رضا سیف پور، به زودی اربعین حسینی فرا می رسد و پرونده عاشورایی رسانه ملی برای
یک سال دیگر بسته می شود اما اکنون که مدتی اندک از حال و هوای دهه اول ماه
محرم گذشته بد نیست از خود بپرسیم؛ آیا در حوزه رسانه موفق شدیم«رسالت
زینبی» خود را عمل کنیم؟
به گزارش بولتن نیوز، هزار وچهارصدسال است که طنین روح بخش عاشورا جان
عالمیان را نوازش می دهد و این ندای قدسی که سرچشمه آن وجدان الهی انسان
است تا کنون سرچشمه بسیاری از حرکت های آزادی خواهانه و انسان مدارانه جهان
شده و اندیشمندان بسیاری را در شرق و غرب عالم در مقابل عظمت وجودی خود به
تحسین واداشته است. اکنون ما وامدار تاریخی هستیم که تا آینده ای دور
ادامه دارد و لاجرم بخش مهمی از پاسداشت آن برعهده ماست.
نظام جمهوری اسلامی همانطور که رهبر کبیر انقلاب تاکید داشتند و بارها
مورد اشاره رهبر معظم انقلاب نیز بوده «هستی» و «چیستی» خود را بیش از
هرچیزی مرهون خون به جوشش درآمده عاشورا در رگ های جوانان این مرز و بوم
است که هوشمندانه ، در مقاطع حساس تاریخی، ظلم و ظالم را شناختند و برای
برچیدن بساط آن و احیای دین مبین از جان مایه گذاشتند و چه پر رنگ است
تاریخ این مرز و بوم از خون شهیدان!
اکنون سوال اساسی ما این است که در هزاره سوم و عصر رسانه ها و آنجا
که رسانه ها خواسته یا ناخواسته افکار و اندیشه انسان ها را شکل می دهند،
رسانه ملّی ما، این فراگیر ترین رسانه جمعی در ایران، در سال های اخیر چه
رویکردی نسبت به فرهنگ عاشورایی و انتقال اصل و ماهیت اصیل آن به نسل بعد
داشته است؟ ناگفته نماند، وقتی اهمیت این سوال اساسی دو چندان می شود که
می بینیم مروجان مدل های تحریف شده اسلام و دین با بهره گیری از امکانات
گسترده رسانه ای اندیشه جوانان را به چالشی اساسی فراخوانده اند! ما در
این نوشتار به دنبال بررسی همین موضوع هستیم.
رفتار رسانه ملی طی سال های اخیر و بخصوص سال جاری را می توان در یک
نگاه کلی در دو حوزه جداگانه بررسی نمود اگرچه در اصل این دو حوزه هیچگاه
از هم جدا نبوده اند و بسیاری از آسیب های فرا رو در واقع حاصل همین جدا
افتادن است! شورعاشورایی و شعور عاشورایی.
1- رسانه ملی و شورعاشورایی
سخن را با یادی از «پیرغلامان حسین(ع)» آغاز کنیم. آنها که مداحی را
با «محتشم» آغاز می کردند و با «مقاتل» معتبر به پایان می بردند. اکنون
اگرچه هرساله در اقدامی کاملا نمادین از این پیر غلامان تجلیل می شود اما
این تجلیل بیانیه به عزلت کشاند نسلی است که حاضر نبود «شور حسینی» را به
بهایی اندک حاصل کند .
اکنون و در به خلوت کشاندن مساجد ما، هر گوشه هیات و
تکیه ای بر پا شده و در رقابتی نا صحیح افرادی به نام مداح برای به گریه
انداختن جماعتی با انگیزه های مختلف ، حاضرند هر سخن نا مانوسی را تحت
عنوان شعر و مداحی بر زبان آورند و متاسفانه گاهی نیز به وجود مبارک امام
شهید و اهل بیت محترمشان اهانتهایی نیز روا دارند و تاسف بار تر اینکه
آنگاه که اینان به شور می آیند هیچ چیز جلودارشان نیست. اینجاست که هیات
های عجیب و غریب - حتی گاهی با اسامی وقیح - به ناگهان سردرمی آورند و گاها
عزاداری می شود جولانگاه رقابتی متظاهرانه که در آن اشعاری پوچ و نواهایی
مبتذل دست مایه تحریف ها و اهانت هایی بزرگ می شود . البته شکی نیست در این
میان هیات ها و تکیه های موقری نیز وجود دارند که در آن افراد با درک صحیح
از ماهیت قیام امام حسین (ع) و انتخاب شیوه هایی صحیح و اصیل و مضامینی
روحانی در کلام و شیوه ای زیبنده ، به عزاداری میپردازند که الحق عجرشان با
امام حسین (ع) باد اما افسوس که این، جریان قالب عزاداری در ماه محرم
نیست. این خطری بزرگ است که جادارد مورد توجه دلسوزان دین و آمران به
معروف و ناهیان از منکر قرارگیرد.
رسانه ملی اگرچه آگاهانه و به درستی از این نوع عزاداری ها کاملاً فاصله
گرفته و کمتر ممکن است چنین عزاداری هایی در آن به تصویر کشیده شود و پای
چنان مداحان و هیات هایی به رسانه باز شود با اینحال چند سالی است که به
شکلی دیگر بخش مهمی از عزاداران حسینی را به سوی نوعی عزاداری فرمایشی سوق
می دهد که از جهات مختلف خطرش هیچ کمتر از اولی نیست.
رسانه ملی اگرچه به درستی در مقابل عزاداری های دوراز شانی که امروزه
رفته رفته رواج می یابد تلاش کرده تا شیوه مناسب تری از عزاداری را به
تصویر بکشد و ترویج نماید اما نباید فراموش کنیم که این کار ممکن است در
نهایت با نادیده گرفتن مبانی فرهنگی اقوام و ساکنین استانهای مختلف در
عزاداری های سنتی و شکل دولتی دادن به آن باعث تضعیف ماهیت و اصل مطلب شود .
به عبارت دیگر این نمی تواند پسندیده باشد که تلاش کنیم تمام استان ها به
یک شکل عزاداری کنند (به شیوه سینه زنی های طولانی و دسته جمعی در میدان
گاه های شهری و بخصوص مقابل دیدگان دوربین های متعدد) و سپس با اصرار و
ابرام فراوان و با ایجاد رقابتی نا درست بین مدیران شبکه های استانی تلاش
کنیم تا این عزاداری های یک شکل را از طریق شبکه های سراسری پخش کنیم.
بسیاری از عزاداری های اصیل عاشورایی در استان های مختلف در واقع تجلی گاه
فرهنگ بومی آن نواحی است و لذا «خرده فرهنگ ها» چیزی نیست که به توان به
این راحتی از کنار آنها گذشت . بدتر از همه اینکه این «شور آفرینی بی عمق»
که از طریق رسانه گسترش می یابد در اصل موضوع به دلیل تهی شدن از محتوای
اصیل فرهنگ حسینی نمی تواند تفاوت چندانی با عزاداری های دوراز شان هیات
های فلان و بهمان و آن « شورآفرینی های افراطی » داشته باشد بلکه بیش از
هرچیز در فرم و شکل متفاوت است.
2- رسانه ملی و شعور عاشورایی
بی شک یکی از عوامل مهمی که در طول تاریخ باعث اثر گذاری نهضت حسینی
شده و نام عاشورا را همواره زنده نگهداشته است گسترش شعور و آگاهی حاصل از
آن درجامعه است. در طول تاریخ این درک از ماهیت عدالت خواهی ، ظلم ستیزی و
آزاده محوری قیام امام حسین (ع) بوده که به جهت برخورداری از مبانی عقلی و
عاطفی عمیق درکنارهم، منشاء تحرکات سیاسی اجتماعی فراوانی شده که دین
در آن رکن محوری محسوب می شود. ازاینرو نباید به این اصل اساسی که بسیار
نزدیکتر به ماهیت و اصل فلسفه قیام امام حسین (ع) است بی توجه باشیم.
اینک گسترش رسانه ها و بخصوص همه گیر شده استفاده از شبکه های ماهواره
ای باعث شده تا بینندگان و آحاد مختلف جامعه هر لحظه با پرسش ها و شبهات
تازه ای پیرامون مسائل مختلف دینی و اعتقادی از جمله این قیام جهانی مواجه
باشند . قیامی که به درستی بر علیه «انحراف در آخرین دین الهی» صورت پذیرفت
و با تکیه بر اصل مترقی «امر به معروف و نهی از منکر» بالاترین تجلی حضور
فرد در عرصه اجتماع نیز محسوب می شد . با این توضیح پسندیده نیست که رسانه
های ما و بخصوص رسانه ملی بی توجه به جریان رسانه ای طراحی شده از سوی
تندرو های مذهبی ، سر خویش گرفته و کار خود کنند!
اشکال اساسی در این حوزه آنجا شروع می شود که بخواهیم کارکرد صدا
وسیما در حوزه تبلیغ دین را با کارکرد «منبر» به عنوان یک رسانه اصیل و
سنتی در جامعه اشتباه بگیریم. بی شک مخاطب این دو رسانه ، متفاوت از
یکدیگر هستند و نمی توان به همین راحتی شیوه عمل و کارکرد دینی رسانه ای
عمومی همچون تلویزیون را همانند آن دیگری دانست . کسانی که پای منبر می
نشینند اغلب این فرصت را انتخاب کرده و تقریبا با یک سطح از انتظارات
شنونده گفته های واعظ هستند اما این در رسانه ای به فراگیری تلویزیون و
رادیو مصداق ندارد . نکته دیگر اینکه مطابق فرمایش حضرت امام (ره)، صدا
وسیما یک دانشگاه عمومی است و لذا باید بتواند پاسخگوی بخشی از مطالبات
دانش محور و سوالات اساسی مطرح شده در اذهان طیف وسیع تری از جامعه نیز
باشد. این مهم اکنون همانطور که گفتیم با نوع فعالیت شبکه های مذهبی تحت
هدایت جریان وهابی بیشتر خود نمایی می کند با اینحال اگر اینطور هم نبود
باز هم زیبنده نبود که عقلانیت و منطق و تحلیل عظیم نهفته در نهضت عالمگیر
حسینی را به کنار بگذاریم و تنها به جنبه های عاطفی قیامی به عظمت عاشورا
بپردازیم.
اکنون نسل جوان ما با ذهنی آکنده از پرسش های نو به دنبال پاسخ هایی
است که دیگر نمی توان با این برنامه های به شدت رو بنایی به آنها پاسخ داد
و جالب اینکه وقتی به خود قیام حسینی می نگریم عنصر پویایی و روزآمدی و
مهمتر از همه پاسخ گویی به پرسش های دینی از ارکان اساسی و محورهای اعتقادی
آن است . از اینرو شکی نیست برای حصول نتیجه دقیق و انتقال مفاهیم بلند و
عمیق عاشورایی به نسل فردا و نیز گسترش فرهنگ عاشورایی در نقطه نقطه جهان
باید مجهز به ابزارهای روز بود و چه بسا رسانه خود مهمترین و کارآمد ترین
ابزار در جهان امروز به حساب می آید به شرط آنکه از کارشناسان آگاه و نیز
پژوهشگران آشنا به مسائل روز استفاده شود و چه حیف است اگر ما از آن غافل
شویم.
متاسفانه آنچه در برنامه های سالهای اخیر رسانه ملی دیدیم اکثرا در
جریانی خارج از این رویکرد بوده و در ادامه توجه به «شورآفرینی» قرار می
گیرد که البته در درازمدت بخصوص اگر توام با درک حقایق باطنی نباشد می
تواند به عنوان آسیبی جدی فراروی جریان پویای عاشورا محسوب شود.
لذا ضمن
ارج نهادن به تلاش تمام دلسوزان و زحمتکشان رسانه ملی و احترام به نیت الهی
شان پیشنهاد می شود به این مهم از زوایای دیگری نیز بنگرند و تلاش کنند تا
از ابزار رسانه به شکل موثرتری برای انتقال فرهنگ غنی عاشورایی به نسل
بعدی و گسترش آن در جهان بهره گیرند. به عنوان یک تجربه موفق در این راه
شاید بد نباشد از سریال جذاب، پرمخاطب و اثر گذار «مختار نامه» یاد کنیم
که البته جای آثاری دیگر همچون آن خالی است.