به گزارش بولتن نیوز، البته همانطور که از حوادث سال 88 به خاطر داریم، این حضرات تنها به ذکر خبر (عموما دروغ) اکتفا نکرده و در حاشیهاش کلی مرثیهسرایی کرده و با ربط آن به "برخورد با اولاد سید در روز غدیر" و "کتک زدن دختر در برابر دیدگان پدر" و چندتا تراژدی دیگر، مثل همیشه سعی کردهاند تا حد امکان با احساسی کردن قضیه (البته یک قضیهی دروغ) عقل مخاطب را تعطیل کرده تا بهرهبرداری خودشان را انجام دهند.
2. انصافا باید بپذیریم که اتفاقات رخ داده در سال 88 باعث شد تا مسائلی را تجربه کنیم که در پختگی شخصیتی و سیاسیمان تأثیر بسزایی داشت. یکی از این تأثیرات آن بود که یاد گرفتیم به این راحتیها، هر چیزی را باور نکنیم و با کمی صبر، شاهد دروغ از آب درآمدن آنها باشیم. حتی موضوعاتی که در ابتدای امر، صد در صد واقعی به نظر میرسند. قتل ندا آغاسلطلان را که به یاد دارید. با یک اتفاق مشکوک، آنقدر کار رسانهای کرده و احساسات را علیه نظام تحریک کردند که حتی بعضی از دوستان حزباللهی خودمان نیز نزدیک بود تحت تأثیر قرار بگیرند.
حقیقتا هم این تجربه، کلی به کارمان آمده است. از مرگ مشکوک و ساختگی ندا آغاسلطان که آنهمه هجمهی رسانهای به همراه داشت تا این آخری که بدون هیچ شاهد و ناظری، فقط یک ادعا مطرح شد و بس. تنها سندی که رو کردند، یک عکس از ساق دست قرمز شده بود که نه معلوم است کجا و کی گرفته شده و از آن مهمتر، اصلا معلوم نیست که این ساق دست مال چه کسیست. حال سوالی که اینجا مطرح است این است که عوامل پشت پردهی این خبر جعلی، چه فکری در مورد مردم ما کردهاند؟ آیا واقعا آنها فکر میکنند، ملتی که آنهمه دروغ خندهدار را در یک بازهی زمانی طولانی با شدت بمباران رسانهای شدید باور نکردند، الان میآیند و این خبر دروغ با سندیت بسیار ضعیف را باور میکنند؟
3. اما چرا این اتفاق ساختگی ایجاد شد و با وارونه سازی واقعیت، رسانههای ضدانقلاب تلاش کردند تا جنگ رسانهای دیگری را به راه بیاندازند؟ اگر یادتان باشد در یک ماه اخیر شایعات گستردهای در سطح جامعه پیچیده بود که قرار است سران فتنه در عید غدیر مورد عفو قرار بگیرند. اما وقتی کذب بودن این خبر توسط حجتالاسلام اژهای تأیید شد، آب سردی بود بر پیکر کسانی که فکر میکردند میتوانند فتنهی مردهی 88 را دوباره زنده کنند.
حال به نظر میرسد ساخت و جعل چنین حوادثی و یا آب و تاب دادن به اتفاقات معمولی برای این است که از یک طرف، آن معدود طرفداران فتنهی سبز را که به کما رفتهاند و قرار بود با آزادی سران فتنه به هوشیاری عادی برگردند، همچنان در کما نگه داشته و شاهد مرگ آنها نباشد. از سوی دیگر به دولت تدبیر و امید و شخص دکتر روحانی، رئیس جمهور محترم فشار وارد کنند تا به هر شکلی که شده و بدون در نظر گرفتن ضوابط سیاسی، امنیتی و از همه مهمتر، قواعد قانونی و حقوقی، سران فتنه را آزاد کنند.
البته ما مطمئنیم که دولت محترم تحت تأثیر این مسائل قرار نمیگیرند و در شرایطی که کشور نیازمند همت ویژهی مسئولین برای رفع مشکلات اقتصادیست، وقت خود را صرف موضوعات رده چندم نمیکند. البته لازم است تا رسانههای دلسوز هم به یاری دولت آمده تا با رفع جوسازیهای مختلف، به حفظ و ارتقای آرامش روانی دولت کمک کنند. باید حواسمان باشد در شرایطی که کشور نیازمند تحولات اقتصادی گسترده و حیاتیست، درگیر کردن کشور به مسائل حاشیهای خیانت به اقشار محرومیست که زیر بار گرانیها، با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتهاند.