س از آغاز بیداری در کشورهای اسلامی یا به قول رسانه های خارجی "آغاز بهار عربی" و همینطور دامنه دار شدن این موج خیزش و تسرّی آن به اروپا، خبرها و تحلیل های متفاوتی پیرامون متن و حاشیه های این روند در کشورهای دنیا منتشر می شود.
به گزارش 598 به نقل از جهان، اما نکتهای که در ورای همه این خبرها و تحلیل ها، توجه استراتژیست های غربی و عقل مداران کشورهای دنیا را به خود جلب کرده است، حقیقتی است که گاه و بیگاه در برخی صحبت ها و مطالب نمود می یابد و آن حقیقت این است:"نظیر ظاهر همین اتفاقات در ایران نیز رخ داد، اما چرا نظام ایران نه تنها مضمحل نشد که قویتر هم شد؟
به واقع سوال اینجاست: چرا اغتشاشات رخ داده در سال ۸۸ در ایران با برنده شدن مردم حامی نظام این کشور تمام شد اما روند بیداری در انگلیس هر روز شاخ و برگ بیشتری می دهد...؟!"این حقیقت که البته بررسی و تحلیل تمام و کامل آن در این مقال نمی گنجد حاوی حقایقی انکارناشدنی است که در ادامه به آنها اشاره می کنیم:۱_ رسانه های غربی در مورد اغتشاشات سال ۸۸ در ایران، فریبِ فریب های خود را خوردند.
در واقع آنها که رسالت اصلی شان جعل واقعیت به نفع استکبار است سعی کردند با طرح شعارهایی مثل "where is my vote" ماهیت اغتشاشات در ایران را اعتراض بنامند و توانستند در ادامه همین راه، خود و عده ای از مخاطبانشان را فریب بدهند. ولی ماه پشت ابر نماند. اساس اعتراض و اغتشاش با یکدیگر فرق هایی ماهوی دارد و به دلیل همین تفاوت ها است که در اغتشاش تاریخ انقضا وجود دارد اما اعتراض همچون آتشی است که حتی اگر در ظاهر نیز خاموش شود، به زیر خاکستر می رود و تا عوامل اصلی بروز آن حل نشوند، فروکش نخواهد کرد.
البته باید گفت که در اغتشاش امکان فروغلطاندن حکومت نیز وجود دارد. اما به شرط آنکه اوباش ظرف مهلت انقضا بتوانند در سایه قدرت خود و البته ضعف حکومت و اهمال مردم ضربات کاری به یک نظام سیاسی وارد کنند.پر واضح آنکه اوباش سبز در ایران نه تنها از قدرت لازم برای این کار برخوردار نبودند بلکه در مقابل نظامی قوی و مردمی بصیر و هوشیار نیز قرار داشتند اما در انگلیس اوضاع اینگونه نیست.
مردم و جوانان انگلیسی، این روزها اعتراضاتی را فریاد می زنند که سالیان سال زیر خاکستر بوده است و حتی مقامات پادشاهی انگلستان نیز به این امر معترفند. اعتراضات انگلیس بر خلاف اغتشاشات در ایران که عمده اغتشاشگران را قشر مرفه و بی بند و بار تشکیل می دادند؛ در رفتار کسانی متجلی است که جملگی رسانه های جهان معتقدند این افراد از قشر فقیر و محروم کشور انگلستان در شهرهای این کشور هستند.در واقع نفس اعتراض بودن حرکت مردمی در انگلیس است که سبب می شود معترضان و جوانان انگلیسی حتی با استفاده پلیس از زره پوش و سگ های وحشی نیز از میدان به در نرفته و به اعتراض خود ادامه می دهند.
آنها، سال های سال افرادی را در کنار خیابان های شهرهای انگلیس دیده اند که از زور گرسنگی و کم غذایی همانند سومالیایی ها لاغر شده اند و بعضا نیز جان داده اند. این مسئله چیزی نیست که معترضان انگلیسی بتوانند فراموشش کنند. ۲_ مردم انگلیس به مقولاتی منطقی و واقعی اعتراض دارند. کسی در رخداد این مقولات تشکیکی را وارد نمی داند. از جمله موارد اعتراضی آنها به رفتار نژاد پرستانه اسکاتلندیارد است. پلیس انگلیس، نژاد پرست است و رفتارش با بازداشتی ها به گونه ایست که طی نزدیک به ۱۲ سال، بیش از ۳۰۰ نفر در بازداشتگاه های اسکاتلندیارد مرده اند.وضعیت فقر و تبعیض در انگلستان حقیقتی غیر قابل انکار است.
در یک سو مردمی قرار دارند که به گفته یک عضو حزب کارگر انگلیس حتی برای آینده خود نیز هیچ مطلوبیتی قائل نیستند و در سوی دیگر، لردها و وابستگان به پادشاهی انگلستان قرار دارند که به راحتی و همچون ماجرای ازدواج زوج سلطنتی، به خود جرأت می دهند در مقابل مشتی مردم محروم و فقیر، پول مالیات مردم انگلستان را صرف زرق و برق و تجملات خود کنند.
این مسائل غیر قابل کتمان در حالی در انگلیس به صورت هر روزه رخ می دهند که معترضان جمع شده در میان اوباش در فتنه ۸۸ ایران، به مسئله ای اعتراض داشتند که از اساس، نفس وقوع آن مورد تشکیک بود.
تشکیکی که البته در ادامه نشان هم داد اصل مسئله دروغ بوده است و آنها که در ایران شعار رأی من کجاست را سر می دادند فقط در اوهامی به سر می برده اند که رسانه های صهیونیستی جهان به ذهن آنها رسوخ داده بودند. ۳_ سبزها در ایران خود را در کنف حمایت دشمنان کشور و مردم قرار داده بودند و به این کار کثیف نیز می بالیدند. در واقع کار به آنجا کشیده بود که حتی ریگی تروریست و منافقین نیز به پشتیبانان فتنه سبز در ایران بدل شده بودند.
این مسئله گزینه ای نبود که از چشم قاطبه مردم ایران دور بماند و سبب انزجار آنان از اوباش سبز و در ادامه به یکی از دلایل خلق حماسه بزرگ ۹ دی تبدیل شد.در انگلیس اما اوضاع به این منوال نیست. در واقع، حرف معترضان انگلیسی به هیچ وجه حرفی نیست که برای عموم مردم این کشور دشمنی ایجاد کند. مطالبه اصلی آنها عدالت و حقوق حقه خود است. و عموم مردم انگلیس نیز این حقیقت را به راحتی درک کرده اند و آنچنان که در مصاحبه ها و اظهارنظرهایشان پیداست به آن اذعان دارند. ۴_ اعتراضات انگلیس اگر به دلیل سرکوب های شدید و دستگیری های گسترده چندین هزار نفر صورت ظاهری خود را از دست بدهد اما خاموش نخواهد شد.
در واقع تا وقتی سیاست های صهیونیستی در این کشور جاری و ساری باشد، اوضاع و روزگار مردم و جوانان انگلیسی نیز همین خواهد بود و لذا همانطور که وقایع اخیر ادامه اعتراضات گسترده چند ماه قبل دانشجویان در انگلیس بود؛ پادشاهی انگلستان باز هم باید شاهد سرباز کردن این زخم کهنه باشد.در ایران اما اوباش و فتنه گران برای ورود دوباره خود به خیابان ها نیاز به نقاب های تازه دارند. زیرا حرف های آنها در مورد مخالفت با حکومت عقلانی و شرعی نظام جمهوری اسلامی را کسی از مردم پذیرا نیست.
اگرچه شاید ما نمی دانیم که نقاب های آنها طی چند سال آینده در چه قالبی ساخته خواهند شد اما این را می دانیم که فتنه گران دوباره گشت می زنند تا آدم ها و عروسک های خیمه شب بازی خود را بیابند. یافتنی که اگرچه شاید باز هم عده ای از مرفهین بی درد، فریب آنها را بخورند و فتنه ای دیگر صورت بدهند اما بر طبق آنچه که منطق و تجربه بر ما تعیین می کند، آنها از هم اکنون محکوم به شکست هستند.