به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، احمد الجربا، رئیس ائتلاف
مخالفان سوریه در سخنان اخیر خود ناخواسته پرده از توطئه ای برداشت که در
سایه سکوت ظاهری و حمایت های واقعی امریکا و غرب از پشتیبانان القاعده قابل
پیش بینی بود.
پس از شکست حمله چندجانبه و غافلگیرانه تروریست های تکفیری به خط مقدم ارتش سوریه در منطقه درعا در
جنوب سوریه، بندر بن سلطان شکست را در عملیاتی که شخصا هدایت آن را بر
عهده داشت تجربه کرد و نخستین یگان ها از تروریست های تازه نفس او که از
خاک اردن به سوریه حمله کرده بودند، تار و مار شدند. این عملیات انتقادها
از مخالفان سوری را که متهم به دزدیدن انقلاب و سپردن کشور به اراذل و
اوباش تکفیری هستند، افزایش داد و گروه های مخالف داخل سوریه بار دیگر،
مخالفان خارج از کشور را به فروختن کشور به ترکیه و عربستان متهم کردند.
احمد الجربا در پاسخ به سوالی درباره دخالت بندر بن سلطان در امور سوریه و
تلاش او برای مسلط شدن تکفیری ها بر این کشور، گفت: اگرچه عربستان از گروه
های مسلحی که در سوریه می جنگند حمایت می کند، اما آنها قصد ندارند بر
سوریه مسلط شوند و باقی بمانند. عربستان می خواهد ارتشی را در خارج از
سوریه تشکیل دهد. جبهه فعلی و اولیه آنها می تواند سوریه باشد، اما هدف
اصلی کشور ما نیست و آنها می خواهند از این ارتش که قرار است به زودی
سازماندهی شود در عراق، لبنان و یمن استفاده کنند.
احمد الجربا، خواسته یا ناخواسته از ارتشی سخن گفته که نیروهای آن را
جنگجویان و انتحاری های سلفی تشکیل می دهند و قرار است به شکل منسجم و
سازماندهی شده، با فرماندهی و رویکرد واحد به جنگ شیعیان فرستاده شوند.
برخی روزنامه نگاران عرب معتقدند احمد الجربا یک سیاستمدار است و لااقل
آنقدر ذکاوت دارد که چنین طرحی را ناخواسته افشا نکند. او به عمد ازین نقشه
سخن گفته تا به کشورهای منطقه هشدار دهد. جربا می داند که اگر این ارتش
قدرت بگیرد و بر سوریه مسلط شود، دیگر نه تنها جایی برای او در کشورش
نخواهد بود، بلکه ممکن است او و سایر چهره های مطرح سوریه را نیز از سر راه
بردارند.
این وضعیت الجربا را، اردنی ها مدت هاست تجربه می کنند. آنها دو سال است
میزبان افسران سیا، تفنگداران نیروی دریایی امریکا و تیم بندربن سلطان در
قرارگاه های غرب اردن هستند و ناچارند زیر پا گذاشته شدن سیادت کشورشان را
تحمل کنند. افسران اردنی اگرچه نمی توانند مقابل زورگویی میهمانان خود
بایستند، ولی به دفعات، همسایگان خود، به ویژه سوریه را در جریان نقشه های
این اتاق جنگ گذاشته اند.
کارشناسان غربی معتقدند بدون افشاگری احمد الجربا نیز خبر تشکیل این ارتش
منتشر می شد؛ بندر بن سلطان، نه تنها از مطرح شدن چنین اخباری شرم و هراس
ندارد، بلکه بر اساس شخصیت و سیاست بدوی خاندان سعودی، به داشتن این اسلحه
کثیف افتخار هم می کند.
عربستان به امریکا و فرانسه، به عنوان نماینده غرب اطمینان داده که این اسلحه کثیف خطری برای منافع آنها و اسرائیل نخواهد داشت.
بندر بن سلطان و رابرت فورد، نماینده امریکا در امور سوریه می خواهند خطر
کنترل ناپذیری مجموعه های داعش، جبهه النصره، لوا توحید، احرار الشام یا هر
گروه و یگان دیگر را با گ
ردآوردن آنها زیر یک پرچم مرتفع سازند.
رابرت فورد هفته پیش موفق شد گروه های نزدیک به ترکیه را متحد سازد و
بندر، کار دشواری برای فراخواندن سایر گروه های تروریستی ندارد.
این اسلحه، که قرار است در گام نخست 50 هزار و سپس 250 هزار جنگجو را شامل
شود، می تواند اهرم موثری در مقابل قدرت روز افزون جبهه ای موسوم به هلال
شیعی باشد و امنیت اسرائیل را تضمین کند.
امریکا و غرب در شرایط فعلی لااقل به آزمودن این طرح رضایت دارند و هزینه
ای نیز نمی پردازند. سنگین ترین مامورت امریکا، به تعویق انداختن نشست ژنو 2
است و در نخستین گام باید نشست 22 ژانویه را تبدیل به نشستی مقدماتی و کلی
کرده و تاریخ دیگری، حداقل تا یک سال دیگر، برای نشست بعدی تعیین کند.
عربستان تضمین کرده که ماهیانه یک میلیارد دلار به دولت نظامی مصر کمک کند
و در ازای آن، افسران مصری آموزش جنگجویان را بر عهده بگیرند. به اردن نیز
بخاطر همکاری و در اختیار گذاشتن پایگاه هایی در مناطق غربی این کشور،
همین مقدار کمک مالی اعطا می شود.
ناظران غربی و عربی منطقه، در این زمینه اشتراک نظر دارند که "عربستان
تصمیم گرفته شیعیان را بکشد و هرگز این هدف را تغییر نمی دهد. آنها می
خواهند حقارتی را که در سال های اخیر، در سایه اقتدار شیعیان، به ویژه
قهرمانی های حزب الله تحمل کردند، با فعال تر کردن اسلحه کثیف خود تلافی
کنند. آنها از این که به رهبری تروریست های وحشی متهم شوند، نه می ترسند و
نه خجالت می کشند، هرچقدر هم که اوضاع منطقه و جهان تغییر کند؛ سیاست
عربستان مبتنی بر طرز فکر منجمد و بدوی بنیانگذاران آل سعود است و می
خواهند به هر قیمتی که شده، سری در میان سرها بلند کنند.