را بر روی کاغذ آورده، به استودیو رفته و آن را ضبط
میکنیم، سپس مجدداً احساسات خود را بر روی سن به نمایش میگذاریم. در
گذشته، مسیری مشخص برای آن تعیین شده بود، گروه خاصی هیپ هاپ را به اجرا در
میآوردند. ولی هم اکنون، هیپ هاپ به یک موسیقی همگانی تبدیل شده است؛
برای ورود به آن، نیازمند صلاحیت و شرایط خاصی نیستید. سطح ورود به این
عرصه پائین آمده و به یک موسیقی یکنواخت تبدیل شده است. تنها چیزی که به آن
نیاز دارید، هم قافیه کردن «بیم» و «سیم» است و در این صورت، شما یک
خواننده رپ خواهید بود. مسئولین امر تلاشهای بسیاری در جهت ضعیف کردن و به
استعمار گرفتن این موسیقی کردهاند. به نظر من، هم اکنون موسیقی هیپهاپ،
جوانان را به سوی «افول» سوق می دهد. شاید این افراد، از دستور کار و
چگونگی اجرای آن ناآگاه هستند، ولی اگر چنین نباشد، شرم آور است.
این نکته که شرکتهای بزرگ از طریق
موسیقی جوانان را به استعمار گرفتهاند و آنها را به افول کشیدهاند و
زنان را در مسیری غلط هدایت میکنند، کاملا صحیح است. کولی از جمله
خوانندگانی است که شرکتهای بزرگ از شنیده شدن آثارش جلوگیری به عمل
میآورند. بار دیگر این پرسش را مطرح میکنیم که چرا صنعت موسیقی، باعث
زیرزمینی باقی ماندن موسیقی هیپهاپ شده است؟
حقیقت پشت پرده این ماجرا این است که
صنعت موسیقی، جوانان سراسر جهان را به گوش کردن موسیقیهای خاص محدود کرده
است. آنها افکار و عقاید جوانان و حتی بزرگسالان را در دست گرفتهاند و
برای همین باید از منظر دولتهایی که سیاستهایی همسو با رژیم اسرائیل
دارند دور بمانند.