کد خبر: ۱۸۰۷۰
زمان انتشار: ۱۴:۳۵     ۳۰ مرداد ۱۳۹۰
مبارزان بی‌ انگیزه
وبلاگ حق یک بچه مسلمون نوشت

رفیقی داد زد: نخورید، صهیونیستی است. دیگر رفیقی با آسودگی خاطر جواب داد: می‌خوریم تا فردا محکم‌تر بگوئیم مرگ بر اسرائیل.

***

«بی انگیزگی» یکی از آفت‌هایی است که هر امتی را تهدید می‌کند و برای زمین‌گیر شدن یک امت همین آفت کافیست.

برای غلبه و تسلط هر مکتبی بر فضای فکری و زندگی شخصی و اجتماعی مردمان جامعه‌ی خود، نهضتی لازم است تا ساختارهای قبلی را شکسته و طرحی نو در اندازد. ژرف‌ترین این نهضتها، هم از نظر تئوری و هم از نظر تاثیرگذاری‌اش بر زندگی مردم، نهضتی است که کلنگش در سال یک بعثت با دست پیامبری امّی در جامعه‌ی جاهلی عرب زده شد. بین ماندگاری روحیه‌ای که انقلاب در جامعه و در مردمانش ایجاد می‌کند با میزان التزام مردم به آرمان‌های انقلاب و درجه‌ی معرفت و یقین‌شان نسبت به آنها، رابطه‌ی مستقیم برقرار است. وقتی سالهای ابتدای انقلاب سپری شد و دوران تثبیت و بعد از آن تاویل انقلاب فرا رسید و جامعه‌ی انقلابی با مسائل و نیازهای جدید روبرو شد، اهداف کوتاه مدت جای آرمان‌های اصلی، که افق انقلاب را روشن می‌کنند، می‌گیرد و در این مقطع است که سهمگین‌ترین طوفان‌ها به سراغ جامعه‌ی انقلابی می‌آیند و «بی انگیزگی» حاصل این طوفان‌هاست. دوران معاصر با حکومت امیرالمومنین (ع) بهترین گواه بر این ادعاست؛ در این مقطع است که امت اسلام دچار بی‌انگیزگی مفرط شده تا جائیکه در تابستان گرما و در زمستان سرما استدلال آنها برای عدم حضور در میدان‌های جنگ شد.

استحاله‌ی افکار مردم، استحاله‌ی جامعه و ساختارهای اجتماعی را به دنبال دارد. نگاهی به ساختارهای اجتماعی اوایل انقلاب اسلامی ایران و نیز مقایسه‌ی مناسبات و نهادهای دهه‌ی اول انقلاب با دهه‌ی چهارم انقلاب، مشخص می‌کند ماهیت بسیاری از مناسبات و نهادها گم شده و در مورادی استحاله شده است و در کنار این، بی‌انگیزگی مردم همان آفت مخربی است که گریبان‌گیر مردم دهه‌ی چهارم انقلاب شده است. اینکه کدام علت بوده و کدام معلول و مردم علت استحاله‌ی نهادها و مناسبات شده‌اند یا ساختار موجب بی‌انگیزگی مردم بوده است، مورد بحث این مقال نیست. آنچه در هر دو مشترک است از دست رفتن تاثیرگذاری‌شان در سطح حداکثری است که مورد انتظار یک جامعه‌ی انقلابی دست نیافته به افق آرمان‌هایش می‌باشد و تنزل مناسبات و ساختارهای انقلابی به یک پدیده تشریفاتی و گاها نمایشی دیگر آسیب فاصله گرفتن از فضای ابتدای انقلاب و غفلت از آرمان‌های آن  است.

مسجد، نماز جمعه، جنبش دانشجویی و مناسباتی مانند روز قدس در مقایسه با دهه‌ی اول انقلاب حد تاثیرگذاری خود را از دست داده‌اند و این نه به خاطر ضعف در ساختار آنها بلکه تماما به خاطر فاصله گرفتن از فلسفه‌ی وجودی و ساختار ابتدائی و اصلی آنهاست.

امام خمینی(ره) فرموده‌اند : "روز قدس یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد، روز مقابله‌ی مستضعفین با مستکبرین است." ایشان به این حقیقت واقف بودند که اگر قرار است قاعده‌ی بازی به هم بخورد و وعده‌ی الهی « وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ » محقق شود، راهی جز به میدان آمدن عموم آزادگان جهان و قیام برای احقاق حقوق خود نیست و همین فلسفه‌ی روز قدس است.

اما امروزه آیا روز قدس همان ماهیت ابتدائی خود را دارد که امام در سال ۵۸ به خاطر آن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز قدس اعلام کردند، یا پوسته‌ای بیش از آن نمانده و تشریفاتی است که جمعه‌ی آخر هر رمضان برگزار می‌شود؟ بی‌انگیزگی در مواجهه با روز قدس چنان عمیق است که حتی در میان نیروهای جوان و پرنشاط که اتفاقا برچسب انقلابی هم خورده‌اند، به وفور دیده می‌شود؛ سال گذشته در عصر روز قدس، مراسم احیای شب بیست و سوم همراه با سفره‌ی افطاری و سحری در یکی از مساجد به‌نام تبریز برای خواهران تدارک دیده شده بود؛ موقع سحر نوشابه‌های کوکاکولا وصله‌ی ناجوری برای سفره‌ی ساده سحری بودند. در این بین رفقی داد زد: نخورید، صهیونیستی است. دیگر رفیقی با آسودگی خاطر جواب داد: می‌خوریم تا فردا محکم‌تر بگوئیم مرگ بر اسرائیل.

مقاومت

خداوند با کسی قرارداد اخوّت امضا نکرده است. "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را مى‏آورد كه آنان را دوست مى‏دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى‏كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مى‏دهد و خدا گشايشگر داناست." {آیه ۵۴ سوره مائده}

روزی قدس قطعا آزاد خواهد شد اما آن روز سهم ما در آزادی پاره‌ی تن اسلام چقدر خواهد بود؟!


پی‌نوشت1: وقتی صحبت از تحریم کالاهای صهیونیستی می‌شود، خیلی از همین دوستان خودمان گله می‌کنند که شما مبارزه با اسرائیل را به یک نوشابه یا نسکافه یا گوشی موبایل، خلاصه و تحقیر کرده‌اید. نظر حقیر این است تا ما نتوانیم از نوشابه‌ی سر سفره‌مان به خاطر آرمان‌هایمان نگذریم از بزرگترین سرمایه‌ها یعنی مال و جانمان هم نخواهیم توانست گذشت؛ حتی اگر بخواهیم اما نمی‌توانیم.

پی‌نوشت2: خیلی از دوستان در سند صهیونیستی بودن کالاهایی مانند کوکاکولا و نوکیا و ... تشکیک می‌کنند. عرض به حضورشان صهیونیستی بودن این کالاها و خیلی کالاهای دیگر توسط گروههایی عمدتا دانشجویی تحقیق و اثبات شده‌است. اگر چنین هم نبود احتمال صهیونیستی بودنشان هم کافی بود برای بازنگری در مصرف آنها. اگر دیوانه‌ای به  ما بگوید در لیوان آبی که دستتان هست یک قطره سم ریخته شده، آیا به حکم حرف این دیوانه تردیدی در نوشیدن این آب نمی‌کنیم؟!

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها