وقتی نوری‌زاد "هرکول پوآرو" می‌شود!

 وی برداشت های شخصی و ناقص خود را از یک سری اطلاعات اشتباه، به صورت دلیلی بر انجام ترور وزیر صنعت و معدن  توسط سپاه آورده است.

 

نوریزاد در سایت خود نوشته است:

 

وزارت صنعت معدن وتجارت پروانه ی فعالیت دو شرکت را لغو کرده و به همه ی دفاترگمرکی بخشنامه کرده که ازاین پس این دوشرکت اجازه ی هیچ گونه فعالیتی ندارند.

 

من – نوری زاد – شستم خبردارشد که این دوشرکت حتماً متعلق به سپاه اند و نمایندگان سپاهی درمجلس به اشاره ی سپاه قیام وقعود کرده اند و یک نعره ای برآورده اند که: هی؟

 

نتیجه: ترورآقای معاون با این موضوع بی ربط نیست و آقای نعمت زاده درجلسات داخلی خودشان محکم برانحلال شرکت های مزاحم سپاه اصرار ورزیده و برادران نیزاحتمالاً خواسته اند هم به اوهم به جناب روحانی بفهمانند که: بیرون کشیدن لقمه از دهان سرداران چه عواقبی می تواند داشته باشد. راستی آقای خاتمی هم یک اشاره ای کرده بود به شروع ترورها!

 

اینها نتیجه گیری های یک فردی است که روزگاری در کیهان قلم می زد و با شهید آوینی در ساخت فیلم روایت فتح همکاری می کرد؛ که البته شهید آوینی پس از شناخت تفکرات افراطی وی، او را از پروژه روایت فتح بیرون کرد.

این درحالی است که عاملان قتل معاون وزیر صنعت و معدن شناسایی، دستگیر شده و به جرم خود اعتراف کردند و انگیزه خود را خصومت شخصی بیان کردند.

 

نوریزادی که یک روز در دیدار کارگردانان با رهبر معظم انقلاب، حضرت آقا را با نام مولای ما خطاب می‌کرد؛ امروز نامه های سرگشاده به مقام معظم رهبری (مدظله العالی) می نویسد.

 

سرگذشت نوری‌زاد و امثال او که با تندروی تنها از خود یک چهره منافقانه باقی می گذارند و شخصیت متزلزل این افراد نشان می دهد که نمی توان به سخنان این افراد اعتماد کرد.

 

بهتر است به نحوی زندگی کنیم و طوری حرف بزنیم که فردا و پس فردا از خواندن نوشته‌های خود خجالت نکشیم؛ کسی به ریشمان نخندد که چرا تا این حد چرخش و چرا یک سیر منطقی نداشتید؟