کد خبر: ۱۸۵۴۱
زمان انتشار: ۰۲:۱۳     ۰۶ شهريور ۱۳۹۰
بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم‌پزشكي تهران براي روند تسريع كمك به مردم قحطي‌زده سومالي، راه‌كارهايي خطاب به هيئت دولت ارائه داد.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاري فارس، بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشکي تهران در خصوص قحطي کشور مسلمان و مستضعف سومالي و در آستانه سفر رئيس‌جمهور اين کشور به ايران، خطاب به هيئت دولت بيانيه‌اي تحليلي نوشت كه متن آن به شرح ذيل است:
 
آن عهد سترگ که خداوند بر عهده عالمان و آگاهان امت اسلام نهاد، با دستان امام بزرگوار ما تجديد شد و انقلاب ميراث دار آن پيماني است که در پي احقاق حقوق مستضعفان و مبارزه با ستمکاران و مستکبران است و اين عهد و پيمان در هر زمان رنگ و بويي جديد به خود مي‌گيرد. فاجعه سومالي که تابلوي نظم ناعادلانه جهان امروز است، به روشني عمق ظلم دنياي سرمايه داري را بر عليه مستضعفان و مسلمانان نشان مي دهد و از آن گوياتر برخورد دولت هاي چپاولگر و ثروتمندي است که در بحبوحه بحران هاي داخلي و سرمايه گذاري استعمارگونه در ليبي، فرصتي براي نجات انسان هاي بيگناه سومالي ندارند.

اما جمهوري اسلامي ايران، داعيه دار مبارزه با فقر و محروميت‌ها و پرچم دار اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازيانه خوردگانِ تاريخِ تلخ و شرم‌آور محروميت‌ها، با دستان پر مهر و عزمي راسخ از سوي ملتي غيور و دولتي متعهد به آرمان‌ها، پا در ميدان محروميت زدايي و زدودن چهره فقر و قحطي از اين کشور اسلامي نهاده است. اما با همه تلاش‌هاي صورت گرفته به نظر مي­رسد وسعت و دايره کمک‌هاي ايران به اين کشور مظلوم و مسلمان مي‌تواند بسيار فراتر از آن چيزي باشد که اکنون صورت مي‌گيرد.
 
بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشکي تهران، با توجه به سفر قريب الوقوع رئيس جمهور سومالي به کشورمان و توجه جدي مسئولين به امدادرساني به اين کشور قحطي زده، مواردي را براي تسريع و تعميق اين روند ارائه مي‌نمايد:
1- از نقطه نظر ديپلماسي عمومي و تلاش­هاي کشورها براي وجهه­سازي بين المللي، علي­رغم پيشگامي محتوايي جمهوري اسلامي ايران، اما در اطلاع رساني و تبليغ، کشورهاي ديگر و بعضاً همسايه، با بهره گيري از فرصت‌هاي تبليغاتي و البته با نيت­هايي نامعلوم، صحنه را براي جهانيان به گونه ديگري ترسيم کردند تا خود را به عنوان الگوي کشوري مسلمان و حامي مظلومين نشان دهند. امام امت و رهبري معظم انقلاب، همواره بر کار رسانه‌اي قوي، همپاي حرکت هاي اصيل ومحتوايي تأکيد داشته و دارند و اين خلأ را بايد با سرعتي بسيار بيشتر و هوشمندي فعالانه تري پر کرد.

2- در حوزه امدادرساني، نظام خدمات­رساني امدادي ايران فاقد وجوه تبليغي صحيح و طرح کلان است. به نحوي که به طور عمده مديريت آن بر عهده کشور ميزبان و يا نيروهاي بين­المللي قرار مي گيرد که اين از اثرگذاري کمک­رساني مي کاهد. (بنابر گزارش­هاي موجود، هلال احمر کشورمان کمک‌هاي خود را در کمپ‌هاي صليب سرخ به قحطي زدگان ارايه مي‌کند.)

3- روند امداد رساني به سبب اينکه صرفاً از تيم‌هاي امدادي در آن بهره گرفته مي­شود کُند و گاه ناکارآمد صورت مي‌پذيرد و فرصت­هايي کليدي براي آنچه امروز به عنوان «ديپلماسي سوانح» شناخته مي­شود براي کشورمان از دست مي­رود. به عنوان نمونه به درخواست دولت سومالي از سازمان ملل نيروهاي تکاوري ارتش اوگاندا معروف به کلاه سبز همراه با ده­ها تن مهمات عصر پنجشنبه وارد فرودگاه موگاديشو شدند. مأموريت کماندوها حفاظت از دستگاه‌هاي دولتي و فرودگاه موگاديشو است، چه آنکه اين فرودگاه روزانه پذيراي ده­ها فروند هواپيما از کشورهاي اسلامي براي دريافت کمک­هاي بشر دوستانه است.

حال آنکه اين کار مي توانست از جانب جمهوري اسلامي به عنوان يکي از کمک کنندگان عمده و اصلي به مردم سومالي با ابتکار عمل دستگاه ديپلماسي کشورمان صورت بپذيرد و به عنوان سرآغازي بديع در روابط 2 جانبه بدان نگريسته شود. حتي در اين زمينه ما هيچ فعاليت و تحرکي در راستاي تامين امنيت نيروهاي امدادي کشورمان با استفاده از توان امنيتي خود صورت نداده­ايم. امري که در امر امدادرساني بين المللي مسبوق به سابقه بوده و در کشوري چون سومالي که بيش از يک دهه دست به گريبان بحران تأمين امنيت در داخل کشور بوده و دولت مسلط و مستقري در کل محدوده سرزميني خود ندارد، پذيرفته شده و منطقي به شمار مي‌رود.

4- کمک‌هاي جمهوري اسلامي به مردم مستضعف سومالي در حالي صورت مي‌پذيرد که ضعف مفرط دستگاه ديپلماسي و کاستي­هاي طرح­ريزي در مديريت امدادي کشورمان به شدت از اثر همدردي و همبستگي ملت مسلمان ايران با مردم مظلوم سومالي مي­کاهد. ضعف عمده و بزرگي همچون نداشتن سفير و نيز سفارت فعال در کشور سومالي علي رغم درخواست مسئولين سوماليايي بر آغاز به کار مجدد سفارت کشورمان در موگاديشو از نقاط مهم ناکارآمدي وزارت خارجه است. ممکن است که اين دليل مطرح شود که امنيت منطقه تضمين شده نيست اما همان طور که گفته شد امنيت شرط اوليه هر اقدام مهمي است و در ابتدا بايد امنيت بخش هاي مهم و حداقل مرتبط با اقدامات جمهوري اسلامي، مانند فرودگاه، سفارتخانه و کمپ هاي امدادي، از سوي نيروهاي نظامي و امنيتي ايران تأمين گردد.

5- نکته مهم ديگر احداث کمپ امدادرساني جمهوري اسلامي ايران است. زماني که کشوري در اين سطح کمک رساني مي­کند قطعاً شايستگي و ظرفيت اين را دارد که خود به احداث کمپ اختصاصي دست زند. معطل ماندن احداث کمپ امداد رساني کشورمان به سبب عدم توانايي دولت قحطي زده سومالي در تأمين امنيت نيروهاي امدادرسان در زماني که ساعت­ها و حتي دقايق در امدادرساني حائز اهميت بوده و باعث نجات جان زنان و کودکان مظلوم و مستضعف سوماليايي مي­شود براي کشور اسلامي­مان که داعيه دار حمايت از مستضعفين جهان است امري غيرقابل قبول بوده و نتيجه عدم روحيه جهادي و انقلابي در مسئولين دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشور و عدم بهره گيري نيروهاي امدادي از تجربيات غني کشورمان در امدادرساني در شرايط پيچيده و دشوار است. علاوه بر اين، کمپ اختصاصي ايران که در آن نيازهاي اوليه قحطي زدگان از امنيت، غذا، بهداشت و حتي آموزش هاي اوليه تأمين مي شود، زمينه را براي ارتباطات عميق­تر مبتني بر اختصاصات فرهنگ اسلامي بيبشتر فراهم مي‌سازد.

6- زماني که مردم اين کشور محروم، آن قدر در اعتقادات ديني خود قوي و پاي بند هستند که حضور آمريکايي­ها را به عنوان کافر تحمل نمي­کنند و آنها را از سرزمين خود بيرون مي­سازند، در عين گرسنگي و قحطي و مرگ فرزندان­شان در هنگام اذان، نماز اول وقت را بر همه چيز مقدم مي­دارند، با آن وضع دردناک و سخت، روزه­هاي ماه مبارک رمضان را مي­گيرند و همچنين عشق و تعلق خاطرشان به حضرت امام خميني (ره) وصف ناشدني است؛ آيا اين ظلم مضاعفي نيست که زمينه را براي اقدامات بلندمدت در اين کشور محروم و مستضعف فراهم نمي­سازيم؟ آيا ظرفيت آشکار انتقال فرهنگ ناب اسلامي، آموزه­هاي عميق استقلال واعتماد به نفس و نفي بيگانه و شخصيت دادن به اين مردم مظلوم، براي بازسازي و استقلال کشورشان وظيفه ما نيست؟ آيا برنامه اي براي توانمند سازي علمي و فني ساکنين اين کشور در فرآيندي ميان مدت و کوتاه مدت، طراحي شده است؟

قطعاً امروز فرصت جديدي براي جمهوري اسلامي ايران است که به فراتر از رفع گرسنگي مردم مسلمان سومالي بيانديشد. بي شک هدفگذاري جمهوري اسلامي بايد بلند کردن و بر پاي ايستادن کشور مهم، استراتژيک و مسلمان سومالي باشد. بايد تمامي دستگاه‌هاي مرتبط، از ارتش و سپاه تا وزارت امور خارجه و نهادهاي فرهنگي دولتي و غير دولتي، سومالي و مردم مظلوم آن را به عنوان ميدان امتحان الهي ببينند که چگونه براي آباداني، اتحاد، دولت قوي، سرزمين آباد، مردمي آگاه و مومن به اسلام، کشوري مستقل و ضد استکباري، تلاش مي­کنند. اين فرصتي است که از يک سو آموزه‌هاي ديني ما از ما مي­خواهد و از سوي ديگر حتي منافع ملي ما نيز به آن دلالت مي­کند.

موقعيت سوق الجيشي سومالي از لحاظ مسيرهاي بين المللي و همسايگان آن، زمينه­هاي قوي اثرگذاري جمهوري اسلامي در آن (مانند دين اسلام و علاقه بارز مردم آن به امام خميني) و همچنين کم رنگ بودن ردپاي بيگانگان، مستکبران و استعمارگران حرفه اي -که به عنايت الهي، هم درگير مشکلات داخلي هستند و هم به کشورهاي ديگري چون ليبي چشم طمع دارند و هم مردم مسلمان سومالي آنها را طرد ساخته‌اند- همه نشانه­هاي روشني است مبني بر لزوم اقدامات ميان مدت و بلندمدت براي محروميت زدايي اقتصادي، سياسي و فرهنگي از اين کشور که در صورت کوتاهي ما، معلوم نيست که کفران اين نعمت چگونه گريبان ما را خواهد گرفت.

7- نکته آخر اين است که با توجه به عمق و گستردگي اتفاقات منطقه‌اي و فرصت‌ها و تهديدهاي بي شمار به وجود آمده براي موقعيت جمهوري اسلامي ايران و تفکر اسلام خواهي و مبارزه جويي با مستکبران و همچنين ملت‌هاي به پاخاسته و تشنه الگوهاي اسلامي استقلال و پيشرفت، لزوم بازنگري جدي در ساختار و عملکرد سازمان‌هاي مرتبط با امور بين الملي ايران به شدت احساس مي‌شود. با همه تلاش­هاي سي ساله صورت گرفته در وزارت خارجه، براي نزديک کردن ساختار و عملکرد آن با معيارها و اهداف جمهوري اسلامي، هنوز به نظر مي­رسد راه زيادي در پيش است و رهنمودهاي امام امت هنوز جامه عمل نپوشيده است: «وزارت خارجه از همه وزارتخانه‏ها مسئوليتش زيادتر است؛ براى اينكه با خارج سر و كار دارد، در داخل ممكن است كه يك چيزهايى- فرض كنيد- واقع بشود ولو نبايد واقع بشود، اما ضررش كمتر از آن چيزى است كه در خارج واقع مى‏شود. اگر وزارت خارجه اصلاح نشود تقريباً مى‏شود گفت جمهورى اسلامى رو به شكست مى‏رود. در اين جهت هم وزارت خارجه در اينجا كه بايد هر طورى شده است، به هر مقدارى كه امكان دارد دنبال اين باشند كه رو به رشد و ترقى و تعالى اسلامى برود».

همچنين فرمود: «اگر اين‏طور (اسلامي شدن وزارت خارجه) شد كم كم ان شاء اللَّه نفوذ هم مى‏كنيد به آنها و انقلابتان هم صادر مى‏شود. ما هم مى‏خواهيم صادر به همين معنا بشود. ما مى‏خواهيم سفرايمان در آنجا جورى عمل بكنند كه سفراى آنجا، دولت آنجا تحت تأثير واقع بشود و دولتمان كارى بكند كه دولتهاى ديگر تحت تأثير واقع بشوند. و ملتمان كارى بكند كه ملت‏هاى ديگر تحت تأثير واقع بشوند». و امروز بهترين زمينه براي تغييرات اساسي در جهت اهداف و آرمان هاي انقلاب اسلامي است به گونه‌اي که وزارت خارجه نقش بسيار فعالانه تر در مسائل منطقه اي ايفا نمايد.

همچنين سازمان‌هاي فرهنگي مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مجمع جهاني تقريب بين مذاهب اسلامي و سازمان و فرهنگ و ارتباطات اسلامي و رايزن­هاي فرهنگي ايران بايد طرح هاي فعالانه­اي براي حضور ايران در صحنه‌هاي بين المللي ارائه دهند. حتي مي­توان زمينه را براي حضور فعالانه نهادهاي غير دولتي و معتقد به انقلاب اسلامي فراهم کرد تا آنها نيز به ايفاي نقش‌هاي گوناگون در کنار سازماني‌هاي رسمي دولتي بپردازند.

بسيج دانشجويي نيز آمادگي خود را براي هرگونه کمک فکري و ميداني براي محروميت­زدايي از کشور مسلمان سومالي اعلام مي‌دارد و خود را در قبال آرمان‌هاي انقلاب اسلامي مسئول مي­داند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها