به گزارش فارس، روز 29 آبان در ژنو بار دیگر مذاکرهکنندگان هستهای ایران و شش کشور موسوم به 1+5 در برابر هم صفآرایی میکنند. این بار نیز انتظار میرود که نبردی سخت در انتظار تیم دیپلماتیک کشورمان باشد و مذاکراتی داغ بین ایران و 1+5 شکل گیرد.
دور قبلی مذاکرات بین ایران و 1+5 را شاید تا به حال بتوان پرماجراترین دور از مذاکرات ایران و شش کشور دانست. ورود وزاری خارجه از میانه راه به ژنو، دیدارهای طولانی اشتون – ظریف – کری، رفتار عجیب هیات فرانسوی و عدم حصول توافق در ساعات پایانی از دور قبلی مذاکرات، یک مذاکره پرچالش و به یاد ماندنی در ذهنها باقی گذاشت. برخی منابع خبری گزارش دادهاند که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه خوشروی ایران در ساعات پایانی این مذاکرات با خشمی انقلابی به وزاری خارجه حریف تاخته است و آنها را به خاطر تغییر مفاد توافق در لحظات پایانی سخت مورد عتاب قرار داده است.
29 آبان، تیم جدید سیاست خارجی برای سومین بار و در کل، ایران برای ششمین بار در ژنو به مذاکره هستهای با حریف مبادرت میورزد؛ لذا مذاکرات آتی هم میتوانند ژنو 3 خطاب شوند و هم ژنو 6. به هر حال اسم این مذاکرات هرچه باشد، بعید نیست که این مذاکرات نیز چون مذاکرات قبلی سخت باشد و یا حتی سختتر. اصلا بعید نیست که از میانه راه باز هم وزاری خارجه وارد کارزار مذاکرات شوند.
طی روزهای گذشته از دور قبلی مذاکرات، موضعگیریهای متفاوتی انجام شد. از یکسو برخی طرفها نظیر روسیه مواضع بسیار مثبتی از خود نشان دادند و برخی چون فرانسویها بدترین مواضع ممکن را اتخاذ کردند. آمریکاییها هم با مواضعی دوپهلو تلاش کردند که از یکسو همپیمانان خود را راضی نگه دارند و از سوی دیگر احتمال توافق با ایران را از بین نبرند.
در عین حال این روزها خواستههایی از ایران در رسانههای غربی و به نقل از مقامات شناخته شده یا ناشناس غربی منتشر میشود که جز زیادهخواهی نام دیگری بر آن نمیتوان گذاشت. روزنامه صهیونیستی هاآرتص و رئیسجمهور فرانسه دو سری از این زیادهخواهیها را تاکنون منتشر کردهاند که فارس پیشتر در خصوص آنها گزارش داده است.
در عین زیادهخواهیهای غرب، بر اساس گزارش آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ایران تقریبا فعالیتهای هستهای هیچ پیشرفتی ظرف 3 ماه گذشته نداشتهاند. این در حالی است که مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته است که فعالیتهای هستهای ایران بر اساس برنامه زمانی مشخص در حال ادامه هستند.
به هر روی و با این وضعیت، در تشریح صحنه بینالمللی در آستانه مذاکرات، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- اگرچه در سطح تاکتیکی اختلافاتی بین کشورهای غربی عضو 1+5 وجود دارد اما در راهبردها، همه آنها با یکدیگر اتفاق نظر دارند و ایران صاحب انرژی صلحآمیز هستهای را خطری برای خود میبینند.
2- خطوط قرمز ایران همچنان پابرجاست. ایران نمیتواند از «چرخه کامل تولید سوخت هستهای» چشمپوشی کند. غنیسازی در خاک ایران حق این کشور است و دلیلی ندارد که حتی یک گرم مواد هستهای از ایران خارج شود. خطوط قرمز دیگر هم حتما به روشنی برای طرف غربی بیان شدهاند.
3- فرانسویها اگرچه مخربترین و در عین حال مضحکترین نقش را در مذاکرات قبلی ایفا کردند اما بعید است به تنهایی و بدون هرگونه هماهنگی با هژمون نظام جهانی سرمایهداری اقدام به چنین خبطی کرده باشند. ادعا نمیتوان کرد که در همه چیز بین واشنگتن و پاریس هماهنگی دقیق وجود داشته است اما سادهلوحانه است که استقلال عملکرد فرانسه از ایالات متحده را در مذاکرات گذشته بپذیریم. کشوری که در بحرانهای مختلف سیاسی و اقتصادی به سر میبرد، آنقدر بلاهت به خرج نخواهد داد که خود را با متحدی چون ایالات متحده دراندازد.
4- ممکن است فرانسویها انگیزههای اقتصادی هم داشته باشند. در حال حاضر مشکلات اقتصادی فرانسه کم نیست و این احتمال وجود دارد که فرانسه با توجه به تمایل جدی آمریکاییها برای حصول توافق، از فرصت استفاده کرده و بخواهد امتیازاتی از متحد دیرینه خود بگیرد. با این حال آمریکاییها در صورت تمایل جدی به حصول نتیجه، اهرمهای لازم برای اعمال فشار بر پاریس و کسب نتیجه مدنظر را دارند.
5- برخی تحلیلها حاکی از آن است که دولت باراک اوباما به دنبال یک میراث بزرگ برای افکار عمومی جامعه آمریکاست، میراثی که بتواند موید پیروزی دموکراتها در انتخابات آتی شود. در همین شرایط، با توجه به نزدیک بودن انتخابات میاندورهای کنگره در سال 2014 که بر طبق سنتهای پیشین، نقش و نفوذ لابیهای صهیونیستی را میافزاید، واشنگتن باید پیش از سال 2014 به توافقی با ایران دست یابد تا بتواند حل نسبی که مساله بینالمللی را بهعنوان میراث خود برجا نهد. این در شرایطی است که طرح خدمات درمانی موسوم به اوباماکر با توفیقی مواجه نشده و مذاکرات فلسطینیان و اسرائیل هم پتانسیل حصول نتیجه ندارد. اوباما در شرایط فعلی تنها میراثی که برای بر جا گذاشتن دارد، حل مساله هستهای ایران است که البته میتواند با مانعتراشیهای جمهوریخواهان مواجه شود.
6- از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی نیز برای عدم حصول نتیجه در مذاکرات تلاش بسیاری میکند و از نفوذ خوبی هم برای این کار برخوردار است. این رژیم هم در کنگره و هم در بخشهایی از دولت ایالات متحده صاحب نفوذ فراوان است و به طور کلی حفظ منافع این رژیم یکی از شروط بقا برای سیاستمداران آمریکایی محسوب میشود. از این رو به نوعی میتوان گفت که منافع الیت حاکم بر کاخ سفید و کنگره با منافع اسرائیل گره خورده و به این راحتی قابل تفکیک نیست.
7- طرف آمریکایی به صراحت گفته است که نهایاتا 5 درصد از تحریمها علیه ایران را لغو میکند. بنابر تصریح اوباما تحریمهای اصلی – ساختار اصلی تحریمها – از جای خود تکان نخواهند خورد. بدیهی است که تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی ایران نباید 5 درصد از تحریمها را گران بخرد. در برابر کاهش 5 درصدی تحریمها، محدودیتهای پذیرفته شده بهعنوان اقدام اعتمادساز نیز باید محدود و متوازن باشند.
8- کشورهای عربی حاضیه خلیج فارس اگرچه این روزها ساکتاند اما به نظر میرسد که نقش سازندهای در راستای حل مساله هستهای ایران ندارند. بعید نیست شکستهای متعدد منطقهای در سالهای اخیر برای عربستان و متحدانش منجر به نوعی انتقامجویی در مذاکرات هستهای شده باشد. نقش مخرب فرانسه در دور قبلی مذاکرات بیارتباط با نقش پنهان اعراب نبود که اکنون خود را در برابر ایران با اسرائیل در یک جبهه مییابند.
9- در مذاکراتی که 29 آبان شروع شده و چند روز هم به طول خواهند انجامید، احتمال حصول یک توافق اصلا کم نیست، اگرچه شاید باز هم در لحظه آخر یکی از طرفها بخواهد بازی را بر هم زند. به هر روی در صورت حصول توافق، مردم حق دارند از مفاد و جزئیات آن مطلع باشند چون محرمانه بودن تنها تا قبل از حصول توافق میتواند کارساز باشد. همچنین در شرایطی که کشورهای غربی نقش مخرب خود را قبلا ثابت کردهاند، در صورت عدم شکلگیری توافق، مسئولیت به نتیجه نرسیدن مذاکرات بر عهده آنهاست.
10- بدیهی است عدم حصول نتیجه در مذاکرات به معنای شکست آن نیست و باید توجه کرد که شرایط بسیار سخت و پیچیده است و زمانبر بودن فرآیند حصول توافق، قابل پیشبینی است؛ هرچند که زمان با توجه به فعالیت لابیهای مخالف حصول توافق، به نفع مذاکرات نیست.
به هر روی، همانطور که محمد جواد ظریف، سرپرست مذاکرهکنندگان کشورمان نیز گفته است، ایران با حسن نیت به دنبال حصول توافق است اما نه به هر قیمتی. قطعا جمهوری اسلامی آماده است گامهای متوازن اعتمادساز را بردارد اما به شرطی که طرف مقابل نیز حسن نیت خود را ثابت کند.
ایرانیان با اجماع ملی بهدنبال حقوق ملی خود هستند اما به نظر میرسد تشتت و اختلاف در 1+5 کم نیست؛ اگر نه در راهبردها، دستکم در تاکتیکها.