به گزارش 598 به نقل از فارس، جیش العدل آخرین نمونه از واگرایی گروهی
منتسب به اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان محسوب میشود که در روزهای
گذشته بسیار خبرساز شده است. به شهادت رساندن ۱۴ تن از مرزبانان در شهر
سرباز و همچنین دادستان زابل، از جمله اولین اقدامات جنایتآمیز آنان
بوده است.
بر اساس آنچه در صفحه رسمی این گروه تروریستی در شبکه
های اجتماعی آمده است، حدود یک سال از عمر آن میگذرد و در این مدت، صرفا
همین دو اقدام خون بار را مرتکب شدهاند که به نظر در آینده درصدد
عملیاتهای مشابه خواهند بود.
این گروه نیز هم چون گروه جندالله
(«جنبش مقاومت مردمی ایران» یا همان جند الشیطان) به سرکردگی عبدالمالک
ریگی، از منظر هویتی، از دو هویت قومی و مذهبی شکل گرفته است. آنها خود را
منتسب به اهل سنت بلوچ می دانند. اما جندالله برخلاف جیشالعدل علاوه بر
تاکیدات مذهبی بر عنصر قومی «بلوچ» هم تاکید داشت به گونهای که تامین حقوق
قومی بلوچها را یکی از شعارهای برجسته خود میدانست.
اما بررسی
جیشالعدل نشان میدهد که تاکیدات آنها به صورت ویژهتری بر عنصر مذهب
قرار دارد. آنها خود را علاوه بر بلوچها، حامی اهل سنت ایران میدانند که
به زعمشان تحت ستم قرار دارند. حتی در بیانیه اخیر فاروقی سرکرده
جیشالعدل به صراحت از اهل سنت کرد و عرب نیز یاد شده است. این مسئله نشان
میهد که آنها رسالتی فراتر از دغدغههای قومیتی برای خود قائل هستند.
اما
علاوه بر این تفاوت در تعریف هدف، آنها از منظر تاکتیکی نیز با جندالله
متفاوتاند. در مطلبی که در سایت جیشالعدل آمده، به صراحت گفته شده است که
صرفا نیروهای نظامی و نیروهای جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار میدهند و
از آسیب زدن به مردم عادی شیعه یا سنی پرهیز میکنند.
حتی آنها
فراتر از این مدعی شدهاند که بر اساس متون تشکیلاتی خود، با کسانی که به
مردم اعم از شیعه و سنی ضربه بزنند، برخورد خواهند کرد. این تاکتیک در صورت
عملیاتی شدن از سوی آنها، نشان دهنده یک فکر دقیق و منسجم است که ریگی
آن را رعایت نمیکرد. چندی قبل ایمن الظواهری رئیس کنونی القاعده در پیامی
از نیروهای خود خواسته بود تا از کشتن شیعیان پرهیز کنند.
او در سال
۲۰۰۵ نیز به زرقاوی موسس القاعده عراق هشدار داده بود که کشتن شیعیان
غیرنظامی موجب خواهد شد تا حمایت اهل تسنن عراق را به مرور زمان از دست
بدهند. البته این پیام نه آن موقع که ظواهری نفر دوم القاعده بود عملیاتی
شد و نه حالا که نفر اول است محقق شده ست.
اما به نظر میرسد تاکید
خاص جیش العدل بر مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران و پرهیز از رویارویی
با مردم شیعه و سنی (حداقل در مقام نظر) نشان میدهد که آنها از یک
استراتژی دقیق برخوردارند تا اشتباهات عبدالمالک ریگی و گروهش که مورد نفرت
شیعه و سنی قرار گرفته بود را کمتر مرتکب شوند.
اما علاوه بر این
مساله به نظر میرسد نمیتوان جیش العدل را بدون حامیان منطقهای آن تحلیل
کرد. مطمئنا تا کنون حداقل در سطح رسانهها مدرکی که دال بر ارتباط این
گروه تروریستی با عربستان سعودی باشد، منتشر نشده است اما میتوان از منظر
تحلیلی به این ارتباط پی برد. یکی از سیاستهای عربستان تلاش برای القای
این مسئله است که ایران با اهل سنت خود برخوردی ظالمانه دارد.
این
سیاست همیشه در بخش فارسی سایت العربیه وابسته به آلسعود به صورت پررنگی
پیگیری میشود به گونهای که آخرین اخبار البته برجسته شده مثلا جنبش
الاحوازیه در این سایت مشاهده می شود. چنین رویکردی در نزدیکی روابط ایران و
مصر در زمان ریاست جمهوری مرسی نیز رخ داد.
عربستان سعی داشت تا با
برجسته سازی این مسئله، روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان
مثال هم زمان با سفر دکتر صالحی وزیر خارجه وقت ایران به قاهره، همایشی
ضدایرانی در این شهر برگزار شد که اصلیترین ادعای آن بدرفتاری ایران با
شهروندان اهل سنت خود بود. اما نکتهای که بسیار قابل تامل بود، حضور و
سخنرانی محمد العریفی شیخ عربستانی جوان و افراطی وهابی در آن بود.
تمرکز
جیش العدل بر عنصر مذهب و تلاش برای «مقاومت» در مقابل «ظلمهای ایران به
اهل سنت»، از نظر خط تحلیلی بسیار نزدیک به آن چیزی است که عربستان سالها
است پیگیری میکند. اما موضوع دیگری که میتواند موید ارتباط این گروه
تروریستی با عربستان باشد، شرایط منطقهای آلسعود است.
شکست در
بحران سوریه به شدت عربستان را عصبانی ساخته است. این خشم اما حالا در
کشورهای نزدیک به دولت اسد نیز خود را نشان می دهد. در عراق، مردم به صورت
روزانه حمام خون را در خیابانها، مساجد و حتی قهوهخانهها تجربه میکنند
و با نزدیک شدن به موعد انتخابات پارلمانی این کشور در سال ۲۰۱۴، این
روند احتمالا افزایش نیز خواهد یافت.
در لبنان نیز هشت ماه است که
دولت به دلیل سیاستهای افراطی عربستان شکل نگرفته و عملیاتهای تروریستی
در آن رو به افزایش گذاشته است. در این میان تضعیف ایران نیز میتواند
تکمیل کننده این مسیر باشد البته با این نکته که در ایران، بیشتر از آنکه
عملیاتهای تروریستی بتواند دولت را تضعیف کند، جلوه رسانهای آن مهم است
تا تقابل شیعی – سنی در اصلیترین کشور شیعی منطقه را بیشتر دامن بزند.
در
صورت تصویرسازی از این تقابل ساختگی در ایران که لبنان و عراق نیز به آن
مبتلا هستند، نزاع طائفی بیشتری در منطقه شکل میگیرد. عربستان این روزها
دیوانه شده است. از این منظر میتوان بازی جیش العدل را به سیاستهای
عربستان پیوند زد و با احتساب تجریههای گذشته، حمایت مالی و معنوی آن را
از این گروه تروریستی فهم کرد.