سرویس فرهنگی پایگاه 598 - ما با شاعری همسخن هستیم که او را با شعر آیینی میشناسند. پس زمان را معتنم شمرده و در این مجال کوتاه، بیشتر به سراغ اندیشه و باورهای یک شاعر آیینی برویم.
از مظنر سید حمید رضا برقعی جهانبینی در شعر یک شاعر آیینی چگونه باید باشد؟بسم الله الرحمن الرحیم یکی ازهنرهای بیشمار خداوند آفریدن انسانها با چهرههای متفاوت، اخلاقهای متفاوت و حتی اثر انگشتهای متفاوت است؛ احساس من شاعر میگوید که خدا هم میخواهد اشرف مخلوقاتش را در هئیتهای متنوع ببیند، پس به هرکدام علاوه بر صورتی متفاوت نگاهی دیگرگون از دیگری هدیه کرده است با جهانبینیهای بیشمار و زمانی که این جهانبینیهای گوناگون با دنیایی به نام شعر - که عنصر اصلی آن تخیل است- میآمیزد مقولهای غیرقابل تعریف را به وجود میآورد. پس من هیچوقت به خودم اجازه نمیدهم به شاعری جهانبینی خودم را پیشنهاد کنم، چه برسد به اینکه از کلمه «باید» استفاده کنم. چرا که راز زیبایی شعر در تنوع رنگهای آن و در بیرون بودن آن ازخطوط عادی و تعریف شده است. پس ترجیح میدهم چگونه بودن جهانبینی شاعر را از پنجره کلمات خود او ببینم.
آیا شعر آیینی قابلیت ترجمه به زبانهای دیگر و شناساندن معارف شیعی به جهانیان را داراست؟شعرهای آیینی که در حال حاضر با آنها روبه رو هستیم بدون تردید قابل ترجمهاند اما در این مساله که آیا این اشعار قابلیت این را دارند که معرفت شیعی را به جهانیان معرفی کنند تردید دارم چون این اشعار اکثرا آمیخته با داستانها و تلمیحاتی از زندگی اهل بیت است که اگر هم ترجمه شود نیاز به پاورقیهایی دارد که انها هم باید ترجمه شوند. برای مثال اشعار استاد سازگار اشعار پُر محتوایی است که مصرع به مصرع آکنده از احادیث و روایات است اما تصور کنید این اشعار بدون توضیح برای فردی ترجمه شود که او حتی خاندان وحی را به خوبی نمیشناسد پس از زیبایی آن لذت نمیبرد البته بگذریم از این مطلب که بیتردید نام اهل بیت نور است و اثر وضعی دارد. گمان میکنم اگر قرار شد چنین اتفاق مبارکی بیافتد و اشعار آیینی ترجمه شود باید در کنار آن داستانهای مرتبط با آن مضامین نیز ترجمه شود تا رفته رفته اثر خود را بگذارد. البته باید عرض کنم این موضوع درباره اشعار آیینی صدق میکند که صرفا به مدح و مرثیه اهل بیت میپردازد و الّا شعر آیینی دایره وسیعتری دارد که سخن گفتن دربارهی آن در این مجال نمیگنجد.
با توجه به اینکه شما از درون هیات و مجالس مذهبی رشد کردهاید، نقش هیئات در پرورش استعدادهای ادبی را چقدر میدانید؟پیش از این هم در نشریات دیگر درباره این موضوع مفصلتر صحبت کردهام. معتقدم از آنجا که مستمع بزرگ شده در این مجالس سالهای سال در هیئت تمام مدت از زبان مداح شعر میشنود و سعی میکند برای دریافت مفهوم ابیات تمرکز کند و در قسمتهایی از سینهزنی و نوحهخوانی مداح ناگزیر است به پاسخ دادن و حفظ کردن بعضی از ابیات، رفته رفته ارتباط دوستانهای را با شعر برقرار میکند و ناخوداگاه با عروض و قافیه به صورت سماعی آشنا میشود و از طرفی چون شعر ارتباط مستقیم با احساس و عاطفه و اشک دارد و هیچ جایی در عالم به اندازه هیئتها و حسینهها لبریز از زیباییها نیست مستمع ناگهان چشم وا میکند و خود را شاعر میبیند. یعنی در مجلس امام حسین (ع) همه چیز دست به دست هم داده است تا ما شاعر شویم. شک نکنید همه هیئتیها شاعرند؛ منتها باید خودشان بخواهند.
حضور شاعر در مجالس مذهبی و نفس کشیدن در فضای هیات، چقدر تاثیر دارد؟این حضور برای خود شاعر ضروری است و قطعا در شعر او مؤثر خواهد بود. علاوه بر این شاعر به ویژگی مهم دست مییابد: اول اینکه تمام مطالبی که در پاسخ به سوال قبل عرض کردم در جان شاعر زنده و پویا خواهد بود به اضافه حال معنوی که سرمایه شاعر است. دوم اینکه معتقدم شاعر هیئتی باید با روانشناسی هیئت خیلی بهروز آشنا باشد و از آن فاصله نگیرد و سوم شاعران خوب میدانند که خاستگاه مضامین ناب نهفته در تاریکی پر از روشنایی هیئت است.
وقتی شعرتان در محافل مذهبی خوانده میشود و با عکسالعمل مردم مواجه میشوید، چه حسی به شما دست میدهد؟اولین باری که مداحی شعرم را میخواند، تنها بیست و دوسال داشتم و نمیدانم چرا اما تمام بدنم میلرزید و در آن تاریکی احساس میکردم همه مرا نگاه میکنند. احساس میکردم همه میدانند این شعر من است!
وقتی به زیارت اهلبیت میروید شعرهایشان را برای خودشان میخوانید؟ چه حسی دارید؟اگر میتوانستم این حس را با کلمات بیان کنم اطمینان داشته باشید که تا الان در قالب غزلی گفته بودم.
تاثیرگذارترین کتابی که در طول زندگیتان مطالعه کردید چیست (چه از لحاظ ادبی و چه از لحاظ معرفتی)؟تاثیر گذار ترین نهج البلاغه بود که البته ...
و در پایان یک بیت از حافظ؟مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم