به گزارش 598 به نقل از مشرق، سوزان مالونی مدیر مرکز سیاست خاورمیانه سابان در اندیشکده راهبردی بروکینگز آمریکا و عضو ارشد این اندیشکده، اقدامات و پیشرفتهای صورت گرفته در مذاکرات ژنو 1 و 2 را که به توافق هستهای در ژنو 3 انجامید، تلاشی بیسابقه از سوی همه طرفهای مذاکره میداند. به عقیده خانم مالونی، اختلاف و ناهمانگی غیرضروری بوجود آمده میان 1+5 در ژنو 2 باعث بیسرانجام ماندن آن دور از مذاکرات شد. وی معتقد است آمریکا میتوانست با مدیریت بهتر و هماهنگی میان متحدانش از چنین اتفاقی جلوگیری کند.
سوزان مالونی کارشناس و تحلیلگر مسائل ایران و اقتصاد سیاسی کشورهای خاورمیانه و حوزه خلیج فارس در اندیشکده بروکینگز است و پیش از این در سمت مشاور سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا نیز فعالیت داشته است. مقالات و تحلیلهای وی در حوزه مسائل ایران بطور مستمر در اندیشکده بروکینگز و سایر رسانهها منتشر میشود و کتابی نیز در همین زمینه با عنوان "مسیر طولانی ایران: تبدیل شدن به محور جهان اسلام" به چاپ رسیده است.
خانم مالونی درباره ایران میگوید: من عاشق ایران هستم. کشور شگفتانگیزی است با تاریخی غنی از حکومتهای دموکراتیک. وقتی به مطالعه ایران میپردازید بیشتر و بیشتر شیفته آن میشوید.
خانم مالونی زبان فارسی را نیز به توصیه یکی از اساتید خود در بوستون آمریکا، سپس در لندن و در نهایت در تهران فراگرفته است و معتقد است زبان زیبایی است. او به مدت سه ماه برای گذراندن تحقیقات مرتبط با دوره دکترای خود در ایران اقامت داشته و آن را تجربهای بینظیر توصیف میکند.
به اعتقاد او مردم ایران دیدگاه بسیار مثبتی نسبت به مردم آمریکا دارند و آگاهی بسیار خوبی از جامعه آمریکا دارند.
در یکی از روزهای پر کار سوزان مالونی دقیقا پس از توافق ایران و شش کشور در مذاکرات ژنو، از وی درباره این توافق، سه دور مذاکرات ژنو و حواشی پیرامون آن سوال کردیم.
کارشکنی فرانسه و گمانهزنیهای پیرامون آن اولین سوال ما از ایشان بود. گرچه بسیاری آن را تقسیم کار بین فرانسه و آمریکا میخواندند و برخی دیگر از آن تعبیر به سهمخواهی فرانسه میکردند، اما نظر این کارشناس و تحلیلگر با سابقه مسائل ایران چیز دیگری بود.
مشرق: با توجه به اجماع صورت گرفته در ژنو 1 بر سر طرح پیشنهادی ایران، چه اتفاقی در ژنو 2 باعث شد مذاکرات به سرانجام نرسد؟ آیا کارشکنی وزیر خارجه فرانسه فابیوس، در ژنو 2 عامل این بینتیجه ماندن بود؟ مواضع فرانسه در آن اجلاس چه دلایلی میتوانست داشته باشد؟
مالونی: دلیل اینکه اولین دور از مذاکرات ژنو با حضور وزرای خارجه – پس ارائه طرح پیشنهادی ایران – منجر به تصمیمگیری نشد و در نشست بعدی توافق حاصل شد، نشاندهنده حجم سنگین کاری است که برای رسیدن به طرح مورد توافق همه طرفها و دربرگیرنده نگرانیهای آنها لازم بود.
انتظارات از مذاکرات بسیار بالا رفت، اما هیچکس نباید تلاشهایی که برای غلبه بر یک دهه رکود دیپلماتیک در پرونده هستهای ایران صورت پذیرفت را دستکم بگیرد. همچنین، دو طرف تصریح کردند که جزئیات توافقنامه موقت، شکلدهنده به توافق نهایی خواهد بود و به همین دلیل هر دو طرف ایران و 1+5 برای تجزیه و تحلیل هر عبارت این توافقنامه بسیار انگیزه داشتند تا از حفظ منافع کشورهایشان در توافق نهایی اطمینان پیدا کنند.
من فکر میکنم باید از ناهماهنگی و اختلاف داخلی در 1+5 در نشست قبلی ژنو جلوگیری میشد. اعتراض فرانسه بیش از اینکه درباره محتوای توافقنامه باشد، درباره روند آن بود. چرا که اکنون مشخص شده است که ایران و آمریکا دستکم از ماه سپتامبر، در حال رایزنی و مشورت دوجانبه بوده اند که این گفتوگوها به رهبری «ویلیام برنز» معاون وزیر خارجه آمریکا انجام میشد. این مذاکرات دو جانبه پیشرفت سریع روند در چند ماه گذشته را فراهم ساخت، اما به وضوح این احساس را به متحدان آمریکا داد که از بازی کنار گذاشته شدهاند و اعتراض فرانسه نیز به همین موضوع بود.
مالونی همچنین نظریه "پلیس بد و پلیس خوب" را که پس از ژنو2 بسیار در مورد رفتار فرانسه و آمریکا مطرح میشد نیز رد کرده و به نظر او، ائتلاف 1+5 حقیقتا دچار اختلاف و ناهماهنگی بر سر توافق با ایران شده بود و آمریکا را مسؤول این ناهماهنگی میداند.
مشرق: در مورد مواضع فرانسه در ژنو2 بسیاری بحث تقسیم کار و ایفای نقش «پلیس خوب و پلیس بد» را مطرح میکنند. نظر شما درباره این تحلیل چیست؟
مالونی: من فکر نمیکنم اختلافات میان پاریس و واشنگتن عامدانه طراحی و هماهنگ شده باشد و فکر میکنم بدون هیچ دلیلی، این برداشت را بوجود آوردند که در بین ائتلاف همیشه متحد بینالمللی، اختلاف بوجود آمده است. دولت اوباما باید در هماهنگی بین آمریکا و متحدانش بهتر عمل میکرد، بویژه آن دسته از متحدان که خود نیز بخشی از این مذاکرات هستند.
مشرق: دولت اوباما برای نهایی شدن توافق اشتیاق فراوانی نشان داده است، این توافق چه منافعی خواهد داشت؟ آیا منافع حزبی در این توافق برای دولت آمریکا اولویت دارد یا احتمالا اهداف اقتصادی اوباما را به توافق با ایران مشتاق کرده است؟
مالونی: رسیدن به یک توافق قابل اطمینان و بادوام قطعا دستاوردی تاریخی برای سیاست خارجی دولت اوباما خواهد بود. اوباما از زمان انتخابش به عنوان رئیسجمهور، بحث عدم اشاعه سلاحهای هستهای را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داد، و بحران بوجود آمده در روابط با ایران، یکی از زمینههای اصلی تردید و تهدید منافع و متحدان آمریکا بوده است. این مسأله برای امنتر و صلحآمیز ساختن جهان و خاورمیانه است. به نظر من دولت آمریکا باید به این فرصت بوجود آمده – انتخاب حسن روحانی و منافع احیاء شده ایران در خاتمه دادن به بنبست هستهای – با دیپلماسی فعال و برای کاهش دورنمای بروز جنگی دیگر در خاورمیانه استفاده کند. این دستاوردی بزرگ برای رئیسجمهور آمریکا خواهد بود.
به نظر من چنین دستاوردی نه صرفاً اقتصادی است و نه حزبی. البته برخی ابعاد این توافق با توجه به واکنش جناح مخالف اوباما در کنگره، سیاسی و حزبی خواهد بود اما بطور کلی در واشنگتن، در هر دو حزب بر سر مسأله ایران اجماع وجود دارد. اوباما هم بدنبال بهرهبرداری اقتصادی از این توافق نیست چرا که افزایش چشمگیر تجارت ایران و آمریکا در این توافق موقت چندان محتمل نیست و تحریمهای اولیه در تجارت و سرمایهگذاری در ایران بدون توجه به توافق، دستنخورده باقی مانده است.
از مالونی درباره واکنشهای مقامات اسرائیلی پرسیدیم. او نیز از این اظهارات ابراز تعجب کرد و آن را حاکی از یک واقعیت دانست که این رژیم را نگران کرده است: پذیرش رسمی برنامه هستهای ایران.
مشرق: مقامات اسرائیلی (نتانیاهو و سایر اعضای کابینه) این توافق را یک «اشتباه تاریخی» یا «توافق بد» خواندهاند اما باراک اوباما و جان کری معتقدند این توافق برای منطقه مفید خواهد بود و تصریح میکنند که آمریکا و اسرائیل اختلافات تاکتیکی بر سر برنامه هستهای ایران دارند. شما واکنش اسرائیل به این توافق را چگونه ارزیابی میکنید؟
مالونی: من از مخالفتهای علنی اسرائیل با این توافق بسیار تعجب میکنم، اما از اصل آن نه. اسرائیلیها عمیقا نسبت به اینکه این توافق اولیه راهی برای مشروعیتبخشی جهان به توانمندی هستهای – نظامی - ایران باشد نگران هستند. ترس آنها این است که مذاکرات در مسیر رسیدن به توافق نهایی با شکست مواجه شود اما کشورهای جهان نسبت به پیامدهای آن بیتفاوت باشند، چرا که ممکن است احساس کنند که با همان توافق اولیه، جلوی بحران گرفته شده است. آنها به این باور رسیدهاند که هرگونه تعدیل تحریم و فشار اقتصادی بر ایران، رژیم تحریمها را متلاشی خواهد کرد و دوباره متحد کردن جهان برای اقدامات تنبیهی بر ضد ایران غیرممکن خواهد بود.
کمتر کسی در جهان چنین پیشرفت سریعی در مسأله دشوار برنامه هستهای ایران را پیشبینی میکرد. و بسیاری اینگونه تصور میکردند که جمهوری اسلامی ایران به رهبری آیتالله خامنهای هرگز زیر بار توافق با غرب بر سر برنامه هستهایش نخواهد رفت چرا که لازمه چنین توافقی سازش میان طرفین بود. در همین حال، مقامات آمریکا، اسرائیلیها را از رویکرد جدید در قبال تهران که پیش از انتخاب حسن روحانی آغاز شده بود مطلع ساخته بودند و به نظر میرسید که مقامات اسرائیل را در برخورد با توافق احتمالی خلع سلاح کرده بودند.
من فکر میکنم بخشی از این انتقادهای علنی که مقامات اسرائیلی مطرح میکنند، نوعی هشدار به تهران و کشورهای جهان است. اسرائیل خشم و هشدار خود - در مورد برنامه هستهای ایران – را نوعی "شمشیر تیز" میداند که این کشورهای جهان را مجبور خواهد کرد بدلیل ترس از آن، هشیاری خود در موضوع برنامه هستهای ایران را حفظ کنند.
مشرق: با توجه به اظهارات مقامات اسرائیل نسبت به این توافق، واکنش لابی آیپک و کنگره به این توافق چه خواهد بود؟
مالونی: کنگره تا کنون واکنش رسمی و آشکاری نشان نداده و سکوت کرده است؛ اما قطعاً این توافق مخالفان و منتقدان بسیاری دارد. من احساس میکنم در حال حاضر بسیاری بر تعیین چارچوب توافق نهایی با ایران متمرکز شدهاند تا اولویتهایشان در آن گنجانده شود. به نظر من کنگره میتواند تحریمهای جدیدی بر ضد ایران وضع کند و احتمالا این کار را خواهد کرد و تلاشهای دیگری نیز در کنگره صورت خواهد گرفت تا مسیر توافق نهایی با ایران را سختتر و پیچیدهتر کند. اما در نهایت تا زمانیکه این روند رو به جلو در مذاکرات به سمت توافق نهایی ادامه پیدا کند، اوباما در پیشبرد سیاست خود دست برتر را خواهد داشت.
مشرق: با توجه به شکاف آشکار میان آمریکا و اسرائیل در خصوص برنامه هستهای ایران، مقامات اسرائیل – از جمله "تزیپی لیونی" – گفتهاند که پس از این مرحله باید تلاش کنند از توافق نهایی با ایران جلوگیری کنند. نظر شما در مورد این اظهارات چیست و اسرائیل چه هدف و منافعی را از اتخاذ این مواضع دنبال میکند؟
مالونی: من هیچ منافعی در اینگونه مواضع و اظهارات اسرائیل یا کشورهای دیگر منطقه برای ادامه این بحران نمیبینم. امیدوارم که تمام دولتها و شخصیتهای منطقه زمان و انرژی خود را برای فراهم کردن فضای مساعد برای صلح و امنیت صرف کنند.
این عضو اندیشکده بروکینگز، با وجود آگاهی و اذعان به نفوذ و قدرت لابی رژیم اسرائیل در آمریکا، دیکته شدن تصمیمات نهایی به کنگره از سوی این لابی را رد میکند.
دو لابی صهیونیستی آیپک AIPAC و جی استریت J Street از لابیهای عمده در آمریکا هستند که اولی مخالف سرسخت توافق با ایران و دیگری موافق با توافق ژنو است.
مشرق: آیا به نظر شما بین دو لابی اسرائیلی آیپک (به عنوان مخالف توافق) و جی استریت (موافق توافق) در آمریکا چالش و اختلافی بروز خواهد کرد؟
مالونی: این سازمانها اعضا و اصول متفاوتی دارند. آیپک بسیار سازمانیافتهتر از لابیهای دیگر است و در تحولات کنگره آمریکا نفوذ و اثرگذاری بیشتری دارد. اما به نظر من هیچکدام از این گروهها قدرت دیکته کردن تصمیمات نهایی به کنگره را ندارند. آنها تنها تلاش میکنند تا نظرات اعضای خود و گروهی که به نمایندگی از آنها فعالیت میکنند را منعکس کنند، مانند هزاران سازمان دیگری که در واشنگتن همین اقدامات را انجام میدهند.
مشرق: آیا به نظر شما این توافق یک "شکست استراتژیک" برای اسرائیل محسوب میشود که اینچنین نسبت به آن ابراز نگرانی میکنند؟
مالونی: نه هرگز شکست محسوب نمیشود. من فکر میکنم تاریخ، صحیح بودن تصمیم تهران، واشنگتن و سایر قدرتهای جهان در یافتن راهحلی برای بنبست را تأیید خواهد کرد و تمام کشورها و دولتهای منطقه با از بین رفتن تهدید بروز چالش با ایران، امنیت بیشتری را احساس خواهند کرد.
با وجود خوشبینیها و فضای مثبت شکلگرفته پس از توافق ژنو، سوزان مالونی اما معتقد است که اختلافات میان ایران و غرب ریشههای عمیق دیگری به غیر از برنامه هستهای دارد که تنها با توافق هسته ای قابل حل نیست اما میتوان امیدوار بود در صورت نتیجهبخش بودن این مذاکرات، بتوان موارد دیگر اختلافی با ایران را نیز از طریق مذاکره حل و فصل کرد.
مشرق: با توجه به توافق صورت گرفته که سه کشور آن از قدرتهای اروپایی هستند، رویکرد اروپا و بطور کلی غرب در قبال ایران را چگونه پیشبینی میکنید؟ آیا تغییر عمدهای شاهد خواهیم بود؟
مالونی: فراتر از مسأله هستهای، اختلافات دیگر میان ایران و غرب به قوت خود باقی خواهد ماند. به طور خاص، واشنگتن و متحدانش همچنان نگرانی عمیقی از حمایتهای ایران از دولت بشار اسد در سوریه، حمایت از حزبالله لبنان، جهاد اسلامی و حماس در فلسطین و مسائل داخلی ایران دارند. همچنین پرونده برخی اشخاص مانند "رابرت لوینسون" افسر افبیآی که در جزیره کیش مفقود شده است و از طرف دیگر بازداشت "امیر حکمتی" (تفنگدار نیروی دریایی آمریکا که به اتهام جاسوسی در خاک ایران بازداشت شد) نیز همچنان میان تهران و واشنگتن باقی مانده است.
این نگرانیها شاید در مقایسه با پرونده هستهای، موانع بزرگتری در راه تغییر روابط تهران – واشنگتن باشد. اما، اگر گفتوگوها بتواند به راهحل دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران ختم شود، آنوقت میتوان امیدوار بود که غرب در مورد سایر اختلافات باقی مانده با ایران نیز به نتیجه مثبتی دست پیدا کند. همانطور که رئیسجمهور روحانی نیز گفتند، "هرچیزی امکانپذیر است". همه کسانی که در غرب به مردم ایران احترام میگذارند و فرهنگ آنها را تحسین میکنند، امیدوارند که این آغازی بر پروژهای بلندمدت برای ترمیم روابط ایران و غرب باشد.