مشرق - شبکه
المنار لبنان در مقالهای به قلم نضال حماده به بررسی نگرانیهای مشترک
عربستان و پاکستان در خصوص مسائل منطقهای و جهانی پرداخته و از همراهی این
دو کشور در حمایت از جیش العدل پرده برداشته است.
جیش العدل ابزار تازه عربستان علیه ایران
گروه
موسوم به «جند الله» به سرکردگی عبدالمالک ریگی که در پاکستان مستقر بود و
از همانجا علیه ایران دست به اقدامات نظامی می زد در سال 2010 توسط ایران
نابود و سرکرده آن نیز دستگیر شد. پس از این ماجرا اوضاع تا سه سال آرام
بود تا اینکه یک گروه تازه تأسیس و گمنام که خود را «جیش العدال» مینامد
حمله ای را در استان سیستان و بلوچستان ایران ترتیب داد و 14 سرباز ایرانی
را به شهادت رساند. این گروه در حمله مذکور از طریق گذرگاه « خوجاک » واقع
در جاده کویته مرکز بلوچستان پاکستان، وارد ایران شدند. برخی منابع آگاه
فرانسوی که موضوع گروههای سلفی جنگجو و وابسته به عربستان را دنبال می کنند
در مصاحبه با المنار اظهار داشتند که این حمله به دستور مستقیم عربستان
صورت گرفته است. این گروه، محصول شیوه خشونت آمیز عربستان در رویارویی با
ایران و متحدانش در سوریه، عراق و لبنان به شمار میرود.
همکاری اسلام آباد – ریاض در تأسیس و حمایت از جیش العدل
این
منابع فرانسوی همچنین سازمان اطلاعات پاکستان را متهم کردند که از طریق
همکاری با استخبارات عربستان، این گروه را پایه گذاری و عملیاتی کرده است.
این منابع اظهار میدارند که استخبارات عربستان اخیراً اموال قابل توجهی را
در اختیار جیش العدل قرار داده، اما از آنجا که پتانسیلهای انسانی ضعیف
عربستان، اجازه کمک مستقیم لوجستیکی و نظامی به این گروه را نمیدهد،
سعودیها مسؤولیت این کار را به سازمان اطلاعات پاکستان واگذار کرده اند. بر
اساس اظهارات این منابع فرانسوی، اطلاعات پاکستان که جیش العدل را در
اختیار دارد و آن را مدیریت میکند، نخستین نقش را در ایجاد این گروه ایفا
کرده است، همچنانکه پیش از این نیز جندالله را تأسیس کرد و آموزش و جهت دهی
آن را بر عهده گرفت.
اما
هنگامی که منافع پاکستان در ارتباط با ایران، ایجاب میکرد دست از حمایت
از این سازمان برداشت. پاکستان که از کمکهای مالی عربستان بهره میبرد،
همپیمان راهبردی ریاض است و بر اساس این پیمان، رهبران ارتش پاکستان که
کنترل استخبارات این کشور را در دست دارند، نمیتوانند دستورات عربستان در
این زمینه را رد کنند زیرا ارتش پاکستان دهها سال است که سیاست منطقهای
خود را مستقیماً به سیاست عربستان گره زده است.
نگرانی های مشترک عربستان و پاکستانپاکستان
از همگرایی ایران و آمریکا و نیز تفاهم روسیه و آمریکا در چندین نقطه
ناآرام جهان، ناراضی است، بویژه پس از پررنگ شدن نقش روسیه که از نظر ارتش
پاکستان، متحد بزرگ ایران محسوب میشود. نظامیان پاکستان نگران این هستند
که نزدیکی ایران، آمریکا و روسیه، نفوذ پاکستان در افغانستان و جایگاه این
کشور در چشم آمریکا را در معرض خطر قرار دهد، به ویژه اینکه رابطه ایران با
دشمن پاکستان یعنی هند رابطه خوبی است و این کشور سومین وارد کننده نفت
ایران محسوب می شود. همچنین نظامیان پاکستان نگران نفوذ مجدد روسیه در
آسیای میانه هستند و این تجدید نفوذ، یادآور حوادث بسیاری برای پاکستان است
چرا که آنها در جنگ افغانها علیه شوروی، نقش ایفا کردند و استخبارات
پاکستان در کشورهایی که سابقاً جزء خاک شوروی بودند نه تنها از گروههای
سلفی در حال جنگ با شوروی حمایت می کرد، بلکه با همراهی عربستان، مقدمات
ترور احمدشاه مسعود هم پیمان روسیه و ایران را فراهم آورد و به حمایت
طالبان دشمن آن روز مسکو روی آورد.
این
نگرانی ها که با نگرانی های عربستان در هم آمیخته، باعث شده که اسلام آباد
در این زمینه خود را تحت امر استخبارات عربستان قرار دهد و این امر بدان
معناست که در صورت تکرار حملات گروه موسوم به جیش العدل روابط پاکستان و
ایران متشنج خواهد شد. ریاض هم این مسأله را به خوبی درک کرده و شاید همین
موضوع یکی از راههای مقابله عربستان با ایران و مانع تراشی ریاض بر سر راه
توافق بینالمللی با واشنگتن درباره سوریه و پرونده هسته ای ایران باشد.
اتحاد
مستحکم چین و روسیه در آسیای میانه از طریق سازمان شانگهای، نگرانیهای
اسلام آباد را افزایش داده است به ویژه اینکه پاکستان تحت تأثیر تخاصم با
هند، پکن را متحد راهبردی خود در منطقه می داند، زیرا پکن که هند را رقیب
تاریخی، کنونی و آینده خود می داند از دشمنی هند و پاکستان استقبال میکند.
همچنین همراهی چین و ایران در همه موضوعات مرتبط با آسیای میانه و سوریه و
وابستگی فراوان چین به نفت و گاز ایران، نگرانیهای اسلامآباد را دو
چندان کرده و این کشور را در اردوگاه عربستان قرار داده است با این تفاوت
که موضع عربستان در خصومت با ایران، علنی و موضع پاکستان در این خصوص، غیر
علنی است.