به گزارش 598 به نقل از رجانیوز ، هفته نامه آسمان در اخرین شماره خود با اشاره به توافق هسته ای میان ایران و 1+5 اقدام ظریف در امضای این توافقنامه را همانند اقدام مصدق در ملی کردن صنعت نفت ارزیابی کرد و دولت روحانی را ادامه دهنده راه دولت مصدق نامید. در بخشی از سرمقاله این هفته نامه آمده است:
دو رويداد در تاريخ ديپلماسي ايران بيشتر به چشم آمده است. دو رويدادي كه با جنگ يا انقلاب همراه نبود و در مسير صلح روي داد: اول مذاكرات ملي شدن صنعت نفت ايران و دوم مذاكرات دستيابي ايران به انرژي هستهاي. اول در دورهي دكتر محمد مصدق و وزير خارجهاش دكتر حسين فاطمي و دوم در دوره دكتر حسن روحاني و وزير خارجهاش دكتر محمدجواد ظريف. در اين دو دوره برخلاف ادوار گذشته سياست خارجي، كالاي اصلي در عرصه سياست عمومي بوده است يعني افكار عمومي بيش از هميشه به نتايج مذاكرات توجه داشتند و كليد حل معضلات خود را نه از نظاميان كه از سياسيون به خصوص ديپلماتها و حقوقدانان ميخواستند.
در بخش دیگری از این سرمقاله آمده است : دولت روحاني و ديپلماسي ظريف با دولت و ديپلماسي مصدق نسبتي تاريخي دارند. از يك ريشه هستند اما يكي نيستند. تداوم راه مصدق هستند اما تكرار راه مصدق نيستند. از تجربه مصدق درس گرفتهاند و از يك سوراخ دو بار گزيده نميشوند. ميراثي كه از آنان بر جاي خواهد ماند يا رعايت هر سه اصل بهبودخواهي در اقتصاد، ديپلماسي و حقوق شهروندي است يا هيچ كدام از آنها. (اینجا)
اما نکته قابل تامل آنکه همزمان با ذوق زدگی رسانه های داخلی از حصول توافق ژنو، رسانه های و شخصیت های غربی نیز با خرسندی از توافقنامه ژنو این توافق را یک عقب گرد تاریخی در موضوع هسته ای برای ایران توصیف می کنند. در یکی از آخرین اظهارات دنیس راس عضو ارشد شورای امنیت ملی آمریکا اعلام کرد: دادن حق غنیسازی به ایران توهم ایرانیان است تنها راه کاهش واقعی تحریمها، عقبگرد در برنامه هستهای و ایست کامل آن است! (اینجا)
البته فارغ از اظهارات موافقین و مخالفین توافقنامه ژنو تحلیل این توافقنامه بیانگر آن است که 27 امتیاز واگذاری ایران به 1+5 در قبال 11 امتیاز غرب بسیار نامتوازن است.(اینجا و اینجا)
از ذوق زدگی امروز در قبال ژنو تا ترکمانچای خواندن بیانیه تهران در سال 89
این در حالی است که برخی شخصیت های سیاسی که هم اکنون در مقام مدافع توافقنامه ژنو اظهار سخن می کنند پس از امضای بیانیه تهران میان ایران ، ترکیه و برزیل در اردیبهشت ماه سال 89 ، این بیانیه را برخلاف مصالح ملی می دانستند.
این در حالی است که در ابتدای این بیاینه صراحتا و بدون هیچ پیش شرطی درباره حق غنی سازی اورانیوم آمده است: حقوق تمامی اعضا از جمله حقوق جمهوری اسلامی ایران به استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای در تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هسته ای و چرخه غنی سازی برای اهداف صلح آمیز و بدون تبعیض را یادآوری می کنیم. (متن کامل بیانیه اینجا)
علی مطهری آنزمان درباره این بیانیه گفت: زماني كه دولت پيشنهاد غربيها را مبني بر انتقال اورانيوم غني شده به خارج از كشور را پذيرفت دچار خطا شد. احمد توکلی نیز اظهار کرد: بیانیه تبادل سوخت هستهای مصالح ملی را تأمین نمیکند و تعهداتی یک جانبه برای ایران ایجاد میکند.
اما زهرا رهنود که هم اکنون به دلیل فتنه انگیزی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در حصر به سر می برد و در انتظار محاکمه است بیانیه تهران را بدتر از قرادادهای ترکمنچای و گلستان توصیف کرد: "بر تارک تمامیت ارضی ما فتح خرمشهر و آبادان میدرخشد وقتی بیشتر درخشش این پیروزیها درک خواهد شد که آن را با برخی از توافقنامههای امروزی مقایسه کنیم توافقنامههایی که از قراردادهای ننگین ترکمنچای و گلستان بدتر است و آخرین نمونهاش همین معاهده هستهای هفته گذشته (بیانیه تهران) است."
حال سئوال اساسی این است که بر پای چه استدلالی بیانیه تهران که البته انتقاداتی به برخی از حواشی مربوط به آن وارد است، معادل ترکمنچای و گلستان در نظر گرفته شده ولی توافقنامه ژنو که به عقیده کارشناسان به مراتب ضعیف تر از بیانیه تهران است پیروزی بزرگ و فتح الفتوح خوانده می شود؟