مشرق - بندر
بن سلطان هم اکنون بیشک مسئول اصلی جاسوسهای غربی در منطقه است، وی کسی
است که مأموریت اصلی پروژههای وهابی و تکفیری را در حذف مقاومت و سوریه از
نقشه منطقه و مانع تراشی در برابر آنچه نفوذ روز افزون ایران در منطقه
خوانده، بر عهده وی گذاشته شده است. مدتها از زمانی که بندر بن سلطان وعده
داده بود بحران سوریه را با براندازی حاکمیت بشار اسد به پایان خواهد برد،
گذشته؛ وعدهای که در پی آن قرار بود حزب الله لبنان و ایران هدف بعدی این
محور باشد، اما این طرح در همان مرحله اول دچار چنان بنبستی شده که دیگر
کسی امیدی به نجات عربستان از این باتلاق ندارد.
دیدگاه سعودیها در
قبال این طرح راهبردی مانند سایر دیدگاههای آنها بود، بندر تصور میکرد،
باز هم میشود همه چیز را با پول و دلارهای نفتی به نفع خود تغییر داد، او
فکر میکرد در مرحله زمانی کوتاهی میتواند دولت سوریه را براندازی کرده و
با قطع شریان حمایتی محور مقاومت از حزبالله در مرحله بعد این حزب شیعی ضد
امپریالیستی و ضد صهیونیستی را از منطقه ریشهکن کند و در ادامه مانع
دستیابی ایران به "سلاح هستهای" شود. البته بندر روی همراهی آمریکا در این
راه حساب ویژهای باز کرده و گفته بود که حاضر است تمامی هزینههای مالی
این همراهی را تامین کند!
- بندر که بسیاری از تحلیلگران او را
به ماجراجویی، بزرگنمایی و تهور متهم میکنند، با وجود امیال بلند
پروازانهاش بعد از تحولات اخیر منطقه نسبت به ناتوانی خود در تاثیرگذاری
بر روند شاخصهای منفی تحولات و پشت کردن همپیمان دیرینه خود و تغییر
موازنههای منطقهای به نفع محور مقاومت بسیار خشمگین است.
این
البته تنها عامل رفتار جنونآمیز بندر در ماههای گذشته نیست، کریستوفر دیکی
تحلیلگر خاورمیانه در هفتهنامه نیوز ویک بندر بن سلطان را ارباب
جاسوسهای منطقه خواند و نوشت که وی جنگ عربستان را در سوریه آغاز کرده
است.
وی با اشاره به سابقه بندر که قبلا بندر بوش خوانده میشد،
نوشت که برای درک واقعی مأموریت وی و تحولات منطقه باید با شخصیت این فرد
آشنا شد. دیکی مأموریت بندر را خلاصی وهابیت از دست سوریه و حزبالله به
عنوان هم پیمانان ایران خواند و تاکید کرد که مهم نیست که توافقنامه سازش
بین اسرائیل و عربستان سعودی وجود نداشته باشد، بلکه مهم این است که بندر
به صورت خودکار به همپیمان نتانیاهو در دشمنی با ایران تبدیل شده و همان
سخنان وی را تکرار میکند.
این
تحلیلگر غربی در عین حال تاکید کرد که با توجه به تحولات مصر و عراق و با
توحه به شکست مأموریت غرب در سوریه بندر با وجهه عربستان سعودی ریسک کرده و
ایران و حزبالله، سعودیها را در سوریه شکست دادهاند. دیکی نوشت که بندر
حتی در سال 2006 نیز اسرائیلیها را در پس پرده به شکست دادن حزبالله
لبنان تشویق کرده بود.
- با توجه به وابستگیهای سعودیها به
جبهه آشوبطلب غربی و صهیونیستی، پروژه قدیم- جدید فتنه انگیزی در منطقه و
ایجاد درگیریهای فرقهای از مهمترین عوامل انجام انفجار تروریستی بیروت
به شمار میرود، نگاهی به حوادث تروریستی سال گذشته در ضاحیه بیروت و
طرابلس دلیل محکمی بر این مدعاست که منافع آشکار غرب و صهیونیسم در ایجاد
جنگ داخلی در لبنان و استفاده از این برگه برای تضعیف حزب الله از یک سو و
تحت فشار قرار دادن بشار اسد از سوی دیگر است.
البته
از این منظر بهترین زمان برای انجام اقدامات تروریستی در مراسم عزاداری
سید و سالار شهیدان و دهه اول محرم الحرام بود. گزارش های امنیتی نیز حاکی
از کلید خوردن این طرح در لبنان بود، اما با استمداد نیروهای امنیتی از
حزبالله لبنان برای برقراری امنیت مناطق مختلف در این مراسم که تا روز
دوازدهم محرم ادامه پیدا کرد، خلأهای امنیتی از سوی این حزب مسدود و تعدادی
از گروههای تکفیری قبل از انجام اقدامات خود شناسایی یا بازداشت شدند.
*
تحلیلگران مسایل منطقهای معتقدند که با قطعی شدن شکست عربستان در سوریه
بهترین وسیله برای کاستن از حجم انعکاس شکست سعودی ها در این جبهه، وانمود
کردن به تسلط بر جبهه لبنان است. از همین روست که در ماههای اخیر از سویی
روند انتقال بحران سوریه به لبنان تشدید شده و از سویی دیگر تلاشهای
مقامات لبنانی برای تشکیل دولت لبنان با دیوار بلند مانع تراشی سعودیها به
بنبست میخورد.
بندر بن سلطان طرحی جهنمی برای لبنان تهیه کرده و
به دنبال از بین بردن امنیت و ثبات در این کشور است، وی تنها به منافع
سعودیها و اشباع تمایلات خونبار خود در این راستا فکر میکند.
*
آمادگی ارتش سوریه برای بازپس گیری منطقه استراتژیک قلمون و نگرانی
سعودیها از محاصره کامل تروریستهای تحت امر این کشور در سوریه عامل دیگر
آتشافروزی های تروریستهای تکفیری در کشورهای منطقه از جمله عراق و لبنان
است. ریاض در این راستا همچنان سعی دارد مناطق هممرز لبنان با سوریه را
به کانونهای امن برای ارتباط با تروریستهای سوریه تبدیل کند و گروههای
مبارز در منطقه راهبردی قلمون را از این مناطق تغذیه کند، بویژه اینکه
سعودیها هنوز اعتقاد دارند با توجه به شرایط منطقهای و ناهمواریهای
جغرافیایی قلمون، در صورت رسیدن تسلیحات ویژه به دست تروریست ها امکان
پیروزی آنها در این محور وجود دارد.
در راستای همین طرح است که
دلارهای نفتی سعودی علاوه بر سوریه راه خود را به شمال لبنان نیز باز کرده و
سران محورهای آشوب طلب در طرابلس از مدتها قبل مأموریت خود را برای ایجاد
ناآرامی در بخشهای هم مرز با سوریه آغاز کردهاند، مأموریتی که البته با
سرسختی ارتش، جدیت برخی محافل امنیتی و صبر و تحمل عناصر وابسته به ائتلاف 8
مارس خنثی شد.
*
همگرایی راهبردی بندر بن سلطان با سرویس های جاسوسی و امنیتی صهیونیستی
نقش عمده ای در بروز فجایع اینچنینی بویژه در عراق و لبنان دارد؛ تحلیلگران
مسایل منطقه انفجار تروریستی دیروز را برآیند دیدارهای انجام شده اخیر بین
مقامات موساد و بندر بن سلطان در ضمن سفرهای متعدد وی به اسرائیل یا سفر
مقامات موساد به ریاض دانسته و تاکید کردند که این همگرایی در راستای منافع
مشترک دو طرف در تقابل با ایران و محور مقاومت در منطقه است و قرار بر این
است به صورت کاملا محرمانه انجام شود.
احمد مطر تحلیلگر مسایل
راهبردی و سردبیر پایگاه خبری خبر پرس با اشاره به مؤلفههای داخلی قدرت در
عربستان سعودی اظهار داشت که بندر به پادشاهی عربستان یا دست کم ولیعهدی
فکر میکند، به همین علت تمام تلاش خود را برای راضی نگه داشتن آمریکا
انجام میدهد، یکی از دلایل همگرایی وی با اسرائیل نیز همین موضوع است، چرا
که معتقد است به این ترتیب میتواند از اهرم فشار اسرائیل بر آمریکا برای
رسیدن به این منصب استفاده کند. وی در این راستا حتی هدایایی را برای برخی
مقامات صهیونیست تهیه کرده تا همگرایی خود را با آنها اثبات کند.
وی
تصریح کرد که بندر نیز در سرزمینهای اشغالی با استقبال گرم صهیونیستها
مواجه شد، آنها برای استقبال از بندر چندین مراسم با خدمات جنسی برگزار
کردند و البته گفته میشود در این مراسمها نیز از بندر تصویربرداری
کردهاند تا در مواقع نیاز بتوانند با آنها از بندر باجخواهی کنند.
راهی
که بندر برای اثبات خود در معادلات داخلی عربستان و موازنه قدرت در منطقه
انتخاب کرده، فراتر از تهور و ماجراجویی است، چرا که موازنه های قدرت هیچ
شانسی برای پیروزی این تلاش ها باقی نمی ماند، بنابراین لجاجت وی برای دست و
پا زدن در باتلاق منطقه تنها به تسریع در غرق شدن وی خواهد انجامید،
واقعیتی که اگر سران ریاض آن را درک نکرده و با انفصال بندر از عرصه قدرت
سیاسی عربستان، برخورد حکیمانه با این مولفهها را در دستور کار قرار
ندهند، غرق شدن ریاض در این باتلاق را نیز در پی خواهد داشت.