همه مخالفان من جزو جریان انحرافی هستند!

خبرگزاری دانشجو؛ با نزدیک شدن به ایام انتخاب قانونگذاران جدید کشور، آرایش سیاسی گروه های مختلف روشن تر شده و موضع گیری ها نیز شفاف تر می شود.

در همین راستا و پس از مشخص شدن انسجام تشکیلاتی «جبهه پایداری انقلاب اسلامی»، روند موضع گیری ها و اتهام زنی ها نسبت به آن لبه تیزتری پیدا کرده است.

این هجمه ها نه از سوی اصلاح طلبان و گروه های غیر اصولگرا بلکه از جانب جریان هایی است که هرچند داخل جریان اصولگرایی حضور دارند، اما به واسطه درک این واقعیت که در شرایط کنونی، محبوبیت و اقبال اندکی متوجه آنان است، تقویت جبهه پایداری را مانعی جدی برای دستیابی به توفیق خود می دانند.

به عنوان نمونه می توان به جریان های منتسب به شهردار تهران و رئیس مجلس اشاره کرد که چند روزی است اتهام زنی و تخریب چهره جبهه پایداری را در راس برنامه های خود قرار داده اند.

جریان های مذکور در حرکتی سطحی انگارانه و در حالی که هیچ تهمتی را در شرایط کنونی کارسازتر از ننگ ارتباط با جریان انحرافی پیدا نکرده اند اخیرا در رسانه های خود سعی دارند جبهه پایداری را تشکیلاتی تحت نظر و هدایت اسفندیار مشایی جلوه دهند.

با توجه به عمق بی پایه و اساس بودن این اتهام، بعید است مطرح کنندگان این موضوع، به آن معتقد باشند و باید نتیجه گرفت گروه هدف در این برجسته سازی رسانه ای، اقشار عام و بدون اطلاعات عمیق جامعه است که صرفا می دانند جریان انحرافی و لیدر آن صلاحیت در اختیار داشتن امور کشور را ندارند.

چرا که در بین سطوح بالاتر اطلاعاتی جامعه که اندک وقوفی بر ارتباط جریان های مختلف کشور دارند کمتر کسی یافت می شود که باور کند صادق محصولی، غلامحسین الهام، کامران باقری لنکرانی و سایر چهره های جبهه پایداری تحت نظر مشایی، این جبهه را تشکیل داده اند. و حتی اگر این موضوع عجیب پذیرفته شود ارتباط آیت الله مصباح به عنوان حامی جبهه پایداری با مشایی از آن موضوعاتی است که هر کودکی نیز به آن می خندد.

افراد شاخص جبهه پایداری هم اکنون به خاطر مخالفت با سران جریان انحرافی است که از قدرت، بیرون مانده اند و اگر قرار بود توسط جریان انحرافی هدایت شوند اصلا از قدرت خارج نمی شدند که بخواهند تشکیلات جدیدی را ایجاد كنند.

مسئله ای که در چند روز اخیر دستاویز رسانه های قالیباف و لاریجانی برای این جریان سازی بی پایه بوده، خبر دیدار برخی چهره های جبهه پایداری با رئیس جمهور است که باید گفت برای استحکام و تقویت تشکیلات، دیدار با بزرگان نظام جزو اقدامات معمول است و چگونه می توان رئیس جمهور کشور را به صرف اعتقاد به مشایی و تیمش از لیست بزرگان نظام حذف نمود؟

با عنایت به سابقه چگونگی اقبال مردم در انتخابات مختلف و نیز کارنامه چند سال اخیر افرادی مثل رئیس مجلس و شهردار تهران، نظیر مواضع مبهم و غیرشفاف و بعضا مخالف مسیر اصولگرایی در فتنه 88 به نظر نمی رسد این گونه اتهام زنی ها بتواند به احتمال افزایش مقبولیت آن ها کمک كند.