فصل يازدهم ليگ برتر، دربي تبريز ميان تيمهاي تراكتورسازي و شهرداري تبريز از اهميت بالايي براي دو تيم برخوردار بود. ميثم بائو، درست يك بازي پيش از اين دربي حساس، با خطاهاي عجيب و بچگانهاي كه انجام داد، سه اخطاره شد و بهعنوان يكي از مهرههاي تأثيرگذار شهرداري تبريز، در بازي مقابل تيم اميرقلعهنويي محروم بود. تراكتورسازي در آن بازي پيروز مسابقه شد... و ميثم بائو فصل دوازدهم به استقلال قلعهنويي پيوست!
رقابت تنگاتنگ و نزديك پرسپوليس و سپاهان در فينال رقابتهاي جام حذفي فصل دوازدهم؛ دو گلي كه سپاهانيها روي اشتباهات مرگبار نيلسون به پرسپوليس زدند، جام قهرماني را به كرانچار و شاگردانش تقديم كرد. كمتر كسي بود كه آن زمان از تمايل سپاهان براي جذب نيلسون بيخبر باشد و به دنبال همين موضوع سيل انتقادات بود كه به سوي اين دروازهبان برزيلي سرازير شد. اما او نه تنها به سپاهان نرفت بلكه ماند و با عملكرد خوبي كه اين فصل از خود به نمايش گذاشت، بارها اشتباهش را براي پرسپوليس جبران كرد.
از اين قبيل نمونهها در فوتبال كم نيستند. كافي است بازيكني مقابل تيمي كه زماني تمايل به جذبش داشته يا تيمي كه بعدها تصميم به خريد او بگيرد، قدري ضعيف بازي كند. آن وقت است كه ديگر اتفاق و حادثه معناي خود را از دست ميدهند و انگشت اتهام همه اهالي فوتبال به سمت بازيكني ميرود كه شايد از بد حادثه و شايد هم به عمد تن به كم كاري داده باشد و اين بهترين سوژه براي بازگشايي پروندهاي پر و پيمان ميشود در ستاد تخلفات حرفهای!
مصاحبه جنجالي امير عابديني بعد از بازي داماش مقابل پرسپوليس، سرآغاز پروسهاي از همين دست بود. وقتي عابديني بازيكنانش را به كمكاري متهم كرد و مصاحبههاي انتقادي آنها عليه باشگاه و شخص مديرعامل را عاملي براي باخت تيمش مقابل پرسپوليس دانست و از ميان همه بازيكناني كه به كمكاري متهمشان كرده بود، دقيقاً روي محمد آبشكي دست گذاشت كه بعد از سالها بازي براي سپيدرود رشت و پگاه و داماش، به نوعي فرزند اين تيم به حساب ميآمد.
عابديني در مصاحبهاي كه 27 مهر انجام داد، ميگفت: «روز بازي محمد آبشك در زمين راه ميرفت و 4 پاس سالم نميتوانست بدهد.»
اين اتهام آنقدر سنگين به نظر ميرسيد كه خيلي از بازيكنان به حمايت از آبشك پرداختند و خواستند اين ادعاي عابديني را نادرست بخوانند اما خود او هيچ صحبتي در اين رابطه انجام نداد. همه اين اتفاقات به دست فراموشي سپرده شده بود تا ديروز (دوشنبه) كه یک سايت ورزشی، در خبري از احتمال شديد انتقال محمد آبشك به پرسپوليس خبر داد.
محمد آبشك كه از ابتداي فصل مورد توجه پرسپوليس بود و حتي تا يك قدمي پيوستن به اين تيم پيش رفت، در نهايت با دخالت عابديني در گيلان ماندگار شد. بر همين اساس و با توجه به اتفاقاتي كه بين او و باشگاه داماش رخ داده و به نيمكتنشيني اين بازيكن منتهي شده، هيچ بعيد نيست پرسپوليسيها پروژه استخدام او را دوباره در نيمفصل استارت بزنند. مسئولان تيم پرسپوليس از ابتداي ليگ سيزدهم حساب ويژهاي روي جذب قاسم حداديفر باز كرده بودند اما ظاهراً با سماجت ذوبيها اين انتقال انجام نخواهد شد تا دايي و رفقا دوباره به آبشك فكر كنند.
به همين بهانه به سراغ محمد آبشك ميرويم و از او درباره انتقالش به پرسپوليس ميپرسيم. موضوعي كه اتفاقاً خود آبشك هم آن را تأييد ميكند: «هنوز تا شروع نقل و انتقالات نيم فصل يك هفته مانده و هنوز درباره پيشنهادهايي كه دارم با مديربرنامههايم صحبتي نكردهام اما واقعيت را بخواهيد خودم هم چيزهايي درباره اين پيشنهاد شنيدهام. با اين حال اما پرسپوليسيها حتي اگر پيشنهادي هم در اين رابطه داشته باشند با توجه به قرارداد من با باشگاه، بايد با آقاي عابديني صحبت كنند و من تنها در صورتي ميتوانم پرسپوليسي شوم كه ايشان اجازه دهند.»
از او درباره اتهامات احتمالي كه در صورت پرسپوليسي شدنش به او وارد ميشود، ميپرسيم و او براي نخستين بار بعد از بازي با پرسپوليس در برابر ادعاي اميرعابديني مبني بر راه رفتنش در زمين، اينگونه از خود دفاع ميكند: «در آن صحنه من داشتم با توپ حركت ميكردم و متوجه افتادن بازيكن پرسپوليس روي زمين نبودم كه يكي از بازيكنان آنها به من گفت كه دو بازيكن روي زمين افتادهاند. من هم روي حساب بازي جوانمردانه، ديگر حركت نكردم كه ناگهان بازيكن پرسپوليس دويد و توپ را از من گرفت و رفت. من فكر ميكردم بازي متوقف شده و به همين خاطر براي حفظ توپ تلاشي نكردم اما بعد متوجه شدم بازي ادامه دارد. تمام ماجرا همين بود اما حس ميكنم آقاي عابديني تنها همين يك صحنه را در تصاوير تلويزيوني ديده بودند و اين طور قضاوت كردند.»
آبشك همچنين درباره احتمال مطرح شدن حرف و حديثهايي درباره كمكارياش براي رفتن به پرسپوليس ميگويد: «همه من را ميشناسند و ميدانند كه چنين مسائلي در وجودم نيست. در تمام طول زندگيام دست به چنين كارهايي نزدم و تا آخر هم جوانمردانه بازي ميكنم.»
با اين همه اما از اميرعابديني بعيد است كه به اين سادگيها از كنار اين ماجرا عبور كند و با توجه به اتفاقات و ابهاماتي كه در اين رابطه به وجود آمده به سادگي با انتقال آبشك موافقت كند. از طرفي پرسپوليسيها هم با توجه به نيازي كه در خط هافبك دارند و ناكامي شان در جذب حداديفر، قطعاً براي جذب آبشك جديت بيشتري به خرج خواهند داد. اينجاست كه بايد ديد آبشك به سرنوشت معمارزادهاي گرفتار ميشود كه همه اتهامها را به جان خريد يا نيلسوني كه با ماندن در تيم خود روي همه شك و شبههها خط كشيد؟