
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
598؛ علی دایی عادت دارد در مورد ساده ترین و بی ربط ترین مسائل و موضوعات هم اظهارنظر کند. او وقتی بازیکنی را به تیمی می برد، تمام کارها را خودش انجام می دهد. حقوق، مزایا، پاداش و مسائل انضباطی این بازیکن بر عهده دایی قرار می گیرد و اگر خدای ناکرده بازیکن اشتباها خودش با مدیر باشگاه حرف بزند دیگر از چشم دایی افتاده است.
دایی مجددا این موضوع را به بازیکنان پرسپولیس متذکر شد و گفت: «هر کسی از
طریق باشگاه مطالباتش را طلب کرد، دیگر سمت من نیاید که من بروم حقش را
بگیرم. یا به من می گویید و من پیگیر می شوم، یا خودتان با مدیرعامل صحبت
می کنید و از آن به بعدش دیگر به من ربطی ندارد.»