پایگاه 598 - حسن نوروزی / به نظر می رسد نظام مقدس جمهوری اسلامی در شرايط کنونی با سه مسئله روبروست که بايد در ادامه مسير خود به آنها بپردازد و نسبت به آنها فعال باشد و به نحوی حل و فصل نمايد.
- مسئله اول، جهاد اقتصادی است که بدون آن نمی توان کشور را از کيد دشمنان نجات داد و الگوی يک کشور نمونه را در جهان بر روی دست گرفت.
- مسئله دوم، بيداری اسلامی است که امتداد منطقه ای انقلاب اسلامی محسوب می شود و نظام اسلامی بايد آن را بستری برای پی گيری آرمان های فرامرزی خود قرار دهد.
- مسئله سوم، موضوع تداوم يا عدم تداوم تفکر پيشرو و عدالت خواهانه دولت احمدی نژاد است که امروز به شکل پنهان يا نيمه پنهان و يا علنی، در محافل سياسی و فرهنگی و رسانه ها مورد تحليل قرار می گيرد که تلاش های آشتی جويانه و البته منافقانه فتنه گران و نيز موضوع حاشيه ای «جريان انحرافی» هم، از ملحقات همين مسئله سوم است.
اين سه مسئله با يک ديگر مرتبط هستند؛ چون هر سه، ناظر به کيفيت تحقق آرمانهای ملی، منطقه ای و جهانی انقلاب اسلامی و نظام ولايت فقيه هستند و هر گونه خدشه در يکی از آنها موجب خدشه در مسائل ديگر می شود. مثلاً اگر ملت ايران از فکر و منش احمدی نژاد به فکر و منش آقای هاشمی و ... عدول کند طبيعی است که در حوادث منطقه هم حساسيت لازم وجود نخواهد داشت و عرصه اقتصاد هم عرصه انفعال و کوتاه آمدن از اصول و منافع بلندمدت خواهد شد نه عرصه مبارزه و جهاد و برخورد فعال. همين طور اگر موج بيداری اسلامی متوقف يا منحرف شود و يا شکست بخورد، بازتاب آن به داخل کشور منتقل می شود و عده ای چوب آن را بر سر نظام خواهد کوبيد و قيد صدور انقلاب را از اساس خواهند زد.
همين طور چنانچه در پروژه جهاد اقتصادی با غرب ناکام بمانيم، هم در داخل، وزن غربگرايان بالا می رود و هم اين که نمی توانيم الگوی جامع سياسی، فرهنگی و اقتصادی را در مقابل ديدگان ملت ها بر روی دست بگيريم و انقلابات منطقه ای به جای گرايش به مدل حکومتی و اجتماعی ما، جذب مدل های بدلی مثل مدل ترکيه خواهند شد.
شکی نيست که موضوع اصلی نظام ما و ملت ما در شرايط فعلی، جهاد اقتصادی و بيداری اسلامی است و سپس، موضوع تدوام فکر و منش اصولگرايي پيشرو و عدالت خواهانه که البته وقت تصميم گيری ملت درباره آن هنوز فرا نرسيده است.
اما متأسفانه برخی جريانات سياسی و افراد سياست زده، برخلاف منويات رهبری فضای کنونی را به گونه ای آشفته ساختند که غالب معتقدان و دلسوزان نظام را به ناچار درگير مباحث زودهنگام انتخاباتی و مسائل فرعی و انحرافی کرده و از مسائل اصلی باز داشته اند.
اینها کسانی هستند که با اهداف حزبی و جناحی و قبيله ای خود زندگی می کنند نه با اهداف و آرمان های گام به گام و مرحله به مرحله نظام اسلامی. اينها آن گونه که خودشان دوست دارند، تابع رهبری هستند نه آن گونه که رهبری می خواهند که فرمايشاتشان مورد پی گيری قرار گيرد.