در آستانه ی 16 روز آذر روز دانشجو قرار گرفته ایم و باز هم برخی جریانات
تندرو مدعی اصلاح طلبی در تلاش هستند تا با سوء استفاده از این روز بزرگ،
آن را مصادره به مطلوب کرده و البته معدود فریب خوردگان همراهشان را تنها
به هیاهو و غوغاسالاری تشویق کنند.
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی "خیبرآنلاین"،
در سال های قدرت نشینی افراطیون به اصطلاح اصلاح طلب، همه ساله در ایام 16
آذر با نعل وارونه زدن به اصل ماجرا، عده ای در تلاش بودند تا دانشجویان
را در برابر نظام به صف کنند و از محیط دانشگاه به عنوان یک پاتوق سیاسی
ضدنظام بهره برداری کنند.
براساس این گزارش، اگرچه تلاش های گسترده
ای را سازماندهی کردند و برخی افراد را نیز فریفته و با خود همراه ساختند
اما در نهایت آنچه اتفاق افتاد این بود که دانشگاه و دانشجو، که عزت خود را
در انقلاب اسلامی بازیافته بود، هرگز از آن جدا نشد و مستحکمتر از قبل پای
کار انقلاب آمد.
این روزها، با نفوذ مجدد برخی اصحاب فتنه به محیط
دانشگاهی و به جهت انتصاب های پرحاشیه ی وزیر علوم، از چند روز گذشته باز
هم طبل توخالی تندروها به صدا در آمد و سعی در مشوه نمودن فضای دانشگاه
نمود. آنان، به خیال خام خود که دانشجویان را می توانند با ساز فالش گونه ی
خود همراه کنند، در رسانه های زنجیره ای و اجاره ای تلاش کردند تا با درج
اخبار مثلا هیجانی و پرسروصدا، 16 آذری متفاوت از چند سال اخیر را تدارک
ببینند.
حتی
در راستای عادی سازی برخی مسایل، خبر از حضور یکی از سران فتنه (محمد
خاتمی) به دانشگاه را منتشر کردند و برای این پروژه، اخبار دروغ بسیاری را
به مخاطبانشان ارایه کردند.
اما سوالی که همیشه افکار عمومی جویای
پاسخ آن بوده و حضرات پرمدعا تاکنون پاسخی برای آن ارایه نکرده اند این است
اولا چرا 16 آذر روز دانشجو نام گرفت و ثانیا چرا تندروهای موسوم به اصلاح
طلب، دانشگاه و دانشجو را آگاه و بیدار نمی خواهند و تنها دانشگاه مورد
پسند آنها، دانشگاهی جنجالی، احساسی و صرف سیاسی آن هم در راستای تفکرات
مسموم آنهاست؟!
حال، که قلم به دستان اجاره ای نمی خواهند برای سوال
ترکیبی فوق پاسخی ارایه نمایند و یا شاید پاسخ محکمه پسندی در چنته
ندارند، به اختصار به شرح آنها می پردازیم.
اولا؛ 16 آذر، روز
مبارزه دانشجویان با کودتای مستکبران جهانی در داخل ایران عزیز است. در سال
1332، چندماه پس از کودتای آمریکایی- انگلیسی 28 مرداد، در آذرماه
دانشجویان با برگزاری تجمعات و اعتراضات گسترده به این کودتای تحت حمایت
استکبار جهانی اعتراض کردند.
همزمان با افزایش حجم اعتراضات، در
صحنه ی سیاسی خبر داده شد که قرار است نیکسون، معاون رییس جمهور آمریکا، به
ایران بیاید و به افتخار آن پیروزی سیاه آمریکا بر ملت ایران، به او "دکترای حقوق" تقدیم کنند! همزمان، انگلیس نیز اعلام کرد که می خواهد برای ایران کاردار بفرستد.
در
داخل، به گارد دستور می دهند که در زمان حضور نیکسون آمریکایی در دانشگاه،
صدای اعتراضی نباید بلند شود و اینچنین بود که در روز 16 آذر، گادر مسلح و
وحشی وارد دانشگاه تهران می شود در جریان درگیری با دانشجویان، حداقل 3
نفر از انان به شهادت می رسند و طبق برنامه ریزی قبلی، نیکسون آمریکایی نیز
در ایران دکترای حقوق افتخاری جایزه می گیرد!
همانگونه که مشاهده
می شود، در واقع 16 آذر یک روز کاملا ضداستکباری و ضدآمریکایی است حال، آیا
تندروهایی که دیروز و امروز، دل در گرو شیطان بزرگ سپرده اند، می توانند
افراد مناسبی برای بزرگداشت این روز باشند؟ چرا آنان به دانشجویان دروغ می
گویند و در سایه ی روز 16 آذر که به خون قشر فرهیخته ی این مرز و بوم آغشته
است، در پی اهداف شوم وادادگی خود هستند؟
ضمنا، باتوجه به تاریخچه
فوق که ریشه ی اصلی روز 16 آذر است، اصولا این روز، روزی کاملا غیردولتی و
کاملا دانشجویی است. چرا عده ای به شدت می کوشند تا با حضور برخی
دولتمردان، که از قضا طی ایام اخیر برخی اقدامات نابجا را نیز مرتکب شده
اند، اصل ماجرا را وارونه جلوه دهند؟
مردم ایران و به ویژه
دانشجویان از حقوق و حقوقدانی که رشته ی دلش به آمریکا وصل است، خاطره ی
خوشی ندارند چون ریشه ی خونریزی جوانانش در 16 آذر 1332 را در اهدای همان
دکترای حقوق به نیکسون آمریکایی می دانند.
و حالا، پاسخی مختصر برای
قسمت دوم سوال مطرح شده، که چرا تندروهای موسوم به اصلاح طلب تنها دانشجوی
غوغاسالار و جنجالی را می پسندند نه دانشجوی آگاه و بیدار را؟
قطعا
یکی از ویژگی های مهم و حیاتی دانشجویان، روحیه ی نقادی، پرسشگری و
هیجانات خاص این ایام است که از قضا از نکات مثبت قشر دانشجو محسوب می شود.
اصولا اگر ذهن دانشجو پرسشگر نباشد و نخواهد از مسایل مختلف به اصطلاح سر
در بیاورد، دیگر هیچ رشد و شکوفایی در این محیط علمی شکل نمی گیرد اما
متاسفانه دیده می شود که برخی مسندنشینان قدرت، درصددند تا این ویژگی مثبت
دانشجویان را به نفع اهداف سیاسی حزب و دسته و باند خود مصرف کنند و دانشجو
را از وظیفه ی اصلی اش بازدارند.
به همین جهت، با مطرح کردن انواع
شبهات و با شارلاتانیزم رسانه ای، ذهن خلاق دانشجو را مشوه کرده و روح
سرشار از انرژی و هیجانات او را به مسیری فرعی رهنمود می کنند.
اگر
نگاهی کمی و کیفی به وضعیت دانشگاه ها داشته باشیم به راحتی مشاهده می کنیم
که هرزمان محیط دانشگاه از جوزدگی و سیاست زدگی فاصله گرفت و تبدیل به یک
محیط آرام علمی شد، کشور با پیشرفت علمی بی نظیری همراه شد اما هرزمان
جریانات تندرو سیاسی درصدد سوءاستفاده از دانشجویان برآمدند و محیط علمی و
مقدس دانشگاه را عرصه ی تاخت و تاز دارودسته ی خود قلمداد کردند، سرعت علمی
کشور به شدت کم شده و به نوعی جلوی پیشرفت ایران عزیز گرفته می شود.
اینکه
چرا مدعیان اصلاحات هرگاه در محیط دانشگاه رخنه کردند، علیرغم شعارهای
رنگارنگشان، همیشه نقش ترمز را در برابر پیشرفت علمی کشور بازی کرده اند،
قصه ی پرغصه ای است که البته ریشه یابی را آن به خود دانشجویان آگاه و
بیدار می سپاریم.
در یک جمعبندی از مطالب فوق، دو نکته استخراج می شود:
1-
اولا اینگونه نیست که همیشه حقوقدان ها منافع ملت ایران را مدنظر قرار
داده باشند که ماجرای نیکسون آمریکایی از جمله ی اینهاست. تنها حقوق دان
هایی مورداعتماد هستند که دل در گرو انقلاب داشته باشند نه همه چیزشان را
در ارتباط با کدخدا بدانند. حقوق دان های انقلابی که توانمندی های داخلی را
بیشتر از خنده های شیطانی خارجی می پسندند که اکثر حقوق دان های ایرانی
دارای چنین روحیه ی قابل تقدیری هستند.
2- 16 آذر روز آگاهی و
بیداری دانشجو برای مبارزه با استکبار جهانی به رهبری آمریکاست که امروزه
برای دانشجو، موثرین راه مبارزه با شیطان بزرگ، جهاد علمی است. عده ای می
خواهند احساسات پاک این قشر جوان و آینده دار را پای منافع حزبی و سیاسی
خود ذبح کنند.