به گزارش 598، حمید داوود آبادی در وبلاگ خاطرات جبهه آورده است: در مقطع
زمانی سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶ توفیقی دست داد تا به خواست حجة الاسلام «روح الله
حسینیان» رئیس «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» و مدیر مسئول «فصلنامه ۱۵
خرداد»، سردبیری آن مجله را برعهده بگیرم.
۱۵ خرداد مجلهای تخصصی
بود ویژه اسناد انقلاب اسلامی که با تکیه بر اسناد مکتوب، صوتی و تصویری
موجود در آرشیو عظیم مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چهار شماره در سال منتشر
میشد.
یکی از بخشهای مهم مجله، خاطرات شخصیتهای مملکتی بود که
سالها قبل توسط حجه الاسلام والمسلمین «سید حمید روحانی» رئیس سابق مرکز
اسناد، با همت بالا و زحمت بسیار زیاد، ثبت و ضبط شده بودند.
یکی از
بستههای ویژه، خاطرات حجه الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی بود که سال
۱۳۶۴ در بحبوحه حوادث انقلاب اسلامی، در آنجا ثبت و ضبط شده بود؛ البته با
توجه به شدت حوادث و موضعگیریهای مختلف افراد و جریانها!
آن
خاطرات که به لحاظ تاریخی و استنادی ارزش بالایی داشتند و دارند!، به همت
یکی از کارشناسان زبده تاریخ و فرهنگ (که شاید راضی نباشد نامش را بیاورم)
بررسی شد و قابل انتشار دانسته شد.
آقای حسینیان، برای هر شماره
مجله، بخشی از خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی را تحویل بنده میداد که بدون
هرگونه دستکاری، ویرایش یا حذف و اضافه، در مجله منتشر میکردم که با
استقبال خوبی هم روبه رو میشد.
نخستین بخش مصاحبهها که به تولد و
اوضاع خانوادگی میپرداخت، با عنوان «خاطرات حجة الاسلام والمسلمین هاشمی
رفسنجانی» در شماره ۲۱ بهار ۱۳۷۵، دومین بخش در شماره ۲۲ تابستان ۱۳۷۵ و
آخرین بخش از خاطرات ایشان نیز در شماره ۲۳ پاییز ۱۳۷۵ مجله ۱۵ خرداد منتشر
شد؛ همچنین توضیحات عدم انتشار خاطرات آقای هاشمی و نامه محسن هاشمی، در
شماره ۲۴ مجله، زمستان ۱۳۷۵ منتشر شد.
قرار بر آن بود تا متن کامل
خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی که سرشار بود از ناگفتههای قبل و بعد از
پیروزی انقلاب اسلامی، به خصوص موضع گیریهای افراد و جناحهای مختلف در
برابر حوادث متفاوت، در کتابی مستقل منتشر شود.
یکی از روزها، برحسب
اتفاق، آقای حسینیان در مجلسی آقای «محسن هاشمی رفسنجانی» را دید و گفت
که قصد داریم کتاب خاطرات پدر جنابعالی، آقای هاشمی را منتشر کنیم. محسن
هاشمی که اخیرا مسئول ثبت و انتشار آثار پدرش شده بود، از این خبر ناراحت
شد و اعلام کرد که به هیچ وجه چنین کاری انجام نشود؛ حتی نامهای هم خطاب
به مرکز اسناد زد و خواست که خاطرات پدرش در مجله ۱۵ خرداد هم چاپ نشود.
آقای
حسینیان با کمک کارشناس یاد شده، دستی بر سر و روی خاطرات آقای هاشمی
کشیدند و خلاصه آن را که بسیار صریح و حتی در جاهایی علیه برخی افراد تند
هم بود، تلطیف! کرده و خدمت آقا محسن فرستادند که ایشان حتی اجازه انتشار
آن خاطرات پاستوریزه شده را هم نداد!
آقا محسن نامهای به مرکز فکس
کرد و آقای حسینیان هم که مدیر مسئول مجله بود، زیر آن برای بنده پاراف کرد
که از انتشار خاطرات آقای هاشمی خودداری شود.
همه اینها را گفتم تا
به این برسم که: بعدها که خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی در قالب کتب مختلف
توسط فرزند ایشان آقای محسن هاشمی منتشر شد، برای من یکی خیلی عجیب و جالب
آمد! هم لحن و هم شیوه نگارش خاطرات (ظاهرا در قالب یادداشتهای روزانه)، با
آنچه در مجله منتشر می شد، برایم متفاوت آمد و از آن صراحت بیان نمودی
ندیدم!
حالا اینکه باید کدام را مورد استناد قرار داد، الله اعلم! این هم متن نامه آقای محسن هاشمی و پاراف آقای حسینیان:
بسمه تعالی
دفتر رئیس جمهور
رئیس دفتر
شماره ۱۱/۹۲۴۰۵۴ تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۷۵
جناب آقای حسینیان
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
با سلام
پیرو
مذاکرات تلفنی مقتضی است دستور فرمایید از ادامه چاپ خاطرات حضرت آیت الله
هاشمی رفسنجانی در فصلنامه ۱۵ خرداد بدون هماهنگی با این دفتر خودداری
گردد.
محسن هاشمی
بسمه تعالی
جناب آقای داوودآبادی
ضمن
خودداری از چاپ این شماره خاطره یک نسخه از خاطرات آماده شده را به دفتر
جناب آقای مهندس محسن هاشمی ارسال نمایید و اجازه چاپ بگیرید. از حرفهای
آنها بدست آوردم دیگر نمیخواهند اجازه چاپ بدهند. اگر پاسخ مثبت نیامد
موضوع به شکل زیر به اطلاع خوانندگان برسد:
خاطرات حضرت حجه الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی
در حالیکه خاطرات معظم له (را) آماده چاپ کرده بودیم نامه ذیل به مرکز رسید:
گرچه
این خبر برای مجله یک واقعه غم انگیز بوده و محروم شدن مجله از زندگینامه
بزرگ مردی که زوایای حیاتش مبارزه و جهاد است و گوشه گوشه زندگی پربارش
ورقی از تاریخ عظمت انقلاب اسلامی است، برای مجله غم انگیز بود خبری دیگر
نسیم آرامش را بر روح غمناکمان وزیدن گرفت و آن اینکه: خاطرات معظم له توسط
دفتر جناب آقای مهندس هاشمی در دو دوره قبل و بعد از انقلاب تنظیم شده است
و به زودی در دسترس مشتاقان قرار خواهد گرفت.
البته خاطرات تاریخ
ساز این مجاهد بزرگ آماده شده است که پژوهشگران میتوانند با مراجعه به این
مرکز بعنوان یک منبع مستند استفاده کنند. ما هم به سهم خود تلاش میکنیم
تا اجازه دهند این سند تاریخی را در اختیار جامعه قرار دهیم.