به گزارش 598 ، سایت رجانیوز نوشت: هر سال در ایام محرمالحرام سلسله سخنرانیهای آیتالله جوادی آملی در رادیو معارف منتشر میشود.
در محرم امسال نیز 10 برنامه با موضوع عدالت اجتماعی در پرتو حماسه حسینی توسط صدای جمهوری اسلامی پخش شد.
آیتالله جوادی آملی در شب عاشورا در سخنانی ارزشمند به تببین عدالت اجتماعی در بستر حماسه حسینی پرداختند.
این استاد حوزه در بخشی از سخنان خود به رفتار عادلانه در مواجهه با کفار در بعد بینالمللی اشاره کرد و با گریز به موضوع مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای 1+5، توصیههایی خطاب به اعضای تیم مذاکره کننده ایران بر مبنای آیات و روایات ایراد فرمودند.
...ما هم موظفیم حقوق دیگران را تعبیه کنیم هم مکلفیم حقوق خودمان را استیفا کنیم، پذیرش ستم با عدل سازگار نیست و این معنا در هر سه حوزه محترم است، هم حوزهای که ما با مسلمانان و هم دینمان داریم، هم در حوزهای که با موحدان عالم داریم و هم در حوزهای که با بشرهای جهان اعم از ملحد و موحد داریم.
باید با آنها زندگی مسالمت آمیز و عادلانه داشته باشیم و اگر کسی در هر سه حوزه بخواهد حق مسلم ما را ادا نکند ما موظفیم قیام کنیم، ارشاد کنیم اولا، امر به معروف و نهی از منکر کنیم ثانیا، نشد با دست باز و با زبان مسلط (برخورد کنیم).
وجود مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره انصار فرمود: اینها اسلام را پروراندند، نهتبلیغ کردند، نه تعلیم کردند، نه تحقیق کردند، تبلیغ اسلام یعنی سخنرانی، خیلی سهل است و روان، چه اینکه رایج است؛ تعلیم انسان درس گفتن و بحث کردن سهل است چه اینکه فراوان تبلیغ اسلام؛ پژوهش اسلامی کتاب نوشتن، محققانه چیزی تألیف کردند این هم سهل است چه آنکه فراوان؛ اما پرورش اسلام پیاده کردن اسلام، جامعه را با اسلام آشنا کردن، اینها پرورش میخواهد، پرورش کار آسانی نیست؛ فرمود انصار همانطور که بچه آهو را میپرورانند و بزرگ میکنند، برهی گوسفند را میپرورانند و بزرگ میکنند، انصار اسلام را پروارندند و بزرگش کردند.
اینها (انصار) دست باز داشتند، مبسوط بود. سبط بود و گشاده با شمشیر و نیزه و دشنه و تیغ، زبان مسلط نه یعنی سخنرانی خوب، زبانی که با سلطان حرف بزند، آن برهان را میگویند سلطان. یعنی هم خوب حرف بزند هم حرف خوب بزند.
گفتند سند این سخن چیست؟ ماهرانه از قرآن و روایات و براهین عقلی سلطان اقامه کند؛ آن سخنرانی که قدرت بر تسلط برهانی ندارد زبانش شدید است نه سدید.
فرمود انصار در هنگام استدلال زبان مسلط داشتند، در هنگام مبارزه دست باز داشتند، اینها دین را پروراندند، نه سخنرانی کردند، دیندار بودند، دینباور بودند با علم و عملشان دین را در جامعه گسترش دادند، اینها دین را تربیت کردند چنین چیزی عدالت اجتماعی در قرآن کریم میشود.
بعد از اینکه این برهان را بازگو کرد فرمود که زبانتان مسلط شد، دستتان باید باز بشود. باز شدن دست را در 3 سطح این چنین فرمود: در حوزه و قلمرو داخلی بسته باشد در حوزه و قلمرو نیمه بینالمللی نیمه باز باشد اما در منطقه بینالمللی کاملا باز باشد...
...در داخل حوزه اسلامی (دست باید بسته باشد به این معنا که) اختلاف نکنید در داخله، حوزه نیمه بینالمللی یعنی منطقهای توحید اختلاف نکنید اما در حوزه بینالمللی هرگز زیر بار ستم نروید یک دستتان شمشیر و یک دستتان قرآن باشد.
مـحـیـطـی چـه گـویـم چـو بـارنده میغ
به یک دست گوهر به یک دست تیغ
بــه گــوهــر جــهــان را بــیــاراســتـه
بـه تـیـغ از جـهـان داد دیـن خواسته
این نظامی گنجوی از افراد نادرگوی ایران زمین بود این وقتی آیه سوره مبارکه حدید را تفسیر می کند لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انـزلنـا الحـدیـد میگوید وجود مبارک رسول اکرم صلیالله علیه و آله و سلم با یک دست قرآن (آمدند)، تا مردم را روشن کند، با دست دیگر شمشیر که کسی این چراغ را خاموش نکند.
اگر شما همانند پیامبر بودید با یک دست قرآن که جامعه را روشن کند با دست دیگر شمشیر که این چراغ را خاموش نکند، آنگاه هم به میزان عمل کردید هم به انزلنا الحدید عمل کردید و فرمود در جریان بینالمللی شما قرآن را با شمشسر ارائه کنید و قَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ... (با پیشوایان کفر بجنگید، چرا که آنان را هیچ پیمانى نیست، باشد که (از پیمانشکنى) باز ایستند) در این آیه آمده است که با رهبران کفر مبارزه کنید نه چون اینکه مسیحی یا یهودی یا صهیونیست و کافرند، خواه کافر یا غیر کافر، نه اینکه اینها ایمان ندارند بلکه چون أَیْمَان ندارند.
کسانی که به مقررات انپیتی هیچ توجه نمی کنند باید با اینها از در سازش وارد نشوید
فرمود: شما یک جانبه آتش بس زدی، تمام قطعنامهها را شما عمل کردی اما آنها ایمان لهم (وفادار نبودند).
این هم معنای نهضت حسینی است که عهدهدار عهد بینالمللی است این چنین نیست که عدالت فقط در حوزه داخل مصرف داشته باشد نه خارج، ما شیعه حسین بن علی(ع) هستیم بر ما حرام است زیر بار ظلم رفتن، ما با هیچ کسی که کافر است از آن جهت که کافر است مبارزه نمیکنیم، خواه کافر خواه غیر کافر برادر انسانی ماست گرجه برادر اسلامی ما نیست.
بارها به عرضتان رسید در طلیعه ظهور اسلام در مغرب زمین بخش وسیعی از مردم مصر کافر بودند بخش قابل توجهی یا اکثریت مسلمان. عهدنامه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به مالک این بود آن منطقه افراد کافر فراوان دارد ولی کافرند با آنها عادلانه رفتار کن مبادا بگویی مردم مصر آن بخشی که مسلمانند خودیاند آن بخشی که کفارند بیگانه، آن بخشی از مردمی که کافرند از جهتی که انسان است حق مسلمش عدل است تو موظفی عدالت را نسبت به کفار رعایت کنی آنها الان در پناه حکومت اسلامی هستند؛ حکومت اسلامی همانگونه که باید عدل مسلمانان را رعایت کند عدالت کفار را رعایت کند این به معنای عدالت اجتماعی به معنای جامعه است.
ولی در سوره توبه و بخشهای دیگر صریحا فرمود: با کفار هرگز سازش نکنید با کفار از دریچه ظلم پذیری وارد نشوید؛ مادامی که آنها پیمانها تعهدات انپیتی را امضا میکنند برای شما و دیگران یکسان محترم میشمارند، مادامی که حق شما را رعایت میکنند شما رعایت کنید حقوق شما را محترم میشمرند شما هم محترم بشمرید اما اگر قطعنامهها را رعایت نکردند، حقوق شما را رعایت نکردند شما بجنگید و تسلیم نشوید، خدا با شماست و قَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ... یعنی اهل یمین (میثاق و تعهد) نیستند اینها قطعنامه را به رسمیت نمیشناسند چنیدن قطعنامه علیه صهیونیست صادر شده، سازمان ملل جوامع بینالملل به نفع حماس، به نفع فلسطینی مظلوم صادر کرده اما صهیونیست زیر بار قطعنامه نمیرود چندین قطعنامه در طول دفاع هشت ساله به نفع ایران صادر شده است اما همین سردمداران ستم همین آمریکا جنایتکار راضی نشده است...
این قرآن است که به ما میگوید و مَا اسْتَقَامُواْ لَکُمْ فَاسْتَقِیمُواْ لَهُمْ مادامی که آنها حقوق شما را رعایت میکنند شما هم رعایت بکنید مادامی که رعایت نمیکنند و قطعنامه را رعایت نمیکنند و قاتلوا ائمه الکفر، چرا؟ انهم لا ایمان لهم
اگر خدای سبحان از ما با خبر است و ما را مأمور کرده زیر بار ستم نرویم ما را یاری میکند یا نه، ما را یقیناً یاری میکند. تجربه گذشته نشان داد یک، اعتماد به وحی الهی تایید میکند دو ، فرمود یقینا خدا ناصران دین را حفظ میکند.
منظور آن است که اولاً، عدالت یک ترازوی تلفیقی از حق و تکلیف است؛ ثانیاً، اجتماع هم سه قلمرو دارد؛ ثالثاً، نهضت حسینی هم در هر سه قلمرو پیام دارد؛ رابعاً، به ما میگوید با کفار از راه عدالت عمل کنیم؛ خامساً، اگر دیگران بخواهند طعم آزادی را بکشند باید مرهون عدالت باشد.
این عصاره بحث درباره عدالت اجتماعی در پرتو نهضت حسینی علیهالسلام است.